عاشورا و انتظار؛ پیوندها، تحلیلها، رهیافتها سید مسعود پورسیدآقایی
مهدی عجل الله تعالی فرجه، ادامه حسین علیه السلام است و انتظار، ادامة عاشورا و برآمده از آن. مهدی عجل الله تعالی فرجه، فرزند حسین علیه السلام است و فرهنگِ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن. این دو پیوندی دیرین و مستحکم با هم دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینهساز برای دیگری است. یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه است و دیگری، عامل حفظ و استمرار آن. عاشورا، دریچهای به انتظار است و انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا. انتظار، ثمرة کربلاست. بدون کربلا، انتظار بی معناست. یاران مهدی، همه کربلائیند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آبدیدهاند. مگر میتوان بی عاشورا، انتظار داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است. انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمة غدیر هم میخشکید. پیوند فرهنگ عاشورا و انتظار، دلایل و شواهد متعددی دارد. ما در این مقاله، ضمن بیان آنها، به تحلیل و رهیافت های برخاسته از آنها خواهیم پرداخت: بخش اول: پیوندها نگاه به عاشورا و انتظار، میرساند که میان این دو، پیوندها و رابطههایی است: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه، فرزند حسین علیه السلام است و خونخواه امام حسین علیه السلام. اولین کلام امام عصر عجل الله تعالی فرجه، یاد جدشان حسین بن علی علیه السلام است. شعار یاوران قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه، یالثارات الحسین است. یاری اباعبدالله علیه السلام، یاری حجت بن الحسن العسکری علیه السلام است. آن دو بزرگوار دارای لقبهای مشترکی هستند، نظیر: ثارالله، غریب، راندهشده و ... . زیارت عاشورا از خونخواهی امام حسین علیه السلام در رکاب مهدی خبر میدهد. مطابق روایات، در روز عاشورا و میلاد امام حسین علیه السلام، باید به یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بود و در روز میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و شب قدر با زیارت امام حسین علیه السلام به یاد اباعبدالله علیه السلام. روز ظهور قائم آل محمد (ص)، عاشوراست. به زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت صاحب الامر علیه السلام در اعیاد اسلامی توصیه شده است. شهر کوفه، پایگاه مشترک این دو امام معصوم است. امام عصر علیه السلام به قرائت زیارت عاشورا و زنده نگهداشتن یاد عاشورا عنایت دارند. هر دو امام علیه السلام با بیعت نکردن با طاغوت به اصلاح گری میپردازند. بالاخره در روایات، آرزوی شهادت در رکاب این دو امام علیه السلام برای شیعیان، تحسین شده است. بخش دوم: تحلیلها از پیوندها، به تحلیلها میرسیم: عاشورا، پشتوانة فرهنگی انتظار است و منتظران مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه، پرورش یافته مکتب عاشورا هستند. نقش زنان در قیام امام حسین علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه بسیار پر رنگ است. اباعبدالله الحسین علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه در اهداف، یاران و زمانه اشتراک دارند. توجه به درگیری و نبرد بین حق و باطل، امری است ضروری و سنتی است الهی و جاری. در این مسیر سختیها و مشکلات فراوانی بوده است؛ حفظ دین دشوار است. سازش ناپذیری این دو امام، تدبیر و مدیریت وتلاش جهت جذب و نیروسازی از تحلیلهای دیگری است که از عاشورا و انتظار به دست میآید. عاشورا و انتظار با تکیه بر سنتهای الهی، دولتهای باطل را به زوال و نابودی میکشانند. عدهای پس از طلب یاری امام، از یاری او به خاطر مشکلات و ... بازمیمانند و با جدا شدن از سپاه حق به عذاب ابدی دچار میشوند و عدهای، پیروز میدان بوده و سعادتمند میگردند. و . . . بخش سوم: رهیافتها همه کسانی که خود را از منتظران واقعی حضرت میدانند، بایستی ضمن تبیین دین، فرهنگ عاشورا و بسیج را تبیین کنند و با الگوسازی؛ اقدام به جذب نیرو و تبلیغ نمایند. باید با توجه به عامل تنش زدایی، جامعه را آماده حرکت به سمت شناخت و معرفت امام کرد. 1. تبیین فرهنگ عاشورا اگر عاشورا پشتوانه فرهنگی «انتظار» است، پس باید در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه¬های جاویدان آن، تلاشی دو¬چندان کرد. خیلی فرق است بین این که به «عاشورا» به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهام پذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنّت برخاسته از عواطف و احساسات قومی. رسانه¬های عمومی، به خصوص صدا و سیما، حوزه¬های علمیه و مراکز فرهنگی، نقش حیاتی و اساسی درغنا بخشیدن به این فرهنگ دارند. «کربلا»، دانشگاه بزرگی است با کلاس ها و درسهای بسیار که ابعاد و آموزه های این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیق، گسترده و پُربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گران بهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند. هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بی¬نهایت، زوایای پنهان و ابعاد گسترده¬ای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ می¬نماید. 