سفارش تبلیغ
صبا ویژن


انتظار بزرگ
استاد شهید علامه مطهری

دورنمای انتظار
1.خوشبینی به آینده بشریت.
2. پیروزی نهایی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر زور و استکبار و ظلم و اختناق ودجل (دجالگری وفریب).
3. حکومت جهانی واحد.
4. آبادانی تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند.
5. بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی.
6. حداکثر بهره¬گیری از مواهب زمین.
7. برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت.
8. منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر، خیانت، دزدی، آدمکشی و خالی شدن روانها از عقده¬ها و کینه¬ها.
9. منتفی شدن جنگ و برقراری صلح و صفا و محبت و تعاون.
10. سازگاری انسان و طبیعت.

دو نوع انتظار
انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده، تحرک بخش، تعهدآور، عبادت، بلکه با فضیلت ترین عبادت است و انتظاری که ویرانگر، بازدارنده، فلج کننده، و نوعی« اباحیگری» محسوب می¬شود. این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم و تاریخی مهدی موعود(عج) است که به نوبة خود از دو نوع بینش درباره تحولات تاریخی ناشی می¬شود. اکنون به تشریح این دو نوع انتظار می پردازیم و از انتظار ویرانگر آغاز می کنیم.

انتظار ویرانگر
برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(عج) این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق¬کشیها و تباهیها ناشی می¬شود. نوعی سامان یافتن که معلول پریشان شدن است.آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می-دهد و برای نجات حقیقت نه اهل حقیقت - زیرا حقیقت طرفداری ندارد- دست غیب از آستین بیرون می¬آید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمی¬شود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی و هر پلیدی به حکم این که مقدمة صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می¬کند، جایز است. زیرا« الغایات تبرّر المبادی؛ هدفها، وسیله¬های نامشروع را مشروع می کند.» پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
این جا است که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذّت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. این جا است که این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید، گنهی باید کرد
این گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف وناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می¬نگرند، زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود(عج) می¬شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر واندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می¬نگرند زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند. این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی می-شود و نوعی اباحیگری باید شمرده شود، به هیچوجه باموازین اسلامی و قرآنی وفق نمی دهد.

انتظار سازنده
آن عده از آیات قرآن کریم که ریشه این اندیشه است ودر روایات اسلامی به آنها استناد شده است، در جهت عکس برداشت بالا است. از این آیات استفاده می¬شود که ظهور مهدی موعود(عج) حلقه ای است از سلسله مبارزات اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می¬شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی که به آنها در روایات استناد شده است، نشان می¬دهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است و مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است:
« خداوند به مؤمنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد و دینی که برای آنها پسندیده است، مستقر سازد؛ دوران خوف آنان را تبدیل به دوران امنیت نماید(دشمنان آنانرا نابود سازد)، بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا طاعت شریک حق نسازند».1
«ظهور مهدی موعود منّتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان، و وسیله ای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان ، و مقدمه¬ای است برای وراثت خلافت الاهی آنها در روی زمین».2
«ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده¬ای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و در پایان ، تنها به متقیان تعلق دارد.»3
حدیث معروف که می فرماید: «یملأ الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما وجورا» نیز شاهد مدعای ما است نه بر مدعای آن گروه. در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و می¬رساند که قیام مهدی (عج) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر گفته شده بود: «یملأ الله به الارض ایمانا و توحیدا و صلاحا بعد ما ملئت کفرا و شرکا و فسادا » مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط می¬شد که قیام مهدی موعود(عج) برای نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق، هرچند به صورت یک اقلیت.
شیخ صدوق روایتی از امام صادق(ع) نقل می کند، مبنی بر اینکه این امر تحقق نمی پذیرد مگر اینکه هر یک از شقی وسعید به نهایت کار خود برسد.
پس سخن در این است که گروه سعدا و گروه اشقیا، هر کدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتهی درجة شقاوت برسند.
در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است، که به محض ظهور امام(عج) به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نشده و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی شوند. معلوم می شود درعین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده¬ای را پرورش می دهد. این خود می¬رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند، از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سید الشهدا هستند.
از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد؛ آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است، نمونه ای از این قیامها است. این جریانها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی دهد.
در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام مهدی(عج) ادامه پیدا می کند. بعضی از علمای شیعه که به برخی از دولتهای شیعی معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند که دولت حقی که تا قیام مهدی موعود(عج) ادامه خواهد یافت، همان دولت باشد. این احتمال حکایتگر این است که استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی(عج)، این نبوده که جناح حق و عدل و ایمان باید یکسره درهم شکسته و نابود شود و اثری از صالحان و متقیان باقی نماند تا دولت مهدی(عج) ظاهر شود، بلکه آنرا به صورت پیروزی جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی¬بند و باری تلقی می کرده اند.
از مجموع آیات و روایات استنباط می¬شود که قیام مهدی موعود(عج)آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا بوده است. مهدی موعود(عج) تحقق بخش ایده آل همه انبیا و اولیا و مردان مبارز راه حق است.

منبع: قیام و انقلاب مهدی ازنگاه فلسفه تاریخ، شهید مطهری(ره)، ص 58 تا 68 .
----------------------------------

پی نوشت:
1. نور/55.
2. قصص/ 5.
3. انبیاء/ 105.


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:24 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


عید و بازگشت به خوبی ها
سید محمد موسوی
 

  واژه «عید» در اصل از فعل عاد (عود) یعود است و براى آن معانى مختلفى گفته اند: از جمله «خوى گرفته»، «روزفراهم آمدن قوم» و «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت¬مند یا حادثه بزرگى باشد. «گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد»[1][1] .
در لغتنامه تاج العروس دربارة عید آمده است: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادی¬ها و یا اندوه¬ها، باز مى-گردد و تکرار مى شود.

