سفارش تبلیغ
صبا ویژن


هالیوود، ابزاری برای مبارزه یهودیان با مسلمانان 

تا به حال یادداشت‌های بسیاری به رشته تحریر درآمده‌اند که بر ارائه تصاویر مخدوش از اسلام و مسلمانان توسط هالیوود تاکید می‌کنند. اما اگر به این حقیقت توجه کنیم که صنعت فیلمسازی غرب به واسطه یهودیان اداره می‌شود، این شیوه عملکرد چندان جای تعجبی نخواهد داشت.
به گزارش خبرنگار سینمایی "مهر"، نیل گابر نویسنده یهودی‌تبار در کتابش تحت عنوان "امپراتوری از آن خودشان: چگونه یهودیان هالیوود را اختراع کردند" به سال 1988 نشان داد که بزرگترین استودیوهای هالیوود از جمله کلمبیا، مترو گلدوین مایر، برادران وارنر، پارامونت، یونیورسال و فاکس قرن بیستم توسط یهودیان تاسیس شده اند و به واسطه یهودیان اروپای شرقی اداره می شوند. زمانی که فیلم های ناطق پا به عرصه ظهور گذاشتند، هالیوود مورد تاخت و تاز نویسندگان یهودی قرار گرفت.
در گذشته مستعدترین آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا توسط یهودیان اداره می شدند و نفوذ این قوم در اصنافی چون وکالت و پزشکی بسیار پررنگ بود. اما با تاسیس صنعت فیلمسازی غرب همگی به سمت هالیوود گسیل شدند. اسکات فیتزجرالد از تاسیس صنعت فیلمسازی غرب به منزله جشنی برای یهودیان یاد می کند و معتقد است که اداره هالیوود به واسطه یهودیان بیشتر شبیه یک تراژدی است.
احاطه هالیوود توسط یهودیان چنان سریع صورت گرفت که هنری فورد در کتاب "استقلال نازپرورده" به این نتیجه می‌رسد که یهودیان تنها بر 50 درصد از صنعت فیلمسازی احاطه ندارند بلکه تمامی آن را در اختیار دارند. اینگونه است که در حال حاضر جهان علیه تحقیرهای حاصل از صنعت سرگرمی سازی مسلح شده، چرا که با روی کارآمدن یهودیان در هالیوود مشکلاتی در زمینه ساخت فیلم های سینمایی بوجود آمده که عواقب آن در سال های آینده مشخص می شود.
نورمن اف کانتور، پرفسور دانشگاه نیویورک در مطالعاتی که به سال 1994 انجام داد به این نکته اشاره کرد که تولید فیلم در هالیوود و توزیع آن در 50 سال نخست حیات هالیوود، تحت سلطه یهودیان مهاجر صورت می گرفته است و در حال حاضر نیز قسمت اعظم فیلمسازی در آمریکا تحت کنترل یهودیان است. جدیدترین وجه این موضوع را می توان در قالب تاسیس استودیو دیسنی در دهه 1990 مشاهده کرد که مدیران آن همگی یهودی هستند.
جاناتان گولدبرگ، خبرنگار و تاریخدان یهودی، در تحقیقی که در سال 1996 انجام داد، نوشت: "سهم یهودیان در صنعت سرگرمی سازی بیش از جمعیت آنها در آمریکاست. یهودیان در پست های مدیریتی رسانه ها به ویژه در سمت مدیریت استودیوها حضور دارند و حضور آنها به گونه ای است که از آن نمی توان تنها به عنوان سلطه یهودیان بر هالیوود یاد کرد، چرا که بیش از این است."
به گزارش "مهر" ، تنها نگرشی به اظهارات یهودیان کافی است تا دریابیم چرا اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان، کارگردانها و تهیه‌کنندگان هالیوودی را یهودیان تشکیل می دهند. آماری که اخیراً ارائه شده نشان می دهد که 59 درصد از فیلم‌های مطرح هالیوود توسط یهودیان تولید شده‌اند. بی تردید نفوذ این قوم در یکی از تاثیرگذارترین صنایع آمریکا می تواند برای آنها قدرت سیاسی بسیاری به ارمغان آورد. آنها مهمترین منبع حمایت از نامزدهای دموکرات هستند و سیاست های آمریکا را به سمت و سوی مورد نظر خود هدایت می‌کنند.
تهیه‌کنندگان یهودی هالیوود در سال 1948 اسرائیل را پایه ریزی کردند و در این میان رابرت بلاموفی تلاش های بسیاری کرد. وی در این مورد می گوید: "ناگهان اسرائیل به خانه ما تبدیل شد و احساس کردیم که هویت داریم. این عامل به ما روحیه می داد."
با روی کار آمدن یهودیان رفته رفته تصویر مسلمانان در فیلم های هالیوودی به پنداره ای از افراد ظالم و بی فرهنگ تبدیل شد که این امر بیش از پیش نمایانگر حمایت هالیوود از اسرائیل و موضع گیری آن علیه مسلمانان و جهان اسلام بود. صنعت فیلمسازی غرب در حمایت از صهیونیسم اقدام به خلق یک ژانر جدید در سینما کرد که نزاع میان اعراب و اسرائیلی ها را در محوریت داشت.
هالیوود برای نیل به این هدف در طول 50 سال گذشته اقدام به ساخت فیلم‌های گوناگونی کرده که دربرگیرنده قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌ها بوده اند. به عبارت دیگر می توان گفت که در این آثار قهرمان‌ها یهودیان اسرائیلی و ضد قهرمان‌ها مسلمانان بوده‌اند. دهه 1960 به تنهایی شاهد ساخت 9 فیلم ضد اسلام بود که در زمره آثار مطرح سینمای آمریکا جای داشتند.
پل نیومن در کنار رابرت ردفورد در این فیلم ها نقش یهودیان آمریکایی توسط هنرپیشگان آمریکایی ـ یهودی چون پل نیومن، تونی کورتیس و کرک داگلاس احیا می شد تا با به کارگیری بازیگران محبوب، میزان همذات پنداری مخاطبان با کاراکترهای آنها افزایش یابد.
جین فوندا، هنرپیشه چپ گرای هالیوود در گفتگویی که به مناسبت نمایش فیلم "تجدید قرارداد" انجام داد مخالفتش را با مسلمانان و به ویژه اعراب به وضوح اعلام کرد و گفت: "اگر ما نسبت به اعراب هراسی نداریم بهتر است که در مورد سلامت مغزمان تردید کنیم. عرب‌ها قدرت استراتژیک بر ما دارند. آنها کوچکترین ثباتی ندارند و ضد زن، ضد آزادی بیان و افراط گرا هستند."
در این مجال نمی‌توان به تمامی فیلم‌های ضد اسلام و ضد عربی که توسط هالیوود ساخته شده اند، اشاره کرد اما ذکر نام برخی از آنها خالی از لطف نیست.
فیلم "خروج" یکی از این آثار است که در سال 1960 تولید شد. این اثر شرح حال مرد عربی را روایت می کند که یک دختر 15 ساله یهودی (با بازی جیل های‌ورث) را به قتل می‌رساند.
فیلم "به دنبال سایه غول" محصول سال 1966 اعراب را به عنوان انسان‌هایی معرفی می کند که به هنگام شلیک به یک زن اسرائیلی و قتل وی خنده سر می دهند و شادی می کنند.
فیلم "شبکه" محصول سال 1976 که چهار تندیس اسکار دریافت کرد، دربرگیرنده نمائی است که در آن اخبارگو از اعراب به عنوان افراط گرایان قدیمی یاد می کند که رفته رفته کنترل آمریکا را در دست می گیرند.
فیلم "یکشنبه سیاه" محصول سال 1977 از جمله فیلم‌هایی است که در آن اسرائیلی ها نقش قهرمان را بازی می کنند و اعراب نقش ضد قهرمان‌ها و تروریست‌ها را بر عهده دارند.