2. تبیین دین عصر حسین علیه السلام ، عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین علیه السلام و فرزندش مهدی علیه السلام برای احیای دین است. منتظر مهدی علیه السلام، باید از دین، ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینه ساز حرکت مهدی عجل الله تعالی فرجه باشد. 3. الگو سازی حسین علیه السلام و یارانش الگوی منتظرانند، از این رو باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد. 4. معرفت امام کسانی می¬توانند شعار خود را «یا لثارات الحسین» قرار دهند که به مقام «ابوّت با امام»[1][1] رسیده باشند تا بتوانند خون خواه او باشند این، ممکن نیست مگر با معرفت به حق امام علیه السلام. شعار «یالثارات الحسین» فقط یک شعار برخاسته از عواطف و عصبیت های قومی و نژادی نیست، بلکه برخاسته از معرفت به حقِّ «ولایت امام» است. این معرفت، شناخت حسب و نسب و فضایل آنان نیست، بلکه عرفان به حق ولایت آنان است. [«أَلَسْتُ أَوْلَى بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم»[2][2] و Gالنَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْF[3][3]]. آنان، از خودمان به ما آگاه تر و مهربان ترند و از همه هواهای نفسانی آزادند. این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقینها، هوسها، غریزهها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»[4][4] این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان میرساند؛ آن هم نه پدر جسمانی من که پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوای من؛ آن هم پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»، «وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است. این نگاه به امام و آگاهی از شؤون و آثار ولایت آنان، ثمرات و بارهای زیادی با خود دارد و فاصله گرفتن از آن، ضررهای جبران ناپذیری به همراه دارد. از گام های اساسی تمام مراکز فرهنگی و آموزشی، تبیین دقیق این معنا از امامت است. 5. عزّت «عزّت» اساس حرکت حسینی و مهدوی است و می تواند اساس سیاست راهبردی حکومت دینی در سطح روابط بین المللی باشد. حکومت دینی- به عنوان زمینه ساز دولت کریمة مهدوی- از هر گونه رابطه و مذاکره¬ای که شائبه ذلت داشته باشد، پرهیز می¬کند. منتظرِ «دولت عزیز» (تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَه)[5][5]، خود باید عزیز باشد. حسین علیه السلام هم می فرمود: «هَیْهات مِنَّا الذِلَّّة» 6. جذب نیرو و تبلیغ آن جا که حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام ازجذب نیرو و تبلیغ دین دست نمیکشند، تکلیف منتظران و پیروان آنان مشخص است. جذب نیرو و تبلیغ در سطح داخلی و خارجی، از تکالیف عمدة حکومتهای دینی، به عنوان زمینه سازان دولت کریمة مهدوی است. 7. اخلاق فریاد «هل من ناصر» حسینی و مهدوی، همواره به گوش می¬رسد؛ باید این فریاد را پاسخ گفت. اما چگونه؟ امیرمومنان علیه السلام و امام صادق علیه السلام این چگونگی را پاسخ می¬دهند: حضرت علی علیه السلام میفرماید: «أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ[6][6]؛ با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید». امام صادق علیه السلام نیز میفرماید: «مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر[7][7]؛ کسی که دوست دارد، از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در همان حال، از گناهان اجتناب ورزد و خود را به اخلاق نیکو بیاراید». ترویج اخلاق و فضایل اخلاقی، به عنوان راهبردی اساسی در حکومت دینی مطرح است. این سیاست کلان و راهبردی به همراه راهکارهای اجرایی آن میتواند به عنوان یک هدف و معیار، برای نقد تمامی ارگان های فرهنگی، آموزشی و تبلیغی باشد. 8. عنایت ویژه به زنان با توجه به نقش زنان در قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه و حضور آنان در دولت کریمه، باید برای رشد، اعتلا و بالندگی این قشر مهم و اثرگذار سرمایه گذاری جدّی صورت گیرد. به نظر می¬رسد تا کنون آن گونه که شایسته و در خور منزلت زنان است، کاری بایسته برای آنان صورت نگرفته است. هنوز در سطح حوزه ها، مراکز علمی- فرهنگی، و مدیریتهای میانی و کلان جامعه، نقش زن در حاشیه است. باید برای تربیت و تحصیل زنان، سرمایه گذاریهای اساسی صورت گیرد. غفلت از این نگاه راهبردی، ضرر و زیان¬های جبران ناپذیری به انقلاب اسلامی وارد ساخته است. از این رو تلاش دو چندان و آگاهانه، جهت جبران این ضایعه، می طلبد.[8][8]\ ________________________________________ [1][1]- امامان شیعه، بنابر حدیث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هذِهِ الْأُمَّةِ»؛ پدران معنوی امّت هستند. [2][2]- بحارالانوار، ج21، ص387. [3][3]- احزاب، 6. [4][4]- بحارالانوار، 23، ص259. [5][5]- الکافی ج3، ص424. [6][6]- مستدرکالوسائل، ج12، ص54. [7][7]- بحارالانوار، ج52، ص140. [8][8]- برگرفته از کتاب نینوا و انتظار.
|