عید در قرآن و اسلام
  واژه عید در قران یک بار ذکر شده است .G قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ F[2][2].« عیسی بن مریم عرض کرد:خداوندا ! پروردگارا ! از آسمان مائده¬ای بر ما بفرست ! تا برای اول ما و آخر ما ، عیدی باشد، و نشانه¬ای از تو ؛ و به ما روزی ده؛ و تو بهترین روزی دهندگانی!».
در تفسیر این آیه آمده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است؛.بازگشت به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى برطرف مى شود و بازگشت به پیروزی¬ها و راحتى¬هاى نخستین ، عید گفته مى شود. و از آنجا که روز نزول مائده، روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است؛ حضرت مسیح علیه السلام آن را «عید» نامیده است.[3][3]
 مرحوم میبدی در کتاب کشف الاسرار خود می‌گوید:
عید‌، بدین سبب عید نامیده شد که خداوند متعال با رحمت خود به سوی بنده‌اش بر می‌گردد و بنده با فرمانبری به سوی پروردگارش باز می‌گردد.
در اسلام از چندین مناسبت به عنوان عید نام برده شده است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «در روز قیامت چهار روز است که از امتیاز خاصی برخوردارند وآن روز عید فطر، عید قربان، عید جمعه و عید غدیرخم است، اما عید غدیر نسبت به عید فطر، قربان و جمعه، نسبت ماه به ستارگان است.[4][4] در اعیاد اسلامى به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى¬گردد و آلودگى¬ها که برخلاف فطرت است از میان مى رود «عید» گفته شده است. امام علی  علیه السلام در این باره می-فرماید :« ُ وَ کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ ؛هر روزی که در آن انسان گناهی نکند عید است »[5][5]. امام علی  علیه السلام با این بیان، موضوع ترک گناه را روز بازگشت به فطرت نخستین می¬داند و ما را به آن دعوت می-کند همان گونه که در فصل بهار، طبیعت به شکوه و طراوت خود برمی¬گردد ؛ شکوهی که زمستان آن را از او گرفته بود؛ فصل بهار ما انسان¬ها نیز بازگشت به  فطرت است و بهار ما انسان¬ها در بازگشت به فطرت پاکی است که خداوند در ما به ودیعه گذاشته ؛ و به تعبیر امام علی علیه السلام همان گناه نکردن و دوری از گناه می¬باشد.

بزرگترین عید
در روایات آمده است که، عید غدیر خم، بزرگترین عید می¬باشد . در روایتی چنین آمده: « یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ الْأَعْیَادِ ؛[6][6] روز غدیر خم با فضیلت¬ترین عید¬ها است ».  وآن روزی بود که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را به عنوان جانشین و وصی بعد از خود معرفی می¬کند. «هو یَوْمُ نُصِبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِ فِیهِ عَلَماً لِلنَّاسِ»[7][7].روزی که درآن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم دست علی علیه السلام را می¬گیرد و او را به عنوان جانشین بعد از خود معرفی می¬کند ، و مهر قبولی رسالت پیامبر ، منوط به رساندن این پیغام می¬باشد G یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه‏F[8][8] ؛«ای رسول خدا هر آنچه از ناحیه خداوند، بر تو آمده را به گوش مردم برسان که اگر نرسانی رسالت خود را انجام نداده¬ای[رسالتت ناقص می-ماند]». این چه پیغامی است که قبولی رسالت پیامبر، وابسته به آن است؛ رساندن خبر ولایت امام علی علیه السلام به مردم مُهر قبولی رسالت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بود که اگر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم  این پیام را نمی¬رساند، رسالت او ناتمام بود. در این روز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، علی علیه السلام  و  فرزندان او را به عنوان ائمه هدی و جانشینان خود به همه معرفی می کند ؛ و این دوازده نور ولایت و امامت ، از امام علی علیه السلام تا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به زبان می¬آورد و می فرمائید « نور از طرف خداوند درمن ، سپس علی علیه السلام  و نسل او تا مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داده شده است»[9][9]
آری عید غدیر بزرگترین عید است، عید غدیر بزرگترین ، حادثه تاریخ است ، که قبولی عظیم¬ترین رسالت آخرین پیامبر و 23 سال زحمت و کوشش او در گرو آن است.

از غدیر تا غدیر
غدیر بزرگترین عید است و عید الله  اکبر است، چون روز معرفی امامت و ولایت است. لذا نهم ربیع الاول، روز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، نیز عیدی بزرگ و مهم است. چرا که امام علی علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از یک نور هستند. امام علی علیه السلام، نهم ربیع را « َ یَوْمُ الْغَدِیرِ الثَّانِی‏؛ روز غدیر دوم »[10][10] می¬نامد.
و این بزرگی و عظمت نه تنها در غدیر، که ولایت امام علی علیه السلام در آن اعلام می¬شود، بلکه در تمام روزهایی که ائمه ولایت و امامت خود را آغاز می کنند، وجود دارد.
پس نهم ربیع و آغاز امامت و ولایت امام زمان، تالی تلو غدیر، و جریان واحد است که از غدیر آغاز می¬شود و با مهدی ، پایان می¬یابد.

عید واقعی
وقتی که امام مهدی علیه السلام ظهور می کند، آن روز عید واقعی خواهد چرا که در اعیاد دیگر به تعبیر امام صادق علیه السلام حزن و اندوه اهل بیت علیهم السلام تازه می شود. « مَا مِنْ عِیدٍ لِلْمُسْلِمِینَ أَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ إِلَّا وَ هُوَ یُجَدَّدُ فِیهِ لآِلِ مُحَمَّدٍ حُزْنٌ قِیلَ وَ لِمَ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهُمْ یَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِی یَدِ غَیْرِهِمْ[11][11] ؛هیچ عیدی نیست ،مگر آن که درآن حزن و اندوه ال محمد تازه می شود ،از امام علت آن را پرسیدند؟ امام فرمودند: چون حق اهل بیت در دستان دیگران است» .
روز ظهور، عید واقعی خواهد بود چرا که تمام حزن و اندوه اهل بیت علیهم السلام تمام شود ، و تمام شکوه و عظمت اهل بیت دوباره برمی¬گردد . زیرا که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  حق اهل بیت را می¬گیرد و به آن¬ها  برمی¬گرداند . پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در این زمینه می¬فرماید «مهدی حق خداوند و هر حقی را که برای ماست خوهد گرفت»[12][12]
آری با ظهور حضرت مهدی  عجل الله تعالی فرجه الشریف تمام ناعدالتی¬ها رخت خواهد بست  و عید واقعی انسانیت همان روز خواهد بود، روزی که امام مهدی  عجل الله تعالی فرجه الشریف نه تنها حق اهل بیت علیهم السلام، بلکه حقوق تمام انسان¬ها را خواهد گرفت . و روزی که جادوی فرعونیان، و ستم طاغوتیان، با برق ظهور مهدی خواهد رفت، آن روز، روز عید خواهد بود.

