|
محدّثان عالى مقام شیعه، با اسناد معتبر، در مجامع حدیثى خود، از راویان اخبار و ناقلان آثار، روایت کردهاند که روزى در محضر مقدّس رییس مذهب، حضرت امام صادق (علیهالسّلام) از مسجد سهله گفت و شنود شد. فرمودند أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله؛ آن جا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامى که با خانوادهاش قیام کند. در برخى از منابع، به جاى »قامَ«، »قَدِمَ« تعبیر شده است؛ یعنى، هنگامى که تشریف بیاورد. و در نقل برخى از محدّثان، به جاى «أما إنّه»،« مسجد السّهله» آمده است؛ یعنى، به جاى ضمیر، اسم صریح آمده است بیش از دو قرن، پیش از میلاد مسعود کعبهى موعود، وجود مقدّس امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، به هنگام ترسیم خطّ سیر حضرت ولى عصر(علیهالسّلام) در آستانهى ظهور، مىفرماید کأنّی به قد عبر من وادى السلام إلى مسجد السّهلة، على فرس مُحَجَّل له شِمراخ، یزهو، و یدعو، و یقول فی دعائه لا إله إلاّ الله حقّاً حقّاً...؛ گویى او را با چشم خود مىبینم که از وادى السلام عبور کرده، بر فراز اسبى که سپیدى پاها و پیشانىاش همىدرخشد، به سوى مسجد سهله در حرکت است، و زیر لب زمزمه دارد و خدا را این گونه مىخواند لا إله الاّالله حقّاً حقّاً....» بیش از یک قرن پیش از ولادت خجستهى حضرت حجّت (علیهالسّلام)، امام صادق (علیهالسّلام) خطاب به یار با وفایش ابوبصیر فرمود یا أبا محمّد! کأنّی أرى نزول القائم (علیهالسّلام) فى مسجد السّهلة بأهله و عیاله؛ اى ابا محمّد! گویى فرود آمدن قائم (علیهالسّلام) را با اهل و عیالاش در مسجد سهله، با چشم خود مىبینم. ابوبصیر عرضه داشت آیا محلّ اقامت دائمى آن حضرت، در مسجد سهله خواهد بود؟». حضرت فرمود آرى.«. سپس فرمود مسجد سهله، اقامتگاه حضرت ادریس (علیهالسّلام) بود. مسجد سهله، اقامتگاه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان(علیهالسّلام) بود. خداوند، پیامبرى را مبعوث نکرده، جز این که در مسجد سهله نماز گزارده است. مسجد سهله، پایگاه حضرت خضر(علیهالسّلام) است. کسى که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسى است که در خیمهى رسول اکرم (صلّى اللّه ُعلیه وآله وسلّم) اقامت کند. مرد و زن با ایمانى یافت نمىشود، جز این که دلاش به سوى مسجد سهله پر مىزند. در مسجد سهله، تخته سنگى است که تمثال همهى پیامبران بر آن نقش بسته است. احدى در مسجد سهله نماز نمىگزارد که با نیّت راستین خدا را بخواند، جز این که خداوند او را با حاجت بر آورده شده از آن جا بر مىگرداند. احدى نیست که در مسجد سهله به خدا پناهنده شود، جز این که خداوند او را از آن چه بیم دارد پناه دهد. ابوبصیر عرض کرد فضیلت بسیار بزرگى است!». امام صادق (علیهالسّلام)فرمود آیا براىات بیفزایم؟». عرض کرد بلى.». فرمود مسجد سهله، از آن بُقعه هایى است که خداوند دوست دارد او را در آن جا بخوانند. شب و روزى نیست که فرشتگان به زیارت مسجد سهله نشتابند و در آن جا به عبادت حق تعالى نپردازند. اگر من در آن سامان سکونت داشتم، هیچ نمازى را جز در مسجد سهله نمىخواندم. اى ابا محمد! اگر مسجد سهله هیچ فضیلتى