نمایی از فیلم "دروغ‌های حقیقی"
به گزارش "مهر" ، در این میان فیلم "دلتا فورس" محصول سال 1986 از مسلمانان به عنوان تروریست هایی یاد می کند که درصدد قتل رئیس جمهور آمریکا برمی آیند. هالیوود در فیلم های "عقاب آهنی" و "مرگ پیش از رسوایی" به مخاطبان نشان می دهد که چگونه باید با مسلمانان رفتار کنند و از اعراب به عنوان افرادی کثیف و بی ارزش یاد می‌کند.
این در حالی است که هالیوود برای مخدوش کردن چهره مسلمانان حتی به گونه سینمایی انیمیشن و مخاطبان آن نیز رحم نکرد.
صنعت فیلمسازی غرب در سال 1994 فیلم "دروغ‌های حقیقی" را روانه سالن های سینما کرد. این فیلم شرح حال ماموری است که باید از اقدامات تروریستی یک مرد عرب جلوگیری به عمل بیاورد. از دیگر فیلم‌هایی که با رویکرد ضد عرب و ضد اسلام ساخته شد می توان به آثاری چون "تصمیم نهایی"، "کاظم"، "بدون دخترم هرگز" و "محاصره" اشاره کرد.
با این وجود تنها گذر تاریخ است که نشان می دهند دروغ های حقیقی ریشه در کدامین کشور دارند و تا چه میزان در تشویش اذهان عمومی جهان تاثیرگذار بوده اند.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8 ساعت 4:9 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: غرب و مهدویت


هالیوود و فرجام جهان
ابوالحسن علوی طباطبایی

فرجام جهان از دیدگاه هالیوود اصولاً بر اساس دو اصل دنبال شده است: یکی آنکه بشر به دلیل پرداختن به انرژی هسته‌ای و در نهایت بمب اتمی باعث نابودی حیات در کرة زمین خواهد شد، و دیگر آنکه یک برخورد نهایی بین نیروهای شرّ و کافر (اعراب و مسلمانان) علیه مسیح موعود و کشور بزرگ اسرائیل به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان می‌انجامد و این همان جنگ «آرمگدون» است که حاوی بخشی از اعتقادات بنیادگرایان انجیلی امریکا است که یک پنجم آمریکا را تشکیل می دهند. آنها ضمن در آمیختن مسیحیت با صهیونیسم، منتظر آن واقعه ـ حضور مسیح(ع) ـ ، برپایی مملکت بزرگ اسرائیل و ساخت معبد «هیکل سلیمان» بر خرابه‌های مسجدالاقصی هستند. در اینجا نگاهی به تاریخ استفاده از انرژی هسته‌ای به عنوان یک سلاح کشتارجمعی خواهیم داشت . ابوالحسن علوی طباطبائی
فیلم‌سازی در سینمای هالیوود یکی از مهم‌ترین روش‌های ممکن است که توسط دنیای غرب برای به اصطلاح جا انداختن فرهنگ و ایدئولوژی غربی در زمینه پایان دنیا با وسعت و با کلیه امکانات مورد استفاده قرار گرفته است. در این نوع فیلم‌سازی با استفاده از «ژانر» یا گونه علمی ـ تخیلی همواره تصویری از آینده به شکلی داستانی و گیرا ترسیم گردیده و سعی شده تا با استفاده از عناصر تحلیل و هیجان و شگفتی به بینندة این گونه فیلم‌ها بقبولاند که آینده جهان آن گونه خواهد بود که آنها تصویر می کنند. این مسئلة تصویری ریشه در ادبیات دارد و کتب علمی ـ افسانه‌ای نویسندگانی چون «ژول‌ورن»، «ری‌برادبری»، «هربرت جرج ولز» «آرتورسی کلارک» و تعدادی از نویسندگان رمان‌های علمی ـ تخیلی را در بر می‌گیرد.
در تمام این آثار تنها به این نکته اشاره شده که غرب سفیدپوست با دسترسی به علم و فن آوری به پیشرفت‌های حیرت‌انگیز بر همه چیز مسلط شده و بر همه ارکان عالم هستی، چنگ بیندازد. در واقع در اندیشه سلطه‌جوی غربی و به ویژه در آینده‌نگری آنها به خوبی می‌توان ندای فرعونیت و «انا ربّکم الأعلی» را شنید. از دیدگاه آنها معارضه و مبارزه با انسان‌ها در آینده همواره مسئله‌ای حل شده است.
غربی‌ها جهان را همواره شامل دو قطب پیشرفته و عقب‌افتاده دانسته‌اند. معیار چنین پیشرفت و پس‌رفتی، ترقی علمی و صنعتی و انباشت ثروت و قدرت‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی است، در حالی که دیگر برای همگان این حقیقت افشا گردیده که اختلاف شرق و غرب از ابتدا به ویژه در سال‌های جنگ سرد (1991ـ1946) یک بازی سیاسی بود برای تحمیق مردم تا آنان را با انتخاب یکی از دو برقدرت به عنوان قیّم و سرپرست و پشتیبان داشته باشند؛حال آنکه حقیقت ماجرا چیز دیگری بود. هر دو ابرقدرت یک ماهیت داشتند که آن هم استکبار و سلطه‌جویی بود. حتی بعداً افشا شد که شرق مارکسیست خود زاییده و آلت فعل غرب مال‌اندوز بوده است.
هالیوود همواره دربارة جنگ جهانی آینده، خطر بمباران هسته‌ای، انفجار جمعیت و فاجعة گرسنگی،آلودگی محیط‌زیست و بیماری‌های همه‌گیر و مهلک و غیره تبلیغات فراوانی از طریق فیلم، نوار ویدیویی و سی‌دی و دی‌وی‌دی به سرتاسر جهان داشته است. هدف اصلی و پشت پردة سیاست‌گزاران سینمایی آمریکا ترساندن مردم دنیا، تحمیل راه‌حل‌های از پیش ساخته شده و محکم کردن بند‌های بردگی و اسارت آنها است، نه آنکه بخواهند توجه انسان‌ها را به خطراتی که بشر در پیش رو دارد، جلب کنند. باید توجه کرد که در واقع تصویر حقیقی جهان، تصویر یک جنگ و مبارزة اساسی بین دو نیرو است: یکی قدرت‌های استکباری با همة ترفندهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و مجهز به یک شبکة تبلیغاتی وسیع شامل وسائل ارتباط‌جمعی و دوم توده‌های عظیم و بیکاران چندمیلیاردی انسان‌ها که در سرتاسر جهان، حتی در همان کشورهای به اصطلاح متمدن و ابرقدرت و قلدر حضور دارند.
فرجام جهان از دیدگاه هالیوود اصولاً بر اساس دو اصل دنبال شده است: یکی آنکه بشر به دلیل پرداختن به انرژی هسته‌ای و در نهایت بمب اتمی باعث نابودی حیات در کرة زمین خواهد شد، و دیگر آنکه یک برخورد نهایی بین نیروهای شرّ و کافر (اعراب و مسلمانان) علیه مسیح موعود و کشور بزرگ اسرائیل به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان می‌انجامد و این همان جنگ «آرمگدون» است که حاوی بخشی از اعتقادات بنیادگرایان انجیلی امریکا است که یک پنجم آمریکا را تشکیل می دهند. آنها ضمن در آمیختن مسیحیت با صهیونیسم، منتظر آن واقعه ـ حضور مسیح(ع) ـ ، برپایی مملکت بزرگ اسرائیل و ساخت معبد «هیکل سلیمان» بر خرابه‌های مسجدالاقصی هستند. در اینجا نگاهی به تاریخ استفاده از انرژی هسته‌ای به عنوان یک سلاح کشتارجمعی خواهیم داشت.