نوروز روز ظهور
در روایتی آمده که ظهور امام زمان  عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز نوروز خواهد بود[13][13]. (این روایت چه درست باشد یا نباشد) می¬توان این را گفت که روز ظهور امام زمان علیه السلام نوروز خواهد بود و روزی نو ، روزی که تمام طراوت نوروزی و بهاری به همه عالمیان هدیه داده می¬شود، و از ظلم و ستم خبری نخواهد بود، جهان را سراسر عدل و داد  فرا خواهد گرفت ، همان گونه که از جور و ستم پر گشته بود[14][14].
آن روز ، روز برگشت به همة پاکی¬ها و خوبی¬هاست. آن روز، روزی  است که بدی¬ها رخت بر خواهند بست. آن روز زمستان خواهد رفت و بهار واقعی سر بر خواهد آورد.
________________________________________
1 . لغتنامه دهخدا، ذیل واژه عید.
[2][2] سوره مائده، آیه 114.
[3][3] تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.
[4][4] بحار، ج98، باب4، ص323.
5 . همان،ج88 ،136.   
6. وسائل‏الشیعة،ج7 ،ص380 .  
[7][7] . الکافی،ج4 ،ص148.   
8..سورة مایده،آیه67.
 [9][9] .خطبه غدیر،احتجاج طبرسی،ج1،ص66.
10. . بحارالأنوار،ج 31 ،ص 127
[11][11] . لکافی،ج4 ،ص169.   
[12][12] .احتجاج طبرسی،ج 1،ص67.
13. بحارالأنوار،ج56،ص92.
[14][14] . الکافی،ج1 ،ص338. 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:20 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


امام مهدی  عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن
سید حسن زمانی

اندیشة پیروزی نهایی نیروی حق و عدالت بر باطل و ستم و برپایی تمام ارزش‌های انسانی به دست مبارک «مهدی» اندیشه¬ای است که همه گروه‌های مسلمان‏، آن را باور دارند؛ زیرا ریشه در قرآن کریم دارد؛ اما چرا نام «مهدی» در قرآن نیامده است؟ آیا اگر نام او می¬آمد، باور مردم به او عمیق‌تر نمی¬شد؟ برای پاسخ به این سؤال، روش¬های قرآن مجید را در معرفی انسان‌های خوب و وارسته بیان می‌کنیم. قرآن برای شناساندن این افراد، از سه راه استفاده کرده است :
  راه اول. معرفی با اسم: نخستین راه شناساندن، آوردن اسم شخصیت مورد نظر است؛ مانند: (و ما محمد الا رسول)[1] یا (واذکر فی الکتاب مریم)[2]
  راه دوم. معرفی با عدد: شیوه دوم، بیان تعداد افراد خاص است. قرآن نقبای بنی اسرائیل را با عدد می-شناساند؛ مانند: (و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا)[3]
  راه سوم: معرفی با ویژگی و صفت: شناساندن با ویژگی‌های فرد، بهترین راه معرفی است، زیرا راه را بر سودجویان می¬بندد. نام جعلی درست کردن آسان است؛ ولی ویژگی¬های هر فرد، مخصوص او است. همچنین قرآن، از افرادی نام می برد که با آن که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را کاملاً با نام می شناختند؛ ولی باز او را انکار می‌کردند. قرآن کریم، اهل بیت را در آیه¬های تطهیر، مباهله، ولایت[4] و... با این روش معرفی کرده است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در قرآن با این روش شناسانده شده است.  اینک بررسی چند آیه از آیات مهدویت:
  آیه اول: آیا می¬توان زنده بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  را از قرآن استفاده کرد؟
برخی آیه¬های قرآن کریم، وجود امام و حجت را بر روی زمین می¬رسانند. یکی از این آیات ، آیه چهارم سورة قدر است:
(تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر)
در شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان برای هر امری فرود می آیند.
فعل «تنزّل» مضارع است و استمرار و تداوم را می¬رساند؛ پس هر سال، شب قدر دارد. در شب قدر، فرشتگان و روح نازل می¬شوند. از طرفی هر انسان، توانایی پذیرش فرشتگان - به ویژه روح که برتر از فرشتگان است- را ندارد و باید انسانی در مرتبه پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم باشد تا این قابلیت را دارا باشد. اما هم اکنون در شب قدر، فرشتگان و روح بر چه کسی نازل می¬شوند؟ امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«شب قدر، در هر سال است و امر سال در آن شب نازل می¬شود. برای این امر، والیانی پس از رسول خدا وجود دارد».
ابن عباس پرسید: «اینان چه کسانی هستند؟» فرمود: «من و یازده نفر از نسل و فرزندان من.»[5]
  آیه دوم: اگر بخواهیم ویژگی‌های عصر ظهور مهدی امت را به بهترین شکل بیان کنیم، آیه¬ای بهتر از آیة 55 سوره نور نمی¬یابیم. در این آیه، خداوند به مؤمنان صالح وعده می¬دهد و وعده او حق و یقینی است.[6] اما این وعده چیست؟ بهتر است آیه را بخوانیم و وعده های الهی را در آن ببینیم.
(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لا یشرکون بی شیئا)
خداوند، به مؤمنان درستکار شما وعده داده است آنان را در زمین جانشین می¬کند؛ همچنان که گروهی از پیشینیان را جانشین کرده و دینی که برایشان می¬پسندد، بگستراند و بعد از بیمناکیشان به آنان امنیت می-بخشد که آن زمان،  من را می¬پرستند و چیزی را شریکم قرار نمی‌دهند.
وعده¬های خداوند به مؤمنان صالح
1. تمام زمین را در اختیارشان می¬گذارد؛ همانند حکومت‌های صالحان گذشته؛ چون نوح و داود و سلیمان.
2. دین آنان را در تمام زمین برتری و گسترش می¬دهد؛ دینی که خداوند برای انسان‌ها پسندیده است؛ یعنی اسلام همراه با ولایت اهل بیت «علیهم السلام» که جریان غدیر و آیه‌های مربوط به آن ، آن را می-رساند.
3. امنیت و آرامش را جایگزین ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار می¬دهد. البته امنیت کامل، زمانی حاصل می¬شود که سراسر زمین در اختیار مؤمنان با تقوا باشد و دشمن قابل توجهی  مقابل آنان نباشد.
4. نتیجه این حکومت، از میان رفتن جلوه¬های شرک و نفاق و پرستش خدای یکتا است. در پرتو آن، برکت از آسمان و زمین آشکار می‌شود و همگان در رفاه و آسایش قرار می¬گیرند.
  رسول خدا  صل الله علیه و آله و سلم در ذیل این آیه فرمود:
 وقتی قائم ما قیام کند، زمین را پر از عدل و داد می¬کند، پس از آن که لبریز از ظلم و ستم شده باشد
و فرمود:
خوشا به حال صبرپیشگان در پنهانی او و خوشا به حال یاری‌کنندگانش در قیام او.[7]
نکته مهم، این که وعدة خدا، حق و تخلف ناپذیر است؛ ولی جهانی‌شدن آیین الهی تا کنون اتفاق نیفتاده است؛ به همین سبب مفسر بزرگ قرآن، مرحوم طبرسی رحمه الله در تفسیر این آیه می‌گوید:
چون گسترش دین در سراسر زمین و جهانگیر شدن آیین، از گذشته تا کنون پدیدار نشده است، به یقین، این امر در آینده اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا جهانی شدن دین اسلام، وعده‌ای الهی است و وعدة خدا، تخلف‌پذیر نیست.[8]
امام سجاد علیه السلام پس از تلاوت آیه فوق فرمود:
به خدا سوگند! اینان شیعیان ما هستند. خداوند به دست مردی از ما، این کار را در حق آنان خواهد کرد و آن مرد، مهدی این امت است و او همان کسی است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم (دربارة او) فرموده است: «اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. نام او هم نام من است. او زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد همان گونه که از ظلم و ستم لبریز شده باشد.»[9]
  بررسی آیات دیگر را به مجال دیگر واگذاشته و در پایان، یادآور می‌شویم، اهل سنت نیز روایاتی آورده‌اند که آیاتی از قرآن را درباره حضرت مهدی(عج) و حکومت جهانی آن حضرت می‌داند؛ برای نمونه فخر رازی در ذیل آیه‌3 سوره‌ بقره، از مصادیق «غیب»، مهدی آل محمد(عج) را می‌داند که باید به آن ایمان داشت.[10]
________________________________________
[1]. آل عمران:144.
[2]. مریم: 16.
[3]. مائده:12.
[4]. احزاب: 32؛ آل عمران:61؛ مائده:55..
[5]. اصول کافی، ج1،ص 532، ح11.
[6]. در بیش از بیست آیه قرآن، حق بودن وعده‌های خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.
[7]. بحارالانوار، ج 36، ص 304، باب 41، ح 144.
[8]. مجمع البیان، ج7، ص152.
[9]. همان.
[10]. تفسیر فخر رازی.