جز فرود آمدن فرشتهها و اقامت پیامبران را نداشت، همین فضیلت بس بود، در حالى که این همه فضیلت دارد. آن چه از فضایل مسجد سهله براى تو بازگو نکردم، بیش از فضایلى است که براىات گفتم. ابوبصیر عرض کرد آیا مسجد سهله، اقامتگاه دائمى حضرت قائم (علیهالسّلام) خواهد بود؟.» فرمود آرى مفضّل در ضمن حدیث مفصّلى از محضر امام صادق (علیهالسّلام) پرسید منزل حضرت مهدى (علیهالسّلام) و مرکز اجتماع شیعیان کجا خواهد بود؟«. امام صادق (علیهالسّلام) در پاسخ او فرمود دار ملکه الکوفة، و مجلس حکمه جامعها، و بیت ماله و مقسم غنائم المسلمین مسجد السّهلة، و موضع خلواته الذّکوات البیض من الغریّین؛ مرکز حکومت او، کوفه، و مرکز قضاوتاش، مسجد اعظم کوفه، و مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم مسلمانان، مسجد سهله، و محل خلوت و مناجاتهایش تپّههاى سپید و نورانى نجف اشرف است. ابوبکر حضرمى از محضر امام باقر (علیهالسّلام) پرسید « بعد از خانهى خدا و حرم رسول خدا(صلّىاللّهُعلیهوآلهوسلّم) کدامین بقعه از همهى بقعهها با فضیلتتر است؟». امام باقر(علیهالسّلام) فرمود اى ابابکر! کوفه است که پاک و پاکیزه است، و قبور پیامبران مرسل و غیرمرسل در آن است، و قبور صالحان و صدّیقان در آن است، و مسجد سهیل در آن است که خداوند، هیچ پیامبرى مبعوث نکرده، جز این که در آن نماز گزارده است. و فیها یظهر عدل الله؛ عدالت خداوند در آن جا ظاهر مىشود. و فیها یکون قائمه و القُوّام من بعده؛ خلیفهى قائم به حق خداوند، و دیگر قائمانِ بعد از اونیز در آن جا خواهند بود. آن جا اقامتگاه پیامبران، و اوصیاى پیامبران و صالحان است. ابان بن تغلب، در سفرى با امام صادق (علیهالسّلام) هم سفر شد. در اطراف کوفه، در سه نقطه، امام صادق (علیهالسّلام) از اسب پیاده شد، دو رکعت نماز گزارد. ابان، در مورد این سه نقطه، از آن حضرت پرسید. امام(علیهالسّلام) توضیح داد. سومین مورد را »محلّ نزول قائم (علیهالسّلام) « معرفى فرمود. در این حدیث اگرچه به نام مسجد سهله تصریح نشده، ولى از بررسى مجموع روایات اطمینان حاصل مىشود که آن نقطه، مسجد سهله بوده است. محمّد بن حسین بن عبدالله تمیمى، مشهور به «ابوسوره» از بزرگان زیدیّه بود. روز عرفهاى، به زیارت امام حسین (علیهالسّلام) مشرّف شد. شب عید را نیز در حائر حسینى بیتوته کرد. در پگاه عید اضحى، به هنگام خروج از حرم امام حسین (علیهالسّلام) به پیشگاه مقدّس حضرت بقیّةالله، أرواحنافداه، شرفیاب شد. در محضر آن قبلهى موعود، به سوى مسجد سهله حرکت کرد. معجزهاى از آن حضرت مشاهده کرد. مستبصر شد و به آیین تشیع اثناعشرى گروید. ابوسوره مىگوید »هنگامى که به مقابر مسجد سهله رسیدیم، آن امام همام فرمود « هُوَ ذا منزلی؛ این جا خانهى من است.». در این احادیث، از مسجد سهله به عنوان اقامتگاه حضرت بقیّةاللّه، أرواحنا فداه، به هنگام ظهور سخن رفته است در احادیث فراوان دیگرى، به ابعاد دیگرى از ویژگىهاى مسجد سهله اشاره شده، که شمارى از آنها را در این جا مىآوریم شیخ طوسى، با سلسله اسناد خود، در ضمن یک حدیث طولانى، از وجود مقدس امیرمؤمنان (علیهالسّلام) روایت مىکند که به هنگام