کشف بمب اتم و نقش دانشمندان یهودی
در سال 1939م. «لئوسیلارد» فیزیکدان یهودی اهل مجارستان، از جمله افرادی بود که خبر شکستن هسته اورانیوم را دنبال می‌کرد. وی می‌دانست که اگر مقداری اورانیوم شکسته شود، انرژی حاصل از آن بسیار زیاد و انفجاری خواهد بود. به علاوه نیروی انفجاری مقدار خیلی کمی از اورانیوم با هزاران تن از مواد منفجره معمولی برابر است. او به دلیل توسعه‌طلبی و محدودیت‌هایی که «هیتلر» برای یهودیان ایجاد کرده بود، اروپا را ترک گفته و به امریکا مهاجرت کرد و در آنجا با «آلبرت انیشتین» دانشمند یهودی که وی نیز از آلمان فرار کرده بود، ملاقات کرد. چندی بعد بزرگان قوم یهود در امریکا انیشتین را واداشنتد که نامه‌ای به «فرانکلین روزولت» ـ رئیس‌جمهور وقت امریکا ـ نوشته و وضعیت این اختراع جدید و امکان دستیابی هیتلر به آن را شرح دهد. البته لازم به ذکر است که آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم بمب اتمی نساخت، گرچه تعداد زیادی از فیزیکدانان آلمانی که از کشورشان فرار کرده بودند، مسلماً برنامة تحقیقات هسته‌ای داشتند. اما در سال 1942 مخازن اساسی آنها در کشور نروژ منفجر شد و برنامه تحقیقاتی نظامی آنها دچار رکود گردید. از آن تاریخ به بعد آلمان تحقیقات نظامی خود را در ساختن بمب‌های راکت‌دار خودکار متمرکز ساخت و باید اضافه کرد که تا سال 1945 آلمان نازی راه درازی در ساختن سلاح هسته‌ای در پیش داشت.
به هر حال انیشتین نامه‌ای به روزولت نوشت و طرح ساخت و تولید بمب اتمی را به وی توصیه کرد. در اینجا نکته‌ای تاریخی وجود دارد. در سال 1947 به آلبرت انیشتین معروف پیشنهاد شد که اولین رئیس‌جمهور اسرائیل باشد. او تقریباً این پیشنهاد را پذیرفته بود ولی در نهایت منصرف گردید.
تاریخ نامة مذکور به رئیس‌جمهور آمریکا، دوم ماه آگوست 1939 بود و یک ماه بعد، جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز گردید. در تاریخ هشتم دسامبر سال 1941 بالاخره روزولت دستور تولید بمب هسته‌ای را صادر کرد. درست روز بعد ، ارتش ژاپن به «پرل‌هاربور» حمله کرد و ایالات متحده خود را درگیر جنگ جهانی دوم یافت. دانشمندان مقیم امریکا و انگلستان که بعضی از آنها نیز یهودیان فراری از کشور آلمان و کشور ایتالیا بودند، علناً اعلام کردند، از اینکه هیتلر به اسرار ساختن بمب اتم پی برده و آن را تولید کند وحشت دارند و حتی پیش‌بینی می‌شد که در این صورت هیتلر فاتح جنگ و آلمان قدرتمندترین دولت جهان خواهد شد. در سال 1941 نیز یک کمیتة
علمی ـ سیاسی به نام «ماد»، (MAAD) طی گزارشی محرمانه به دولت انگلستان خواستار تولید بمب اتمی شد و تأکید کرد که بدون تردید انجام این امر نتایج قاطعی در جنگ خواهد داشت.

پروژه مانهاتان و آغاز عصر اتم
در سال 1942 یک پروژة نظامی تحقیقات اتمی در آمریکا تأسیس شد. این پروژه بسیار سرّی بود و میلیون‌ها دلار برای ساختمان ایستگاه‌های تحقیقاتی آن خرج شد. طولی نکشید که هزاران دانشمند، تکنسین و مهندس در آن استخدام شدند. «انریکو فرمی» دانشمند ایتالیایی که قبلاً در سال‌های دهه 1930 در مورد سرعت نوترون‌ها و برخورد آنها با هسته اتم پژوهش‌های مفیدی انجام داده بود نیز به آمریکا پناهنده شد و رهبری گروه تحقیق در زمینه واکنش‌های زنجیره‌ای حاصل از شکستن هسته اتم را بر عهده گرفت. پروژه مانهاتان تحت کنترل یک ژنرال ارتش آمریکا به نام «لسلی گرووز» بود و یک فیزیکدان آمریکایی به نام «جی.رابرت اوپنهایمر» سرپرستی تیم تحقیقاتی را که شامل برخی از درخشان‌ترین فیزیکدانان جهان مانند «فرمی» بودند بر عهده داشت.
البته نخستین راکتور هسته‌ای در سال 1942 در شیکاگو زیرنظر فرمی ساخته شده بود. در این راکتور تجزیه هسته یا تولید نیرو از اتم به طور مداوم صورت می‌گرفت و واکنش زنجیره‌ای کنترل شده هم به دست آمده بود. این تجارب موفقیت‌آمیز نشان می‌داد که ساختن بمب اتمی و همچنین استفاده از نیروی اتمی برای مقاصد صلح‌جویانه امکان‌پذیر است. این رویداد را آغاز «عصر اتم» می‌نامند.
پس از آن با استفاده از روش‌های گوناگون اورانیوم و پلوتونیوم کافی برای استفاده در چند بمب تولید شد. مهندسان بمب را طرح‌ریزی کردند و بررسی نمودند که چگونه می‌توان به وسیله بار «تی.ان.تی» آن را منفجر کرد و این تجربه‌ها تا اواسط سال 1945 تکمیل شد چنانچه اشاره شد هالیوود در این سال‌ها به مضامین مسئله‌دار و از جهت تجاری موفقیت‌آمیز می‌پرداخت. سینمای علمی ـ تخیلی یکی از گونه‌های معروف آن زمان بود که با صرف هزینه اندک می‌توانست محمل مناسبی برای تبیین مسئله انرژی هسته‌ای باشد. سوژه‌ای که در عصر اتم مطرح بود جنبه‌های منفی استفاده از انرژی اتمی یعنی بمب اتم بود. هالیوود از همان آغاز قصد داشت به همه بگوید که وارد این‌گونه آزمایشات نشوند زیرا در نهایت موجب نابودی خود و کره زمین خواهند شد. به این ترتیب تخریب و نابودی به واسطه انرژی اتمی و بمب اتم در رأس برنامه‌های تولیدی هالیوود قرار گرفت و از طریق درون‌مایه‌های مناسب با فیلم‌های علمی ـ تخیلی به تماشاگران ارائه شد. کار به نحوی ارائه می‌شد که تماشاگر از طریق فیلم تهدید بزرگ و خطرناکی را از سوی دانش و دانشمندان احساس کند. ... گفتیم که فرجام جهان از دیدگاه هالیوود اصولاً براساس دو موضوع مطرح گردیده است: یکی آنکه بشر به دلیل پرداختن به انرژی هسته‌ای و در نهایت بمب اتمی، باعث نابودی حیات در کرة زمین خواهد شد و دیگر آنکه سینمای امریکا این عقیده را در فیلم‌هایش دنبال می‌کند که یک برخورد نهایی بین نیروهای شر و کافر ـ یعنی اعراب و مسلمین ـ علیه مسیح موعود و کشور بزرگ اسرائیل به نابودی و تخریب آکثر شهرهای جهان منجر خواهد شد. که همان مسئلة «آرمگدون» مورد نظر بنیادگرایان انجیلی امریکا است.
به دنبال این بحث نگاهی داشتیم به کشف بمب اتم، نقش دانشمندان یهودی که در نهایت به دوران جنگ جهانی دوم رسیدیم. در سال 1945 م. آزمایش انفجاری نخستین بمب اتمی در ایالات نیومکزیکو انجام شد و در ماه آگوست همان سال شهرهای هیروشیما و ناکازاکی توسط بمب اتمی بمباران شدند و جنگ جهانی دوم خاتمه یافت و امریکا در واقع قدرت خود را به شوروی سابق هم نشان داد. بعدها بحث بر سر خطر استفاده از دانش هسته‌ای در مجامع بین‌المللی مطرح گردید ولی سایر کشورها نیز به چنین آزمایشاتی دست زدند.