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:18 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


یوسف زهرا (عجل الله فرجه)
نصرت الله آیتی
تلخیص : علی محمد رایگان


گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی             چون نیک بدیدم به حقیقت، به از آنی
(حافظ)
یکی از پیامبرانی که امام مهدی(عج) به او تشبیه شده، حضرت یوسف است که در روایات متعدد از جهات گوناگون این شباهتها بیان شده است. این نوشتار می کوشد با تأملی در قرآن و روایات، شباهت میان یوسف زهرا (عج) و یوسفِ یعقوب را بازگو کند تا از این رهگذر، فهم و پذیرش حضرت مهدی(عج) آسانتر گردد هر چند بیان این نکته لازم است که:
میان ماه من تا ماه گردون                                   تفاوت از زمین تا آسمان است

غیبت
برجسته ترین شباهت بین امام مهدی(عج) و حضرت یوسف(ع)، همانندی در غیبت است.
امام باقر(ع) به محمد بن مسلم فرمودند:
« شباهت او به یوسف در غیبت اوست از اقوام دور و نزدیک و از برادران خود...»1
البته بین غیبت امام(عج) و غیبت یوسف(ع) تفاوت وجود دارد؛ زیرا غیبت یوسف، غیبتی نسبی است چون نسبت به پدر و مادر و برادران و کنعانیان غایب بود ولی از دیدگان مصریان غایب نبود ولی غیبت امام مهدی(عج) غیبتی است مطلق و حضرت ازدیدگان همگان غایب است.

حضور
برادران یوسف وقتی بخاطر قحطی و جهت خرید آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه یوسف وارد شدند، یوسف را نشناختند ولی یوسف برادران خود را شناخت.2
در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:
«او، در بازارهایشان راه می رود و برفرشهایشان گام می نهد ولی مردم او را نمی شناسند تا هنگامی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند همان گونه که به یوسف اجازه داد....»3

زیبایی و بخشندگی
همان گونه که یوسف در زیبایی و بخشندگی ، شهره آفاق بود، امام مهدی(عج) نیز به بالاترین درجه این دو ویژگی آراسته است.
امام باقر(ع) فرمودند:
«شباهت او با یوسف در زیبایی  و بخشندگی اوست».4

بهای اندک
کاروانیانی که یوسف را یافتند او را به بهای اندکی فروختند زیرا ارزش آن دُرّ یگانه، را نمی دانستند».5
برخی از شیعیان نیز به دلیل ناآگاهی از مقام و منزلت امام مهدی(عج) و از سر هواپرستی و دنیاخواهی،  افتخار محبت و خدمت به آستان او را به بهای اندکی فروخته و می فروشند! به عنوان مثال شخصی بنام ابوطاهر، محمد بن علی بن بلال، به طمع اموالی که از ناحیة حضرت  نزد او بود، ادعا کرد که خود، وکیل حضرت است و امانت را به محمدبن عثمان، نایب دوم سپرد. 6

امید و نومیدی
وقتی که خورشیدِ یوسف، در پس ابرهای غیبت فرو رفت، یعقوب هرگز امید خود را از دست نداد و از رحمت الهی و بازگشت یوسف نومید نشد و از خداوند درخواست دیدار یوسف را ¬نمود؛ ولی برادران به امید اینکه قافله ای او را با خود ببرد، یوسف را نکشتند و به چاه انداختند، وی را فراموش کرده بودند و حتی پدر خود را بخاطر امید به برگشت یوسف، سرزنش می کردند. 7
در غیبت امام مهدی(عج)  نیز برخی که از هدایت الهی برخوردارند و پیوسته با امید به فضل خدا، ظهور او را انتظار کشیده و هرگز نومید نمی شوند. در مقابل گروهی دیگر که خداوند بر دلهایشان قفل زده و از درک حقایق ناتوان اند ، امیدی به آمدنش ندارند، حتی گاهی وجودش را انکار و منتظرانش را سرزنش می نمایند.
امام صادق(ع) به زراره فرمود:«او  کسی است که آمدنش را انتظار می کشند، اوست که مردم در تولدش شک می کنند، برخی می گویند: پدرش از دنیا رفت و فرزندی نداشت ... و برخی می گویند : هنوز بدنیا نیامده است..». 8