شمارش مساجد مبارکهى کوفه فرمود و مسجد بنى ظفر مسجد مبارک. والله! إنّ فیه لصخرة خضراء، و ما بعث الله من نبىّ إلّا فیها تمثال وجهه، و هو مسجد السّهلة؛ مسجد بنى ظفر، که همان مسجد سهله است، مسجد مبارکى است. به خدا سوگند! در آن، تخته سنگ سبز رنگى است که خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرده، جز این که تمثال صورتاش در آن هست. مرحوم کلینى، در همین رابطه، حدیثى با سلسله اسنادش از امام باقر (علیهالسّلام) روایت کرده که آن حضرت، در شمار مساجد مبارکهى کوفه فرمود و مسجد بنى ظفر و هو مسجد السّهلة؛ و مسجد بنى ظفر که همان مسجد سهله است. امام صادق (علیهالسّلام) خطاب به علاءبن رزین فرمود « در نزدیکى شما، مسجدى هست که شما آن را »مسجد سهله« مىنامید و ما آن را «مسجد شرى» مىنامیم، آیا در آن مسجد نماز مىخوانى؟». علاء گفت « آرى! جانام به فدایت! من، در آن جا نماز مىخوانم».. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود إئته؛ فإنّه لم یأته مکروب إلّا فرّج الله کربته - أوْ قال قضى الله حاجته - و فیه زبرجدة فیها صورة کلّ نبىّ و کلّ وصىّ؛ آرى، آن جا برو؛ زیرا، هرگز اندوهناکى به آن جا نمىرود، جز این که خداوند، اندوهاش را مىزداید. و یا فرمود حاجتاش را بر مىآورد. و در آن جا زبرجدى هست که تمثال همهى پیامبران و همهى اوصیاى پیامبران در آن است. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به مالک بن ضُمره رواسنى - که از خواص اصحاباش بود فرمود « آیا به مسجدى که در پشت خانهات هست، مىروى؟ و در آن نماز مىگزارى؟». مالک گفت « اى امیرمؤمنان! معمولاً، در این مسجد، خانمها نماز مىخوانند.». فرمود یا مالک! ذاک مسجد ما أتاه مکروب قطّ، إلاّ فرّج اللّه عنه و أعطاه حاجته؛ اى مالک! این، مسجدى است که هرگز شخص اندوهناکى به آن جا نمىرود، جز این که خداوند همّ و غماش را برطرف مىکند، حاجتاش را بر مىآورد. در این حدیث، اگرچه به نام« مسجد سهله» تصریح نشده، جز این که از بررسى احادیث، اطمینان حاصل مىشود که در مورد مسجد سهله است و لذا ابن مشهدى، آن را در باب احادیث مربوط به فضائل مسجد سهله نقل کرده است. امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرمود [ إنّه] ما من مکروب یأتى مسجدالسّهلة، فیصلّى فیه رکعتین بین العشائین و یدعوالله تعالى، إلّا فرّج اللّه کربه؛ هیچ غمزدهاى نیست که به مسجد سهله برود و در آن دو رکعت نماز میان مغرب و عشا بخواند و خداى را بخواند، جز این که خداوند غمهایش را زایل گرداند. از امام زین العابدین (علیهالسّلام) روایت شده که فرمود مَنْ صلّى فى مسجد السهلة رکعتین، زاد الله فی عمره سنتین؛ هر کس در مسجد سهله دو رکعت نماز بگزارد، خداوند، دو سال بر عمر او مىافزاید. امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرمود إذا دخلتَ الکوفة، فأتِ مسجدالسهلة، فصلّ فیه واسأل الله حاجتک لدینک و دنیاک...