سینمای هالیوود بین سال‌های 1930 تا 1949
کشور ایالات متحده در فاصله سال‌های 1930 و 1945 ابتدا یک رکود اقتصادی حاد و سپس در سال‌های جنگ جهانی دوم بهبود اقتصادی درخشانی را از سر گذراند که به همان اندازه بزرگ بود. درسال‌های اولیه دهه 1930 درآمد اکثریت مردم به حدی بود که تنها به هزینه ضروری‌ترین مایحتاج زندگی‌شان می‌رسید. قیمت‌ها در بورس سهام به پایین‌ترین سطح خود رسیدند.
«فرانکلین روزولت» در انتخابات ریاست جمهوری فاجعه بحران اقتصادی را به گردن رئیس‌جمهور قبلی یعنی «هربرت هوور» انداخت و پیروز شد. دولت روزولت گام‌هایی برای رونق دادن به اقتصاد کشور برداشت «دولت بهبودی ملی» که در سال 1933 تشکیل شد به فعالیت‌های شرکت‌های بزرگ مانند تشکیل تراست‌ها و الیگوپولی که هر دو در اختیار یهودیان بودند به دیده اغماض نگریسته و در عین حال با اتحادیه‌های کارگری هم با مدارای بیشتری رفتار کرد. هر دو سیاست بر هالیوود تأثیر جدی داشت. این بهبود اقتصادی ناموزون بود و بحران دیگری را در سال‌های 38ـ1937 به وجود آورد. با دخالت دولت در امور اقتصادی رکود اقتصادی پایان یافت جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد ولی امریکا تا حمله ژاپن به پرل‌هارپر در تاریخ 7 دسامبر 1941 بی‌طرف ماند. از نوامبر 1939 شرکت‌های تسلیحاتی اجازه یافتند که محصولات خود را در خارج از کشور بفروشند. امریکا در سال 1941 وارد جنگ شد ولی در آن زمان 3 میلیون بیکار در کشور وجود داشت.
جنگ باعث توسعه اقتصاد در ایالات متحده گردید. قدرت خرید و سطح زندگی به ظاهر بالا رفت. کمبود کالا وجود داشت ولی بیشتر صنایع، فروش خود را غالباً به میزان 50 درصد یا بیشتر افزایش دادند. با افزایش بی‌نظیر میزان حضور مردم در سینماها، صنعت سینما هم از رونق زمان جنگ بهره‌مند شد.
منتقدان سینمایی در دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم در پی یافتن نشانه‌هایی از بلوغ و کمال هنری و اجتماعی در هالیوود بودند. بعضی از آنها به این نتیجه رسیدند که طی سال‌های 1946 و 1947 تولید فیلم‌های ژورنالیستی نیمه مستند و اجتماعی در هالیوود افزایش چشمگیری یافته بود. واردات غله از کشورهای اروپایی به ویژه آثار نئورئالیسم ایتالیا تأثیری بسیار داشت.
استفاده از بازیگران آماتور که کارشان را به اندازة حرفه‌ای‌ها خوب ارائه کردند و در لوکیشن‌های واقعی و نه در مکان‌های مصنوعی ساخته شده بودند در سینمای امریکا که تا آن زمان تابع سیستم استودیویی بود، بسیار تأثیر گذاشت. در غالب فیلم‌های داستانی از تمهیدات مستند، مانند فیلمبرداری در لوکیشن (مکان واقعی وقوع داستان) و ارجاعات به گنجینة غنی موضوعات واقعی، استفاده می‌شد.
هالیوود در همین دوران یعنی بین سال‌های 1945 تا 1949 اقدام به تولید مجموعه‌ای از فیلم‌های مسئله‌دار موفقیت‌آمیز از حیث تجاری نمود که با مسائل حساسی چون تبعیض نژادی و اجتماعی علیه سیاهان و یهودیان سروکار داشتند. البته انتظار نبود که این گرایش‌ها و سمت‌گیری‌ها به حد کمال رسیده و در نهایت قادر به تأثیرگذاری بر فرهنگ سینمایی امریکایی باشند.
در سال 1945 نشانه‌های فراوانی که از تغییرات سیاسی حکایت می‌کردند، مشاهده شده بود. دو سال پیش از این تاریخ هنگامی که اتحادیه‌های هالیوود برای برگزاری کنگرة نویسندگان به منظور کمک به امور جنگی به دانشگاه کالیفرنیا ملحق شدند، تماس‌های آنها از جانب مطبوعات و از جانب یکی از کمیته‌های کنگره به عنوان «یک توطئه کمونیستی» مورد حمله قرار گرفت و هنگامی که چارلی چاپلین در یک سخنرانی در نیویورک خواستار گشایش جبهة دوم در اروپا شد، از طریق هالیوود و در سراسر کشور مورد نکوهش قرار گرفت.
از سال 1944 تا آخر دهه 1940 بیش از نیمی ازکل محصولات هالیوود مستقیماً با جنگ ارتباط نداشت. با ادامه جنگ در تولید فیلم‌های جنایی که به نمایش جنایت، سکس و نوشخواری می‌پرداختند، نوعی افزایش پدید آمد. ساخت فیلم‌های مذهبی نیز رو به گسترش بود. در سال 1946 هر هفته در امریکا حدود نودمیلیون بلیط سینما فروخته می‌شد، به طوری که هالیوود موفق‌ترین سال خود را سپری کرد. در سال 1947 نیز «کمیته فعالیت‌های غیرامریکایی» برای بررسی نفوذ کمونیست‌ها در هالیوود تشکیل شد و فهرست سیاهی از افراد مظنون تهیه گردید. و بالاخره در سال 1948 تلویزیون به عنوان یک تهدید جدی برای صنعت سینما رو به گسترش نهاده بود