هدایت
یوسف، در زندان نیز از رسالتی که در برابر هدایت مردم برعهده داشت، غافل نشد. هنگامی که دو یار زندانی یوسف خواب خود را بیان نمودند و تعبیر آن را از او خواستند، یوسف از فرصت بدست آمده استفاده کرد و پیش از تعبیر خواب آنان، چنین گفت:
«ای همراهان زندانی من؛ آیا خدایان پراکنده بهترند یا خداوند یکتای پیروز؟ این معبودهایی که غیر از خدا می پرستید چیزی جز اسم هایی (بی مسمّا) که شما و پدران تان آنها را خدا نامیده¬اید، نیست. خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده است. حکم، تنها از آن خداست، او فرمان داده است که جز او را نپرستید. این است آیین پابرجا ، ولی بیشتر مردم نمی دانند.» 9
هرچند امام مهدی(عج) نیز در پس پرده غیبت است، اما لحظه¬ای از انجام رسالت خود یعنی هدایت مردم، غفلت نمی ورزد ومردم از فیض او بهرمند می¬شوند. امام(عج) همیشه در حال هدایت، سازندگی و پرورش است؛ گاه مخفیانه و گاه آشکارا . در کتابهای معتبر،  نمونه¬های فراوانی از هدایت¬های ویژه آن حضرت آمده است. 10

قدر شناسی
خدمت عزیز مصر و همسرش به یوسف - رها کردن او از بردگی و پرورش دادن وی در دامان مهر و محبت خود- سبب شد که یوسف هنگام گرفتاری و قحطی به کمک آنان بشتابد .
به یقین خدمتگزاریِ آستان امام مقدس زمان(عج) که بهترین شکل آن زمینه سازی برای ظهور و تحقق بخشیدن اهداف ایشان است، برخورداری از عنایت¬های مخصوص آن حضرت را در پی خواهد داشت. آیا می توان پنداشت که یوسف زهرا (ع‍ج)  در بخشش به اندازه یوسف یعقوب نباشد؟! هرگز!!

دفع بلا
یوسف از اهل مصر وحتی کشورهای هم جوار و برادران خود ، بلای قحطی و خشکسالی را دفع کرد. هر چند برادران و مصریان با یوسف برخوردی شایسته نداشتند ولی یوسف از کمک و دستگیری آنان فروگذاری نکرد.
امام مهدی(ع‍ج) نیز سپر بلا از شیعیان می¬باشند. ظریف می¬گوید: به محضر امام مهدی(عج) وارد شدم، ایشان فرمودند: آیا مرا می¬شناسی؟ عرض کردم: آری. فرمودند: من که هستم؟! عرض کردم: شما آقای من و فرزند  آقای من هستید. فرمودند: منظورم این نبود. عرض کردم:  فدایت شوم منظورتان چیست؟ فرمودند: من آخرین اوصیا هستم و خداوند به واسطة وجود من بلا را از اهل و شیعیانم رفع می کند.» 11
برای نمونه می توان به عنایت امام مهدی(ع‍ج) به شیعیان بحرین اشاره نمود که به قضیه « اَنار» معروف  می باشد. 12

محنت
دیدار با یوسف رخ نداد مگر پس از رنج ها و محنتهای فراوانی که برادرانش به جان خریدند و خون دلهای یعقوب در فراق یوسف و اشکهایی که بر هجران او ریخت.
خورشید یوسف زهرا(عج) نیز طلوع نخواهد کرد مگر پس از محنتهای فراوان و سیل های مصیبتی که بر دل شیعیان فرو خواهد ریخت.
امام علی(ع) می فرماید: «یاری خداوند بسوی شما نخواهد آمد مگر هنگامی که در چشم مردم از مرده پست تر  شوید و این همان کلام خداوند در سوره یوسف است که فرمود:«تا آنگاه که رسولان ناامید شدند و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ  گفته شده است. در این هنگام یاری ما به سراغ آنان آمد». آنگاه هنگام قیام قائم ما، مهدی(عج) است. »13

نیاز
نیاز برادران به آذوقه، قحطی و فشار وتنگی معیشت، زمینه ساز دیدار آنان با یوسف شد. احساس نیاز به وجود امام عصر(عج) در ژرفای جان انسانها نیز زمینه ساز ظهور خواهد بود. امام مهدی(عج) در نامه¬ای خطاب به اسحاق بن یعقوب می فرماید:
« واکثروا الدعا بتعجیل الفرج؛ برای فرج من بسیار دعا کنید». 14
یکی از زمینه¬های دعا، احساس نیاز است. آدمی تا کمبودی در وجودش احساس نکند، دست به دعا برنمی دارد ؛ا دعا در بستر نیاز می¬روید. بنابراین دستور به دعا، برانگیختن احساس نیاز واقعی به امام در وجودمان می باشد.

تنها پناه
آنچه یوسف داشت، نزد دیگران یافت نمی¬شد. از این رو با این که میان یوسف و برادرانش،هجده روز فاصله بود، آنان برای تهیه آذوقه این مسیر طولانی را پیمودند. مطمئناً اگر آذوقه در جای دیگر نیز یافت می¬شد، هرگز سختی این راه طولانی را به جان نمی خریدند.
گمشده بشر امروزی – عدالت، معنویت و در یک کلام رشد انسان-  تنها نزد حجت خداست وبس. او تنها کسی است که می¬تواند نیازهای بشریت را برآورده سازد و او را درهمة ابعاد به کمال برساند تا این باور در انسانها شکل نگیرد، او ظهور نخواهد کرد.
امام صادق(ع) فرمودند: «ظهور رخ نخواهد داد مگر هنگامی که همه گروه ها بر مردم حکومت کنند و کسی نگوید: اگر ما ، حاکم بودیم، به عدالت رفتار می کردیم، پس از این وضعیت، قائم(عج) همراه با حق و عدالت قیام خواهد کرد». 17
این حدیث به این معنا است که مردم باید دریابند که خودشان توان هدایت و رهبری و رسیدن و رسانیدن به آرمانهای خود را ندارند، پس باید در پی منجی واقعی باشند.

دلدادگی
برادران یوسف، آذوقه او را می خواستند:« اوف لنا الکیل؛ پیمانه ها را کامل کن» 18
ولی یعقوب، وصال یوسف را می خواست و حضور او را؛ زیرا یوسف خواستنی و دوست داشتنی بود و لذا به پسرانش هنگام عزیمتشان به مصر فرمود: «پسرانم! بروید و یوسف را بجویید». 19
همیشه در طول تاریخ هم، منتظران امام مهدی(ع‍ج) دو دسته بوده اند:  برخی که او را برای سرسبزی، خرمی، فراوانی نعمت و..خواسته اند و گروهی هم او را خواسته اند چون امام و خلیفه خدا و آینه تمام نمای اسما و صفات الهی و سرشار از معنویت و روحانیت است .