؛ هنگامى که وارد کوفه شدى، به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار، آن گاه حاجتهاى مادّى و معنوى خود را از خداوند بطلب که مسجد سهله خانهى ادریس نبى بود. حضرت ادریس در آن جا لباس مىدوخت و نماز مىخواند. هر کس در مسجد سهله خدا را بخواند، براى هر حاجتى که مورد علاقهاش باشد، خداوند، حاجتاش را بر مىآورد، و در روز قیامت، او را تا رتبهى حضرت ادریس بالا مىبرد، و او را از ناملایمات دنیا و نیرنگهاى دشمنان پناه مىدهد. مرحوم کلینى با سلسله اسنادش از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که فرمود بالکوفة مسجد یقال له »مسجد السهلة«. لو أنّ عمّی زیداً أتاه، فصلّى فیه واستجار الله، لأجاره عشرین سنة. فیه مناخ الرّاکب و بیت إدریس النّبى (علیهالسّلام)، و ما أتاه مکروب قطّ فصلّى فیه بین العشائین و دعا الله، إلّا فرّج الله کربته؛ در کوفه، مسجدى است که »مسجد سهله« نامیده مىشود، اگر عمویم زید به آن جا مىرفت و به خدا پناهنده مىشد، خداوند، بیست سال او را پناه مىداد. آن جا جایگاه سواره و خانهى ادریس نبى (علیهالسّلام) است. هیچ غم زدهاى نیست که به آن جا برود و میان مغرب و عشا نمازى بگزارد و خدا را بخواند، جز این که خداوند غمهایش را بر طرف مىسازد. در نقل شیخ طوسى آمده است که پرسیدند «منظور از «سواره» کیست؟.» فرمود «حضرت خضر (علیهالسّلام).». جعفر بن محمّد بن قولویه (استاد شیخ مفید) با سلسله اسنادش از امام جعفر(صادق علیهالسّلام ) روایت کرده که خطاب به ابوحمزهى ثمالى فرمود اى اباحمزه! آیا عمویم زید را در شبى که خروج کرد، دیدار کردى؟. عرض کرد بلى. فرمود آیا در مسجد سهیل نماز گزارد؟. عرض کرد مسجد سهیل کجا است؟ آیا منظور شما مسجد سهله است؟. فرمود آرى.. عرضه داشت نه. فرمود أما إنّه لوصلّى فیه رکعتین، ثمّ استجارالله، لأجاره سنة؛ اگر در آن جا دو رکعت نماز مىخواند، آن گاه به خدا پناهنده مىشد، بى گمان، خداوند، تا یک سال او را پناه مىداد. ابوحمزهى ثمالى گفت پدر و مادرم به فداى شما! آیا مسجد سهله این گونه است؟. فرمود آرى مسجد سهله، خانهى حضرت ابراهیم بود، هنگامى که به سوى عمالقه رفت. خانهى حضرت ادریس آن جا بود و آن جا لباس مىدوخت. پایگاه سواره (حضرت خضر) آن جا است. آن جا، تخته سنگ سبز رنگى است که تمثال همه ى پیامبران در آن است. در زیر آن سنگ، تربتى است که خداوند همهى پیامبران را از آن آفریده است. محل عروج آن جا است. فاروق اعظم، آن جا است، که در نقطهاى از آن است. آن جا، رهگذر مردمان است. آن جا، از سرزمین کوفه است. صور، در آن جا دمیده مىشود. حشر و نشر، به سوى آن جا است. هفتاد هزار نفر از کنار آن محشور مىشوند که بدون حساب وارد بهشت مىگردند... مرحوم کلینى، در همین باره از عبدالله بن ابان روایت مىکند که گفت روزى، در خدمت امام صادق (علیهالسّلام) بودیم. خطاب به حاضران فرمود آیا کسى از شما، از سرگذشت عمویم زیدبنعلى (علیهالسّلام) اطّلاعى دارد؟. یکى از حاضران گفت آرى؛ من، تا حدّى از مطالب ایشان خبر دارم. شبى، در خانهى معاویه بن اسحاق انصارى، در خدمت جناب زید بودیم که گفت مهیّا شوید به مسجد سهله برویم و در آن جا نماز بگزاریم.. امام صادق (علیهالسّلام) پرسید آیا انجام داد؟. پاسخ داد نه. کارى پیش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت. امام (علیهالسّلام) فرمود اما والله! لو أعاذالله به حولاً لأعاذه؛ به خدا