هالیوود و مسئلة انرژی هسته‌ای
چنانچه اشاره شد هالیوود در این سال‌ها به مضامین مسئله‌دار و از جهت تجاری موفقیت‌آمیز می‌پرداخت. سینمای علمی ـ تخیلی یکی از گونه‌های معروف آن زمان بود که با صرف هزینه اندک می‌توانست محمل مناسبی برای تبیین مسئله انرژی هسته‌ای باشد. سوژه‌ای که در عصر اتم مطرح بود جنبه‌های منفی استفاده از انرژی اتمی یعنی بمب اتم بود. هالیوود از همان آغاز قصد داشت به همه بگوید که وارد این‌گونه آزمایشات نشوند زیرا در نهایت موجب نابودی خود و کره زمین خواهند شد. به این ترتیب تخریب و نابودی به واسطه انرژی اتمی و بمب اتم در رأس برنامه‌های تولیدی هالیوود قرار گرفت و از طریق درون‌مایه‌های مناسب با فیلم‌های علمی ـ تخیلی به تماشاگران ارائه شد. کار به نحوی ارائه می‌شد که تماشاگر از طریق فیلم تهدید بزرگ و خطرناکی را از سوی دانش و دانشمندان احساس کند.
در میان فیلم‌هایی که از سال 1945 به بعد در این مورد تولید شد کمتر فیلمی در خصوص جنبه‌های صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای و بمب اتم، ساخته شد. سینمای علمی ـ تخیلی طبق دیدگاه و نظریه اندیشه‌پردازان سیاسی هالیوود که غالباً یهودی بودند و با برنامه‌ریزی‌های درازمدت مسائل سیاسی ـ اجتماعی را تحت‌نظر داشتند، عمل می‌کرد. در غالب این‌گونه فیلم‌ها همواره خطر نابودی ناشی از پرداختن به این دانش و فناوری مطرح می‌شد.
از طرفی دیگر سوژه بمب اتمی و عواقب انسانی آن برای فیلمسازان هالیوود همواره هم جذاب و افسون‌کننده و هم تحریک‌کننده بوده است و البته پرداختن به چنین سوژه‌ای نیز همواره با اصول شادی‌برانگیز و ملودرام‌های خوش‌فرجام سینمای هالیوود تضاد کامل داشته است. علاوه بر این اینکه طی سه دهه بعد از آن و حتی تا سال‌های اخیر فیلم‌های بسیار کمی در خصوص موارد نابودکننده بمب اتم ساخته شده است، ممکن است به این سبب باشد که نویسندگان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان هالیوود، شخصاً همچون تماشاگران سینما نسبت به پرداختن به مفاهیم بمب اتم تمایلی از خود نشان نداده‌ند.
فیلم «آغاز یا پایان» (1946) به کارگردانی نورمن تاروگ نخستین تلاشی است که از سوی هالیوود در این مورد به عمل آمد. «نورمن تاروگ» (1981ـ1899) کارگردان مشهور و درجه دوم امریکایی است که بیشتر برای کمپانی‌های متد و گلدوین‌مایر و پارامونت کار می‌کرد. فیلم‌های معروف او «ماجراهای تام سایر»، «شهر پسرها»، (هر دو 1938)، «تام ادیسون جوان» (1940) می‌باشد. او همچنین فیلم‌های کمدی «برادران استوج»، معروف به «سه کله‌پوک» و فیلم‌های موزیکال الویس پرپسلی خوانندة معروف جاز را در سال‌های دهه 60 کارگردانی کرده است.
فیلم آغاز یا پایان، تحت نظارت دقیق دولت امریکا ساخته شد و هدف از آن این بود که اصل و اساس بمب اتمی و اینکه چرا تصمیم گرفته شده بود که آن را بر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی فرو بریزند را نشان دهد. چهارچوب داستان فیلم، تخیلی بود هرچند براساس یک ماجرای واقعی ساخته شده بود. در کنار داستان اصلی یک روایت عاشقانه بین یک دانشمند فیزیک و همسر جوانش نیز مطرح بود.
این فیلم بازسازی ماجرای «پروژه مانهاتان» بود. در این فیلم «جوزف کالیا» به نقش «فرمی» دانشمند و فیزیکدان ایتالیایی ظاهر می‌شد و سایر شخصیت‌های فیلم بازیگران معروفی بودند که نقش فیزیکدان‌ها و سیاستمداران درگیر در ماجرا را ایفا می‌کردند. این فیلم اطلاعات اندکی در خصوص بمب اتمی و یا افرادی که آن را ساخته بودند به تماشاگر می‌داد. «براین دانلوی» در این فیلم، ضمن اشاره به تأسیسات ناشناخته و نیز نقش نمادین افسران ارشدی که پروژه منطقه مانهاتان را سازماندهی کرده بودند، می‌گوید: «دستگاه اتم‌شکن سیکلوترون را در آنجا قرار دهید» ولی این صحنه بعدها به دلایل امنیتی سانسور شد. «تام درک» در نقش یک نابغه جوان که دچار شک و تردید شده است، ظاهر می‌گردد. او به استفاده از اتم برای صلح می‌اندیشد ولی دیگران نسبت به وی بی‌توجه هستند.
این فیلم در نگاهی کلی به صورت اثری ضعیف و تا اندازه‌ای مضحک جلوه می‌کند. یکی از صحنه‌های خنده‌دار آن شاید آن فیلم خبری مستند است که به طور قلابی ساخته شده و در آغاز فیلم به نمایش در می‌آید، و ما در آنجا می‌بینیم که گروهی از دانشمندان اتمی فیلم یک کپسول زمان را دفن می‌کنند. نخستین آزمایش بمب در لوس‌آلاموس مکزیک صورت می‌گیرد و در نهایت بر روی دو شهر ژاپن انجام می‌شود.
فیلم آغاز یا پایان از جهت جنجال و بحثی که در مورد انداختن بمب اتمی به دنبال دارد، موضع خاصی را انتخاب نمی‌کند. و پیام فیلم برگرفته از عنوان آن است، یعنی بشر باید به خاطر بهتر شدن و پیشرفت زندگی انسانی انرژی هسته‌ای را مهار کرده و تحت کنترل درآورد و یا در غیر این صورت امکان نابودی کامل کره زمین در پیش خواهد بود. البته منظور آن است که این مهار کردن و تحت نظر گرفتن انرژی تنها از عهده ما امریکاییان برمی‌آید. وگرنه چنانچه در فیلم‌های دیگر هالیوود دیده‌ایم افراد قدرتمند شده و همواره با در دست داشتن اسلحه اتمی جهان را در معرض خطر قرار داده‌اند و قهرمان امریکایی یا انگلیسی در نهایت شر آنها را پس از طی ماجراهایی کم کرده و جهان را نجات داده‌اند و البته بهترین نمونه آن فیلم‌ها، فیلم‌های جیمز باند مأمور دو صفر هفت می‌باشد.