اقبال همگانی
برادران یوسف، آنگاه از جام حضور و دیدار یوسف سیراب شدند که همگان به صورت دسته جمعی به سوی او رفته و به او اظهار نیاز نمودند. برای دمیدن آفتاب جمال یوسف زهرا(عج)نیز چاره ایی نیست جز درخواست همگانی و لذا امام مهدی(عج) در نامه خود به شیخ مفید نوشتند:
«اگر همه شیعیان ما-  که خداوند آنان را در فرمان برداری یاری دهد- بر عهد وپیمانی که با ما بسته اند، با هم یکدل می¬شدند، برکت زیارت و دیدار ما برایشان به تأخیر نمی¬افتاد و از سعادت دیدار ما بهره¬مند می گشتند.» 20

پیروزی نهایی
سرانجام بعد از فراز و نشیب¬های فراوان، وعده خداوند تحقق پیدا کرد و یوسف به اوج شوکت وقدرت رسید؛ بطوری که برادران و پدر و مادرش در برابر این شکوه بخاک افتادند. 21
وعده الهی در مورد امام مهدی(عج) هم محقق خواهد شد،؛ سرانجام دوران غیبت به سر می¬آید و جهان و جهانیان در برابر حق  سر تعظیم فرو خواهند آورد .22

----------------------------------
پی نوشت:

1.کمال الدین ، ج1 ص 443.
2.یوسف/85 : «فدخلوا علیه فعرفهم و هم له منکرون».
3. کمال الدین ، ج2، ص 10.
4. منتخب الاثر، ص 371.
5. یوسف/ 20: ‹‹ و شروه بثمن بخس دراهم معدوده››.
6. غیبت طوسی، ص 400.
7. یوسف/ آیات83،10،85، 94، 95.
8. کمال الاسبوع، ص 315.
9. یوسف/  39 و 40.
10. ر. ک. به : میرمهر، مسعود پورسید آقایی.
11. غیبت طوسی، ص 246.
12. ترجمه نجم الثاقب، ص556.
13. ینابیع الموده، ص 242.
14. غیبت طوسی، ص 292.
15. کمال الدین، ج 2 ص 10 به نقل از امام صادق(ع).
16. کهف/ 10.
17. غیبت نعمانی، ص 274به نقل از معجم الاحادیث الامام المهدی(عج) ج3، ص 246.
18. یوسف / 88.
19. یوسف/  87.
20. احتجاج ، ج 2 ص 602.
21. یوسف / 100.
22. قصص / 5


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:16 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


امام مهدی عجل الله تعالی فرجه در غدیر

امتداد سبز امامت از امام علی علیه السلام تا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    * اعلام عمومی برای سفر حج در سراسر جهان اسلام؛ بیش از یکصد هزار تن از هر سو عازم مکه شدند.
    * علی علیه السلام که از طرف پیامبر صل الله علیه و آله و سلام به یمن و نجران رفته بود، همراه دوازده هزارتن احرام بسته وارد مکه شدند.[1][1]
    * اعمال حج برگزار شد. در عرفات دستوری نازل گردید.
    * پیامبر  صل الله علیه و آله و سلام زمینه را برای اعلام ولایت علی علیه السلام آماده فرمود.
    * پس از اتمام حج، بلال منادی پیامبر اعلام کرد: فردا جز ناتوانان کسی باقی نماند و همه باید حرکت کنند تا در وقت معینی در غدیر خم، حاضر شوند.[2][2]
 
واقعه غدیر
بی شک، در طول تاریخ، مناسک و مراسمی به عظمت و کیفیت حج محمدی صل الله علیه و آله و سلام سال دهم هجرت انجام نپذیرفته است؛ حجی که برای آخرین بار، اشرف مخلوقات و فخر کائنات، خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله و سلام برپا کننده آن بود و خیل مشتاقان حضرتش که شمار آنان به بیش از یکصد هزار تن می رسید، گرداگرد شمع وجود پیامبرشان از هر دیار و منطقه ای، پس از طواف خانه دوست، قصد مراجعت داشتند... ناگاه جبرئیل آمد، با سه پیام: «ای پیامبر! آنچه به تو دستورداده شده ابلاغ کن»؛
«اگر دستور الهی را ابلاغ نکنی، گویا رسالتت کامل نیست»؛
«خداوند تو را از شر بدخواهان حفظ می کند».[3][3]
با آنکه محمد صل الله علیه و آله و سلام بارها و بارها، قبل از این هم مسأله ولایت و جانشینی پس از خود را مطرح کرده بود، باز دستور داد همگان در وادی «غدیرخم»[4][4] گرداگرد او جمع شوند؛ سبقت گیران برگردند و عقب ماندگان پیش آیند. از بار شتران برایش منبری سازند و همه آماده شنیدن کلام وحی از زبان آخرین فرستاده خداوند باشند. امر آنچنان مهم و دقیق است که ترس از نپذیرفتن مردم و غوغای سوداگران و نیز گرمای هوا و مشکلات دیگر، در مقابلش هیچ است...
 
اعلام ولایت علی علیه السلام و جانشینی او
حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلام شروع کرد؛ مثل همیشه با نام خدا و ستایش و سپاس از او.
حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلام تمام معارف بیست و سه ساله خویش را گزارش داد و مردم را به عظمت دین و آیینش رهنمون ساخت... ولی اینها همه مقدمه بود برای بیان یک مطلب و آن:
«ای جمعیت انسانها! اینجا آخرین جایگاهی است که در میان شما ایستاده و سخن می گویم. پس سخنان مرا بشنوید و فرمان برید و تسلیم پروردگارتان باشید، همانا خدای عزیز بزرگ، پروردگار شما و سرپرست و معبودتان است و بعد از او، پیامبرش محمد صل الله علیه و آله و سلام که میان شما ایستاده و سخن می گوید، سرپرست شماست. و بعد از من علی علیه السلام سرپرست و امام شما به امر پروردگارتان می باشد. و ]پس از او[ امامت در خاندان من از فرزندان علی علیه السلام ساری و جاری است تا آن هنگام که در قیامت، خدا و رسولش را ملاقات می کنید...»[5][5]
البته پیامبر صل الله علیه و آله و سلام بارها و بارها، پیش از غدیر هم، جانشینی و ولایت علی علیه السلام را اعلام کرده بود ولی غدیر تایید همة آنها بود و تمام کننده حجت بر مردم.
مردم دسته دسته می آمدند و با پیامبر صل الله علیه و آله و سلام تجدید پیمان و با علی علیه السلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت می کردند و تبریک می گفتند.
جبرئیل نازل شد و گفت: «به خدا قسم روزی مانند امروز ندیدم. چقدر کار پسر عمویش را محکم نمود! برای او پیمانی بست که جز کافر به خدا و رسولش کسی آن را بر هم نمی زند، وای بر کسی که پیمان او را بشکند!»[6][6]
 