سوگند، اگر در آن جا براى یک سال از خدا پناه مىطلبید، خداوند به او پناه مىداد.. سپس فرمود »آیا نمىدانید که آن جا، خانهى ادریس نبى (علیهالسّلام) بود، حضرت ادریس، آن جا خیاطى مىکرد، حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) از آن جا به سوى عمالقه رفت، داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت، در آن جا تخته سنگ سبز رنگى است که تمثال همهى پیامبران در آن است، گِل همهى پیامبران، از زیر آن سنگ اخذ شده است، آن جا، پایگاه سواره است؟. پرسیدند سواره کیست؟. فرمود خضر( علیهالسّلام) است علامهى مجلسى از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که فرمود مسجد السّهلة مناخ الرّاکب؛ مسجد سهله، پایگاه سواره است.«. پرسیدند منظور از سواره کیست؟. فرمود حضرت خضر (علیهالسّلام) ابن مشهدى، با سلسله اسنادش از على بن ابراهیم صاحب تفسیر قمى روایت کرده که در ضمن یک حدیث طولانى از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده، که در مسجد سهله، به خدمت حضرت خضر(علیهالسّلام ) شرف یاب شده. در زاویهى شرقى مسجد، از آن حضرت پرسید این جا چه نام دارد؟. حضرت خضر (علیهالسّلام) فرمود إنّه مقام الصّالحین والأنبیاء والمرسلین؛ این جا، مقام صالحان و پیامبران و رسولان است ابن مشهدى، با چند طریق از «بشّار مُکارى» روایت مىکند که روزى به محضر امام صادق(علیهالسّلام ) شرفیاب شد، طبقى از خرماى طبرزد را در محضر امام (علیهالسّلام) مشاهده کرد. امام (علیهالسّلام) از آن خرما به بشّار تعارف کرد. ایشان عذر آورد که در مسیر خود با حادثهى دل خراشى مواجه شده است، لذا نمىتواند چیزى بخورد. امام (علیهالسّلام) آن حادثه را جویا مىشوند. بشّار مىگوید «خانمى را در کوچه دیدم که زمین خورده بود. به یاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) افتاده، گفته بود "لعن الله ظالمیکِ یا فاطمة!". گزارش، به شرطه رسیده بود. شرطه، او را دستگیر کرد. به سوى زندان برد. مرتّب، با تازیانه بر سرش کوبید. او نیز هر چه فریاد مىزد و یارى مىطلبید، کسى جرئت نمىکرد که به یارىاش بشتابد.». امام (علیهالسّلام) دست از طعام کشید. اشک از دیدگان مبارکاش سرازیر شد. آن قدر گریست که محاسن و سینه و دستمالاش خیس شد. آن گاه به بشّار فرمود بشّار! برخیز به مسجد سهله برویم و خداى را بخوانیم و آزادى آن زن را از خداوند بخواهیم». امام (علیهالسّلام) کسى را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود « آن جا بماند تا هنگامى که از آن زن خبرى دریافت کند.». بشار مىگوید «در خدمت امام (علیهالسّلام) به مسجد سهله رفتیم. هر کدام دو رکعت نماز گزاردیم. آن گاه امام (علیهالسّلام) دستها را به سوى آسمان برافراشت و دعاى أنت «الله لا إله إلّا أنت...» را تا آخر خواند. آن گاه به سجده رفت. من، جز صداى نفسهایش را نمىشنیدم. پس از مدتى سر از سجده برداشت و فرمود "برخیز که زن آزاد شد".». بشار گوید محضر( امام علیهالسّلام) حرکت کردیم. در کوچه هاى کوفه بودیم که فرستادهى امام (علیهالسّلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (علیهالسّلام) نوید داد
|
|
|
|
|