پرداختن به بمب اتم در مجموعه‌های سینمایی آن زمان که با عنوان سریال سینمایی معروف بود نیز دیده می‌شود در این فیلم‌ها که نخستین سریال‌های سینمایی عصر اتم محسوب می شوند دستگاه‌های ضد اتم مورد استفاده قرار می‌گیرند. مثلاً در فیلم «شهر گمشده جنگل» (1946) هنرپیشه معروف آن زمان «لایونل اتویل» را می‌بینیم که از بالای کوه‌های هیمالیا جنگ سوم جهانی را به راه انداخته است. او با ارائه عنصر متوریوم 245 به عنوان تنها عنصری که قادر است بمب‌های اتمی را نابود سازد فعالیت می‌کند
در فیلم شبح «سرخ‌پوش» (1944) از همین سریال‌ها، ماده سیکلوترودایکس کشف می‌شود که تشعشات قدرتمند ناشی از آن یک مدار کوتاه ایجاد می‌کند که قادر است سلاح‌های اتمی را ناکار سازد. و بالاخره آنکه افراد شرور درفیلم‌های «بیوه سیاه‌پوش» (1947) و «مرد اتمی بر علیه سوپرمن» (1950) که هر دو سریال هستند، از نیروی اتمی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند، تولید این نوع فیلم‌های دنباله‌دار از سال 1912 آغاز و تا سال 1956 ادامه داشت.
اینها غالباً فیلم‌های پرحادثه، سراسر هیجان و زد و خوردی بودند که بیشتر مخصوص تماشاگران نوجوان و جوان ساخته می‌شدند. در این فیلم‌ها به نحو مبالغه‌آمیزی به شرح قهرمانی‌های یک شخصیت زورمند و افسانه‌ای که ضمناً مدافع عدالت و خوبی نیز بود و در ماجراهای خطرناک به مبارزه با دشمنان متعدد و زورمند مشغول بود، پرداخته می‌شد که در واقع تصویری از اهداف سیاسی هالیوود را در قالب یک کار صرفاً سرگرم‌کننده و سطحی به تماشاگر ارائه می‌کرد و با فریبکاری در رؤیای تماشاگر، جهانی تخیلی و دور از واقعیت را ایجاد می‌کرد که تأثیرات سوء سیاسی و اجتماعی آن تا سال‌ها در ذهن و فکر او باقی می‌ماند.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8 ساعت 4:8 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: غرب و مهدویت


هالیوود در تسخیر یهود

اخیراً فهرست 28 صفحه‌ای از 1500 یهودی شاغل در هالیوود (اعم از بازیگر، کارگران، تهیه کننده و…) منتشر شده است که شامل بسیاری از مشاهیر سینما می‌شود و به اعتراف تهیه‌کنندگان آن هنوز کامل نیست و بسیارند یهودیان گمنامی که در هالیوود مشغول به کار هستند. از میان تهیه‌کنندگان یهودی هالیوود: آدولف زوکر، ساموئل زنتسر، جوئل سیلور و رابرت مردوخ از شهرت بیشتری برخوردارند. در فهرست کارگردانان یهودی با اسامی مشهورتری مواجه می‌شویم که برخی از آنها تهیه کنندة آثار خود نیز محسوب می‌شوند؛ اریک فون اشتروهایم، ژوزف فون اشترنبرگ، ارنست لوبیچ، استنلی کوبریک، ماکس افولس، دیوید کروننبرگ، فریتس لانگ، ویلیام شاتنر، رومن پولانسکی، سیدنی لوست، بیلی وایلدر، استیون اسپیلبرگ، وودی آلن، سیدنی پولاک، راب راینر، کلودللوتش، ژان لوک گدارد، مل بروکس، پیتر باگرانوویچ، ساموئل گلدوین، اندی اکرمن، مایک نیکولز، تیم برتون، ران سیلور، تونی راندال و…
فهرست بازیکنان یهودی هالیوود آنچنان طولانی و مفصل است که جز انتخاب اسامی مشهور، گریزی نیست. اسامی تعدادی از بازیگران مرد یهودی این چنین است؛ جری لوئیس ، جک لمون ، داگلاس فیربنکس، کرک داگلاس ، مایکل داگلاس ، هریسون فورد، ریچارد گر، داستین هافمن، رابرت رد فورد، رابرت دویزو، پیتر لوری، جان گارفیلد، جرج سیگال، پل نیومن، الی والاش، چارلز برانسون، ارنست بورگنابن، هورست بوخهلست، ژان گلود ون دام(فرانکی) ، تلی ساوالاس، لی‌کاب، جان استیوارت، جف گولد بلوم، پیتر سلرز، تونی کریتس، برادران ماکس، یول براینر، ران ریفکین، ادوارد جی رابینسون، مارتین شین، چارلی شین، باب هاپکینز، ریچارد دریفوس، فرد آستر، رابرت داونی جونیور، والتر ماتائو، آلن آلداء، رابین ویلیامز، روژه هنی، کوین پولاک،‌ اندی کافمن، انتونی شه، رود استایگر، باب هاسکینس، مایکل وایزه و …
و در فهرست بازیگران زن یهودی نیز اسامی آشنا فراوانند از جمله؛ میشل افایفر، ریتا هایورث، سیلویا سیدنی، سارا برنارد، هدی لامار، الیزابت تیلور، مریلین مونرو، لورن باکال، آن نیکرافت، آدری هیپورن، باربارا شرلی، جودی هالیدی، جنیفر رابین، سالی فیلد، سارا جسیکا پارکر، لیز تیلور، کری فیشر، شلی وینترز، دایان وست، سارا بولاک و …
علاوه بر آنچه ذکر شد در فهرست یهودیان مشهور، اسامی آشنایی چون؛ هری هودین، الویس پریسلی، مایکل جکسون، رینگو استار، دیوید گاپرفیلد و مادونا (که به مکتب صوفیانه کابالا پیوست و در مؤسسه نارالتوراه اسرائیل تعلیم دیده است) ، جلب نظر می‌کند … صرف‌نظر از مضامین سیاسی ـ صهیونیستی رایج در سینمای آمریکا، همچنان این سؤال به قوت مطرح است که تعداد اندک یهودیان مقیم آمریکا و اروپا، چگونه این راکم معنی‌دارِ سینماگرانِ یهودی را در هالیوود و سینما توجیه می‌کند؟ مگر شایستگی هنرمندان یهودی در نظام طبقاتی هالیوود چه اندازه است که اینگونه مشاغل کلیدی را در عرصه سینما قبضه کرده‌اند و سؤال دیگر آنکه آیا به راستی هالیوود یهودی است؟