غدیر، طرحگاه سازمان امامت و هدایت بشر
غدیر، علاوه بر معرفی علی علیه السلام به عنوان جانشین و وصی بلافصل پیامبر خاتم صل الله علیه و آله و سلام ترسیم کننده امتداد سبزی است که دشمنان را نه تنها در آن روزگار بلکه تا قیام قیامت و پایان دوران، از طمع ورزی به اسلام ناامید کرد. در این روز دین کامل گردید، نعمت تمام شد و اسلام دین مورد رضایت حق واقع شد.[7][7]
این خصوصیات نبود مگر آنکه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلام همه دینرا در آن روز بیان فرمود، یعنی «امامت و ولایت» را.
دین اسلام کامل گردید، چرا که جانشینی و خلافت تثبیت شد و نه فقط علی علیه السلام به عنوان امام بعد از پیامبر صل الله علیه و آله و سلام بلکه سلسله نورانی «امامت و ولایت» به همه عالمیان معرفی گردید. نعمت تمام شد و با این اتمام حجت، علی علیه السلام امم مؤمنان و متقیان گردید. خداوند به دین اسلام رضایت داد که تا قیام قیامت بماند چرا که با نصب علی علیه السلام امید دشمنان که فکر می کردند با رحلت پیامبر صل الله علیه و آله و سلام دین خدا محو خواهد شد، نا امید گردید و از خاموشی و افول حق مأیوس شدند. پیامبر صل الله علیه و آله و سلام سلسله امامت را در غدیر معرفی کرد تا دین خدا پابرجا بماند.
او ذریه و نسل خود را از فرزندان علی علیه السلام بیان کرد که باید به ریسمان محکمشان چنگ زد و رستگار گردید.
پیامبر صل الله علیه و آله و سلام بارها و بارها تاکید کرد که: دوستی با علی علیه السلام و فرزندانش، دوستی با من و دشمنی با آنان دشمنی با من است.
غدیر طرحگاه سازمان امامت است و پیمانی است برای ادامه راه انبیا و اوصیا. عید غدیر، بازخوانی پرونده امامت و ولایت است.
دشمنان غدیر، نه فقط دشمن علی علیه السلام هستند که دشمن هدایت و سعادت بشرند و آنها نیستند جز کافران و منافقان.
 
مهدی عجل الله تعالی فرجه در غدیر
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلام پس از انتصاب و معرفی اولین سر سلسله ولایت و امامت به امر الهی، آخرین جانشین خود را هم در عباراتی چند معرفی می کند تا حق جویان و عدالت طلبان راه را گم نکنند و همگان بدانند که جانشینان او دوازده نفرند و همگی خلیفه اویند. آخرین آنها کسی است که به عدل و قسط قیام می کند و دین حق و مورد رضایت خدا را بر تمام جهان حکمفرما می گرداند:
آگاه باشید! همانا آخرین امامان از ما، مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه است.
آگاه باشید! او بر تمام ادیان پیروز می شود.
آگاه باشید! او از ستمگران انتقام می گیرد.
آگاه باشید! او گشاینده دژهای مستحکم شرک و فساد و نابود کننده آنهاست.
آگاه باشید! او نابود کننده شرک است.
آگاه باشید! او انتقام گیرنده خون دوستان خدای عزیز و بزرگ است.
آگاه باشید! او یاری دهنده دین خدای عزیز و بزرگ است.
آگاه باشید! او سیراب کننده تشنگان از دریای حقیقت است.
آگاه باشید! او فضل و برتری دانشمندان، و جهل و بی خردی ناآگاهان را می داند.
آگاه باشید! او برگزیده خداوند و امام انتخاب شده از طرف اوست.
آگاه باشید! او وارث هر دانشی است، و علم او بر همه علوم برتر است.
آگاه باشید! او معرفی کننده خدای عزیز و بزرگ و روشن کننده احکام و راه ایمان است.
آگاه باشید! او شجاع و درستکار است.
آگاه باشید! امور آفریدگان به او واگذار شده است.
آگاه باشید! که پیامبران گذشته به ظهور او بشارت داده اند.
آگاه باشید! او آخرین حجت الهی است و بعد از او حجتی نخواهد آمد، در جهان حقی نیت مگر آنکه با اوست، و دانشی نیست مگر آنکه در نزد اوست.
آگاه باشید! که کسی توان پیروزی بر او را ندارد، و یاری دهنده‌ای جز او نیست.
آگاه باشید! او ولی خدا در زمین و داور او در میان خلق، و امین اسرار الهی در نهان و آشکار است.[8][8]
اگر پیامبر صل الله علیه و آله و سلام مهدی عجل الله تعالی فرجه را معرفی نمی فرمود، معلوم نبود نامی از او بماند. چرا که مردم دستور خدا در مورد جانشینی و ولایت علی علیه السلام را گردن ننهادند و برای بی فروغ کردن چراغ امامت در طول تاریخ کمر همت بستند. برخی را کشتند و گروهی را اسیر و جمعی را آواره نمودند،[9][9] اما غافلند از آنکه ارادة خداوند این است که دینداران بر جهان مسلط شوند گرچه به مذاق کافران و مشرکان خویش نیاید.[10][10]
 
مهدی عجل الله تعالی فرجه در نگاه علی علیه السلام
دین خدا همان است که وعده آن در کتاب الهی آمده است. خداوند به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده که آنها را در زمین جانشین می گرداند و دین پسندیده‌ای را که پس از ترس، به آنها آرامش بخشد، برایشان مستقر و مستحکم گرداند.[11][11] بدیهی است دین مورد رضایت خدا، همان است که خداوند آن را اسلام نامید و در روز غدیر به آن رضایت داد. استقرار این دین ممکن نخواهد بود جز آشنایی با برپاکنندگان آن و عمل به دستوراتشان، تاریخ شاهد زمینه سازی جانشینان پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلام یکی پس از دیگری است. تا مقدمات قیام بر پا کننده دین مورد رضایت خدا را فراهم سازد.
علی علیه السلام که پس از پیامبر صل الله علیه و آله و سلام اولین جانشین او بود، مردم را به وجود امامی غایب از فرزندان خود خبر می داد که جهان را پر از عدل و داد کند همانطور که از ظلم و جور آکنده است.
چه زیباست که شادمانی جشن غدیر را با شیرینی معارف امیر مؤمنان علیه السلام درباره فرزندش مهدی‎ عجل الله تعالی فرجه بیامیزیم و این شور را شعور و این عشق را با عمل همراه سازیم.
 