صهیونیسم و برنامه های کودکان
لابی (گروه فشار) صهیونیسم در هالیوود، در عرصه تولید فیلم‌های کودکان نیز تا کنون بسیار مؤثر و فعال عمل کرده است. امروز در سراسر دنیا «والت دیزنی» نامی آشناست و بیشتر کودکان شخصیت‌های کارتونی والت دیزنی را به خوبی می‌شناسند. بد نیست بدانیم اولین شخصیت مشهور آثار والت دیزنی: «میکی ماوس» نمادی از همان یهودی سرگردان و بی کس است که مدام از سوی رقیبان قوی‌تر تهدید می‌شود و او صرفاً با اتکا به زیرکی و چالاکی خویش، بر تمامی دشمنان فایق می‌آید. امروز هم تداوم این شخصیت کارتونی را در انیمیشن «تام و جری» می‌توان مشاهده کرد که موشی بد جنس و فریب کار با تکیه بر شیطنتها و ناجوانمردی هایش به طرز اعجاب آوری همیشه بر گربه ای نادان و احمق پیروز می شود. این قبیل آثار در دادن حس اعتماد به نفس به مخاطبان یهودی ( که دقیقا مفهوم سمبل « موش » را می فهمند) و همچنین در دادن الگویی دغل و بدجنس به کودکان و نوجوانان بی گناه جهانیان تأثیر بسزایی دارند.
همیشه در این فکر بوده ام که جواب کودکان معصومی را که می پرسند: «چرا بر خلاف عالم واقع در این قبیل فیلمها همیشه موش برنده می شود؟» چگونه بدهم و هیچ گاه پاسخی جز همین تحلیل به ذهنم نرسیده است.
مورد دیگر، شخصیت‌های کارتونی مطرود و گوشه‌گیری هستند که به دلیل زشت‌رویی توسط دیگران تحقیر می‌شوند ولی در نهایت این ناتوانی و زشتی با توانایی و زیبایی جایگزین می‌گرد و آنها بر تمامی مشکلات غلبه می‌کنند و غبطه رقیبان را بر می‌انگیزند. انیمیشن «دامبو، فیل پرنده» در زمره این گروه از آثاراست. در این فیلم شاهدیم که مادر دامبو بر خلاف سایر فیلها که کلاهی زنگوله دار بر سر دارند ، کلاه عرقچین مانند مخصوص یهودیان را بر سر دارد و به جرم دفاع از فرزندش در اسارت به سر می‌برد! و خود دامبو هم طی عملیاتی در سیرک پرچمی را که به پرچم رژیم اشغالگر قدس بی‌شباهت نیست به اهتزاز در می‌آورد.
کارتون «جوجه اردک زشت» هم که شخصیت گوشه گیر و آواره و زشت روی فیلم نامه تبدیل به قوی زیبایی می شود و در پایان فیلم به سمت خورشید می رود ، از همین کلیشه پیروی می کند و نماد یهودی تنها و مطرودی است که با رفتن به سمت سرزمین موعودش به سعادت رسیده است. « عبارت رفتن به سمت خورشید در تورات آمده و در بین یهودیان رایج است که منظور از آن بازگشت به سرزمین موعود است»
کارتونهای بسیاری هم مروج زندگی و اخلاق غربی هستند و سعی دارند خصوصا شرقی ها را شیفته و هضم شده در روشهای غربی نشان دهند و با این الگودهی مخاطبان را به سمت ارزشهای دنیوی یهودی-آمریکایی بکشانند ؛ مثلا در سری جدید کارتون سند باد (افسانه هفت دریا) شاهد آنیم که فضای شرقی مجموعه های پیشین مبدل به فضایی خشونت بار و پر زد و خرد شده است.مثلا در صحنه ای که سند باد از پشت سکان کشتی کنار می رود،با هفتاد ضربه شمشیرو خون ریزی بسیار ، کنترل کشتی را به دست می گیرد . شدت خشونت در این فیلم آن چنان زیاد است که حتی دریا با خون افراد سرخ می شود و مثل بسیاری از فیلمهای جدید غربی لشگری از شیطانکها و دیوها با سند باد و نامزد خشن و مبارزطلب او «مارینا» و دوست وفادارش «کیل» می جنگند. حتی دیالوگها هم خشونت بار است. جالب است که نویسنده این فیلم«جان لوگان» در کارنامه خود اثری پر برخورد چون «گلادیاتور» را دارد. در این محصول والت دیزنی هم «میشل افایفر» یهودی به جای«اریس» خدای جنگ صحبت می کند.در این فیلم سند باد بر خلاف گذشته ظاهری کاملا غربی و بی هویت گرفته که در نقش یک دزد دریایی قهار باید از هفت دریا عبور کند وکتاب صلح را از خدای جنگ (اریس) بدزدد و شهر و شاهزاده را از خطر نابودی نجات دهد. جریان در شهر «سیراکیوس» که شاهزاده عادلی به نام «پروتئوس» در آنجا حکومت می کنداتفاق می افتد. در این فیلم از علاء الدین وعلی بابا هم خبری نیست.
در کارتون «لوک خوش شانس» گانگستری سفید پوست که نماد کلانتر و قانون اومانیستی آمریکایی است وهمیشه ورد زبانش تنهایی و غریبی و آوارگی خودش می باشد ، با چهره و اخلاقی نیکو (که با وجود اسب بذله گویش « سالی» و سگ خنده رویش «بوشویک» جذابیت دوچندانی می یابد) همیشه در جستجوی مجرمان و تبهکاران است و هیچگاه با شکست روبرو نمی شود. در بعضی از قسمتهای آن شاهدیم که لوک متمدن و مهربان فرشته نجات سرخپوستان ساده لوح و مردمی از فرقه های مذهبی خرافی می باشد و اگر نبود لوک جنگ قبیلگی و ظلم تبهکاری همه جا را فرا می گرفت. بالاخره برای ما هنوز جای این سوال باقی است که خانه لوک کجاست؟ و چرا همیشه در پایان غرور انگیز پیروزیهایش در غروبی زیبا به سمت خورشید (نماد سرزمین موعود درکتاب مقدس) می رود! بالاخره فسادها و جرمهای فراوان و رو به رشد موجود در غرب را ببینیم یا حرف کارگردان «لوک» را گوش بدهیم.
در بسیاری از فیلمها و کارتونهای پلیسی هم جای این سوال باقی است.
در کارتون «گالیور» هم می بینیم سفید پوست بزرگی با سمبلها و مدلهای مو و لباس نژاد انگلیسی-آمریکایی به جزیره آدم کوچولوها (جهان شرقی) می رود و این کوچولوهای بی دفاع بر قدرت مادی و مغز پرجولان گالیور تکیه کرده و دشمنان خود را شکست می دهند و بدون حضور گالیور شکست آنها قطعی بود.
در فیلم «رابینسون کروزوئه» هم شاهدیم سفید پوستی انگلیسی تبار که کشتی اش شکسته و در جزیره ای تنها مانده است با سیاه پوستانی بی تمدن و وحشی و آدم خوار رو برو می شود که یکدیگر را قربانی کرده و می خورند؛ اما رابینسون پرعاطفه و دل نازک یکی از این بی تمدنها را به نام «جمعه» از دست قبیله آدم خوار و سبک مغزش نجات می دهد و جمعه در اثر همنمشینی با این یار مهربان « با سواد» می شود و به سمت تمدن و پیشرفت حرکت می کند و به تدریج تمام آن مردم عقب مانده به شیوه های زندگی و معاشرت رابینسون ایمان آورده و آن قهرمان بزرگ را به عنوان رهبر و منجی عزیز خود می پذیرند و به سبک او زندگی می کنند. آیا غلوآمیزتر از این هم می شد تمدن غرب را به عنوان تنها سرور و راهبر جهانیان توسعه نیافته و به اصطلاحِ غربی ها «جهان سومی» ، معرفی کرد یا نه؟
نگره صهیونیستی حاکم بر آثار والت دیزنی، بعضاً به تولید انیمیشن‌ها و فیلمهای تاریخی در خصوص زندگی انبیای الهی منجر شده که سه کارتون: «کشتی نوح، زندگی حضرت موسی و زندگی حضرت یوسف» علیهم‌السلام از آن جمله‌اند. در تمامی این آثار، بر اساس قصص تورات، روایات تحریف شده‌ای از زندگی انبیای اولوالعزم ارائه شده است که شأن و منزلت و عصمت این بزرگ مردان را در ذهن مخاطب پائین می آورد و رواج سکولاریسم (جدایی دین و دنیا) و مادی گرایی را تسریع می کند. جالب توجه آنکه در برخی از این آثار، شخصیت‌های اصلی انیمیشن با صدای مشهورترین ستارگان یهودی سینما سخن می‌گویند! مثلاً در انیمیشن «پرنس مصر» که روایتگر زندگی حضرت موسی علیه‌السلام است، «وال کیلمر» به جای موسی علیه‌السلام، «میشل اِفایفر» به جای همسر و «ساندرا بولاک» به جای خواهر او صحبت می‌کنند. همچنین در تیتراژ پایانی این انیمیشن پر هزینه اسامی مشهور دیگری (از بازیگران یهود هالیوود) می‌توان دید که صدای آنها برای بسیاری از تماشاگران غربی خاطره‌انگیز و آشناست.
علاوه بر انیمیشن، در عرصه فیلم کودک نیز هالیوود از تعدی صهیونیست‌ها مصون نمانده و کلیشه‌های خاصی در قالب فیلم کودکان، طی چند دهه اخیر مدام تکرار شده‌اند. مثلاً کلیشه کودک محروم مانده از میراث اجدادی یا جدا افتاده از آغوش گرم مادر که هر یک به نوعی تداعی‌گر یهودی مظلوم و به دور مانده از سرزمین مادری خویش‌اند در این قبیل داستان ها از پیام هایی که در کتب مقدس یهودیان آمده است ومخاطب یهودی و بسیاری از غیر یهودیان به راحتی می فهمند که منظور از آن چیست استفاده می شود یهودیان اسراییل را مادر قوم خویش می دانند و اینکه شهر یا منطقه ای به انسان تشبیه شود، درجای جای تورات آمده است.«داستان سیندرلا»مثال خوبی برای این کلیشه نخ‌ نما وتکراری است.
داستان « هاچ زنبور عسل » هم به کودک یهودی می فهماند که باید به دنبال مادرزیبا و نورانی خویش باشی و همه غیر یهودیان موجوداتی مخوف ، بدجنس و حتی بد بو هستند که می خواهند او را از بین ببرند . این داستان به بچه های غیر یهودی هم این پیام را القاء می کند که دیگران دشمنان و موانع رسیدن او به هدفش هستند و در مجموع حس اعتماد به دیگران را در کودک از بین می برد
کلیشه کودک شیطانی که با زیرکی بر دشمنانی که قصد تجاوز به خانه و کاشانه او را دارند، فایق می‌آید و آنها را به سختی مجازات می‌کندهم شبیه مورد قبلی است . مجموعه طنز «تنها در خانه» بر اساس همین کلیشه پدید آمده و با نگاهی ساده به مضامین آن، ردپای چهار جنگ اعراب و اسراییلی و شکست اعراب در هر چهار جنگ را می‌توان دید.
برخی از آثار انیمیشن نیز محملی برای پیام‌های سیاسی هستند. مثلاً در کارتون «شیر شاه» ردپای نزاع دو ابرقدرت طی سال‌های جنگ سرد و آشتی مجدد نسل‌های آتی بعد از فروپاشی نظام کمونیستی در شوروی سابق به وضوح مشهود است. توضیح اینکه شیر نماد سلطه جهانی یهود است و در تورات آمده است : « وبقیه یعقوب ، در میان امتها و قومهای بسیار مثل شیردر میان جانوارن جنگل و مانند شیر درنده در میان گله های گوسفند خواهند بود که هنگام عبور پایمال می کند و می درد و کسی نمی تواند مانع او شود . قوم اسراییل دربرابر دشمنانش خواهد ایستاد و آنها را نابود خواهد کرد . »
__________________________
مرجع :
سایت علمی پژوهشی یهود اومانیسم و صهیونیسم بین الملل