1. بخشنده
«بسیار بخشنده است».[12][12]
 
2. پناهگاه
«دژی محکم و پناهگاهی مستحکم است».[13][13]
 
3. الگوی صالحان
«هر کس او را درک کند، او را مشعلی فروزان می یابد که الگوی صالحان است».[14][14]
 
4. نجات بخش بشریت
«بندها را می گسلد و به بردگی و بهره کشی انسان از انسان خاتمه می دهد».[15][15]
 
5. عدالت گستر
«حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسین علیه السلام فرمود: ای حسین! نهمین فرزند تو، قیام کننده به حق است. او دین را آشکار می کند و عدالت را می گستراند».[16][16]
 
6. شادی آفرین
«با آمدن او اهل آسمان و زمین شادمان می گردند».[17][17]
 
7. پاداش ثابت قدمان
«برای قائم ما غیبتی است طولانی، آگاه باشید کسی که در آن روزگار بر دین خود ثابت قدم باشد و قلبش از طولانی شدن غیبت امام سخت نگردد، در روز رستاخیز در بهشت با من و در کنار من خواهد بود».[18][18]
 
8. دعا برای حضرت
«بار خدایا! غیبت او را پایان بخش غمها قرار ده و به وسیله او شکاف‌ها و نفاق‌ها را از میان امت بردار».[19][19]
غدیر یعنی بیعت با امامت که علی علیه السلام اولین مصداق آن است و مهدی عجل الله تعالی فرجه آخرین آن.
و یک سوال اساسی پیش روی ما؛
آیا آماده پذیرش امام زمان عجل الله تعالی فرجه هستیم یا منفعت طلبی ها و شهوترانی‌هاما را نیز به بیراهه می برد؟!
آیا ما از کسانی هستیم که با دانش، بصیرت و خودسازی برای تحقق آینده سبز و زیبای ظهور تلاش و کوشش نمایند:
«یُوَطّئونَ اللمَهدی سُلطانَه»؟![20][20]
 __________________________________________
پی نوشت:
 [1]- کشف الیقین، ص238.
 [2]- امالی صدوق، ص354.
[3]- مائده/67، آیه «ابلاغ».
[4]- «غدیر خم» سرزمینی است که به جهت وجود آب و چند درخت کهنسال، محل استراحت کاروانیانی بود که از آنجا مسیرشان به سمت مدینه، مصر، عراق و نجد جدا می شد.
[5]- احتجاج طبرسی، ج1، ص66، الغدیر علامه امینی؛‌حماسه غدیر، محمد دشتی.
[6]-  تفسیر عیاشی، ج1، ص329.
[7]- مائده/3، آیه «کمال دین».
[8]- احتجاج طبرسی. ج1، ص66: خطبه غدیر.
[9]- دعای ندبه.
[10]- صف/9.
[11]- نور/55.
[12]- غیبت نعمانی، باب13، ح1.
[13]- همان.
[14]- همان.
[15]- نهج البلاغه، خطبه150.
[16]- کمال الدین، صدوق، ج1، ص304.
[17]- نهج البلاغه، خطبه150.
[18]- کمال الدین، صدوق، ج1، باب26، ح14.
[19]- غیبت نعمانی، باب13، ص212.
[20]- سنن ابن ماجه، جزء2، باب الفتن.


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:14 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات

<   <<   6   7      >

منوی اصلی

 RSS 
صفحه نخست
نرم افزار مهدوی شمیم انتظار
دوره آموزش مهدویت - نگین آفرینش
زندگی نامه حضرت
حکومت در زمان غیبت
مدعیان دروغین
غرب و مهدویت
پرسش و پاسخ
شهدا و امام زمان
وظایف منتظران
خانواده مهدوی
کودکان و امام زمان
مقالات
حرف دل
زائرین کوی محبت
کرامات حضرت
دیار یار
نگار خانه
همراه مهدوی
مهدی بلاگ

لحظات انتظار

امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 4
مهدی یاور امروز: 8
مهدی یاور دیروز: 9
کل مهدی یاوران: 352480

لوگو و نویسندگان وبلاگ


 شمیم انتظار
مدیر وبلاگ : نشریه حضور (مختص امام عصر عج)[159]
نویسندگان وبلاگ :
.*.هاتف.*.
.*.هاتف.*. (@)[2]

ملوسک
ملوسک (@)[1]

sheitoon
sheitoon (@)[6]


ذکر تعجیـل فرج رمز نجات بـشر است مابر آنـیـم که ایـن ذکر جهانی بـشـود

مطالب خواندنی

» عوامل پیدایش مدعیان دروغین [24]
» ماه رمضان با امام زمان [26]
» شیوه های مدعیان دروغین مهدویت [117]
» وظیفه منتظران حضرت ولیعصر [140]
» مدعیان دروغین مهدویت [674]
» سری اول کتب مهدوی مخصوص موبایل [324]
» غیبت یا حضور؟ مسئله این است! [26]
» بررسی نقش آمریکا در عصر آخر الزمان [866]
» دوره آموزش مهدویت (نگین آفرینش) [212]
» سرود های زیبا پیرامون امام زمان مخصوص کودکان و نوجوانان [302]
» خاطره ای از سید آزادگان شهید ابوترابی [369]
» دولت پایدار حق فرا می رسد [26]
» نقاشی های مهدوی ویژه کودکان [119]
» تصاویر قدیمی مسجد جمکران [160]
» ویژگى‏هاى مسجد سهله [48]
[آرشیو(15)]

آخرین یادداشت ها

کمک به نیازمندان

persian gulf

لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
علی اصغربامری
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
نشریه حضور
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
حامیان ولایت
منادی معرفت
بوی سیب
بادصبا
دوستدار علمدار
شبستان
برادران شهید هاشمی
عموهمت من
شهریار کوچه ها
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزشهای رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
شاه تور
پلاک 40 ... سرداران بی پلاک
دانلود کتاب
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
مهربانی
پرسپولیس
فرزند روح الله
تجربه های مربی کوچک
هیئت فاطمیون شهرضا
*فیض زندگی*
مقاله های تربیتی
ثانیه ها...
صداقت
زازران همراه اخر
فقط من برای تو
داود ملکزاده خاصلویی
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
**قافله نت**
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
جوک پیامک مناسبتی داستان های طنز پ نه پ های جدید
fazestan
شیلو عج الله
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
sindrela
شیدائی
خبرهای داغ داغ
پایگاه بسیج شهید کریم مینا سرشت
مسأله شرعی
قدیسان مرگ
سرباز ولایت
سربازی در مسیر . . .
جوک و خنده
مندیر
تَرَنّم عفاف
مقالات

یا ایا صالح المهدی