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8 ساعت 4:6 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: غرب و مهدویت


آرماگدون ،صهیونیسم و پروتستانتیزم
دکتر حیدر رضا ضابط

مسیحیت به سه شاخه کاملاً جدا و مخالف یکدیگر یعنی کلیسای کاتولیک روم، ارتدکس و پروتستان تقسیم شده است. این سه کلیسا در اعتقادات دینی و مراسم عبادی کاملاً از یکدیگر جدایند و مانند سه دین مختلف عمل می کنند و حتی انجیل کلیسای پروتستان با انجیل کلیسای کاتولیک تفاوت زیادی دارد. یکی از ویژگی های کلیسای پروتستان رابطه بسیار نزدیک آنها با دولت های اروپایی می باشد و این دولت ها برای ترویج مسیحیت پروتستان از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم حمایت های گسترده مالی، تبلیغاتی و سیاسی می کنند؛ به عنوان مثال در انگلیس دولت و کلیسای پروتستان از هم جدا نیست و ملکه انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.
مبلغان انجیل
در یک قرن گذشته جریان جدیدی که در بین پروتستان ها فوق العاده قدرتمند شده است مکتب نوظهور «مبلغان انجیل» می باشد. قبل از جنگ جهانی دوم این مکتب نوظهور به بنیادگرایی معروف و شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی بود و هدف آنها به وجود آوردن حکومت در آمریکا بر مبنای بنیادهای انجیل می باشد. بعداز جنگ جهانی دوم بنیادگرایان آمریکایی خود را مبلغان انجیل معرفی کردند و با استفاده گسترده از وسایل ارتباطات جمعی توانستند در جامعه آمریکا نفوذ فراوانی به دست آورند و اکنون این جریان قدرتمندترین و فعال ترین تشکیلات دینی در آمریکا محسوب می شود و در مراکز سیاسی این کشور نفوذ زیادی دارند.
مکتب نوظهور صهیونیسم مسیحی
اصول و مبانی جریان مبلغان انجیل در آمریکا و انگلیس حمایت همه جانبه عقیدتی و سیاسی از صهیونیسم می باشد و آنها اعتقاد دارند که پیروان کلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح باید چند خواسته مسیح را که در تفاسیر انجیل در قرن بیستم به عنوان پیشگویی های انجیل بیان شده، عملی نمایند. این جریان نوظهور در پروتستانتیسم با عنوان«خواسته های مسیح» شهرت دارد.
پیروان این مکتب خود را از مبلغان انجیل می دانند و اعتقاددارند پیروان این مکتب مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند که فقط اینان اهل نجات خواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد. از ویژگی های ممتاز پیروان این مکتب اعتقاد راسخ و تعصب خاص به صهیونیسم می باشد و تعصب این مسیحیان به صهیونیسم بیش از صهیونیست های یهودی مقیم اسرائیل و آمریکا می باشد. مطابق اعتقادات مکتب فوق به وسیله پروتستان ها حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفه دینی دارند برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش نمایند. حوادثی که توسط آنها باید عملی شوند، عبارتنداز:
?- یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین آورده شوند و کشور اسرائیل در گستره ای از رودخانه نیل تا رودخانه فرات به وجود آید و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت نمایند اهل نجات خواهند بود.
?- یهودیان باید دو مسجد اقصی و صخره در بیت المقدس را منهدم کنند و به جای این دو مسجد مقدس مسلمانان، معبد بزرگ را بنا نمایند (از سال ????تا به حال دو مسجد اقصی و صخره در بیت المقدس بیش از صدبار مورد حمله یهودیان و مسیحیان صهیونیست قرار گرفته است)
?- روزی که یهودیان مسجد اقصی و مسجد صخره در بیت المقدس را منهدم کنند، جنگ نهایی مقدس (آرماگدون) به رهبری آمریکا و انگلیس آغاز شده، در این جنگ جهانی تمام جهان نابود خواهد شد.
?- روزی که جنگ آرماگدون آغاز شود، تمامی مسیحیان پیرو اعتقادات «عملی نمودن خواسته های مسیح» که مسیحیان دوباره تولد یافته می باشند، مسیح را خواهند دید و توسط یک سفینه عظیم از دنیا به بهشت منتقل می شوند از آنجا همراه با مسیح نظاره گر نابودی جهان و عذاب سخت در این جنگ مقدس خواهند بود.
?- درجنگ آرماگدون زمانی که ضد مسیح (دجال) در حال دستیابی به پیروزی است، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته در جهان ظهور خواهد کرد و ضد مسیح را در پایان این جنگ مقدس شکست می دهد و حکومت جهانی خود را مرکزیت بیت المقدس برپا خواهد ساخت و معبدی که به جای مسجد اقصی و صخره در بیت  المقدس- که توسط مسیحیان و یهودیان قبل از آغاز جنگ آرماگدون ساخته شده- محل حکومت جهانی مسیح خواهد بود .
?- دولت صهیونیستی اسرائیل با کمک آمریکا و انگلیس مسجد اقصی و مسجد صخره در بیت المقدس را نابود خواهد کرد و معبد بزرگ به دست آنان در این مکان ساخته خواهد شد و این رسالت مقدس به عهده آنها می باشد.
?- این حادثه پس از سال ???? میلادی حتماً اتفاق خواهد افتاد.
?- قبل از آغاز جنگ آرماگدون، رعب و وحشت جامعه آمریکا و اروپا را فرا خواهد گرفت.
?-قبل از ظهور دوباره مسیح، صلح در جهان هیچ معنی ندارد و مسیحیان برای تسریع در ظهور مسیح باید مقدمات جنگ آرماگدون ونابودی جهان را فراهم نمایند.
رهبران مذهبی فرقه های پروتستان در ایالات متحده و انگلیس که به این مکتب نوظهور «خواسته های مسیح» اعتقاد دارند، در دهه ???? م اعتقادات یاد شده را به شدت در جامعه آمریکا و اروپا تبلیغ کرده اند و در ?? سال گذشته در آمریکا در این زمینه دهها کتاب منتشر شده و فیلم های گوناگونی به نمایش درآمده اند . کشیش آمریکایی به نام هال لیندسی کتابی با عنوان « در پبیشگویی های انجیل؛ جای آمریکا کجاست؟» را تألیف کرده که یکی از پرفروش ترین کتاب های سال ???? در آمریکا به شمار آمده است. در این کتاب نقش دولت واشنگتن در جنگ آرماگدون بیان شده است. نویسنده در این کتاب اثبات نموده است که دولت آمریکا جنگ آرماگدون را رهبری خواهد کرد و مخالفان مسیح در سراسر جهان را که قبل از آغاز این جنگ باعث ایجاد رعب و وحشت در جهان شده اند، شکست خواهد داد. در این جنگ مقدس، دولت انگلیس همکار آمریکا خواهد بود. دولت آمریکا در اوج جنگ سرد موشک های هسته ای قاره پیمای خود را «شمشیر های جنگ مقدس» نامیده بود. پیروان این مکتب در یک دهه گذشته تبلیغ کرده اند که عملیات توفان صحرا علیه عراق در سال ???? فراهم کردن مقدمه برای جنگ آرماگدون بوده است.
مسیحیان صهیونیست از فرقه پروتستان ها در آمریکا و انگلیس اعتقاد دارند که مسیح همیشه در امور خاورمیانه به سود دولت اسرائیل مداخله نموده است و اعلام می دارند که خواست دولت اسرائیل در حقیقت خواست مسیح می باشد و مذاکرات صلح در خاورمیانه بیهوده است و تأسیس کشور اسرائیل بزرگ از رودخانه نیل تا رودخانه فرات، خواست مسیح می باشد که به زودی عملی خواهد شد. صهیونیست های یهودی هم مطابق اعتقاد به مجموعه قوانین دینی خود «تلمود» به مکتب «خواسته های خدا»  اعتقاد دارند و مطابق این اعتقاد آنها برنامه ای را اجرا می نمایند که با کمک دولت های آمریکا و انگلیس و دیگر کشورهای غربی بتوانند دو مسجد مقدس اقصی و صخره در بیت المقدس را تخریب کرده، کشور اسرائیل بزرگ را با نابودی کامل کشورهای اسلامی به وجود آورند. به همین منظور میان صهیونیست های یهودی و صهیونیستهای مسیحی از فرقه پروتستان  ها اتحاد و هماهنگی کامل وجود دارد و مسیحیان پیرو اعتقاد «خواسته های خدا» همواره اظهار می دارند هر عملی که از سوی دولت اسرائیل انجام می شود، در حقیقت از سوی مسیح طراحی شده است و باید توسط مسیحیان سراسر جهان مورد حمایت قرار گیرد. به لطف حمایت همه جانبه جهان مسیحی غرب از دولت تل آویو اکنون ذخایر عظیم موشک های هسته ای و انواع و اقسام تسلیحات شیمیایی و میکروبی در اسرائیل وجود دارد و در واقع، رژیم صهیونیستی را به یک «انبار مهمات و پادگان نظامی جهان مسیحی ایالات متحده آمریکا و غرب» تبدیل کرده اند. البته هدف استراتژیک جهان مسیحی غرب این است که کشورهای اسلامی را در زمینه های اقتصادی و نظامی برای همیشه ضعیف نگاه دارند.
یک نویسنده آمریکایی در سال ???? کتابی با عنوان «خیانت به بیت المقدس» را تألیف نمود که در آن هر نوع مذاکره صلح با فلسطینیان را خیانت به تعلیمات انجیل و خواسته های مسیح می داند و این مطلب را به خوانندگان القا می نماید که مسیح با آغاز هزاره سوم و قبل از سال ???? م ظهور خواهد کرد و اسراییل بزرگ را از نیل تا فرات به وجود خواهد آورد.
در این کتاب ها تبلیغ می گردد که برای تعجیل ظهور مسیح، مسیحیان باید کشور بابل را- که عراق کنونی می باشد- نابود کنند و رودخانه فرات باید کاملاً خشک گردد. گفتنی است که آنها جنگ آرماگدون را «جنگ فرات» نیز می نامند.
رهبران دینی صهیونیسم مسیحی تبلیغات گسترده ای در این باره انجام داده اند. در یک نظرسنجی که توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس در سال ???? انجام شد، اعلام گردید ?? درصد جمعیت آمریکا اعتقاد راسخ دارند که با آغاز هزاره سوم جنگ نهایی آرماگدون در محل فلسطین آغاز خواهد شد و این جنگ تا مدت هفت سال ادامه خواهد داشت. در اثر این جنگ دنیا نابود می شود و در پایان این جنگ هفت ساله که آنها آن را «مصیبت بزرگ برای کلیسا و مسیحیان» می دانند، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته ظهور خواهد کرد و دجال را شکست می دهد و حکومت جهانی خود را با مرکزیت بیت المقدس تشکیل خواهد داد.
به همین منظور آنها معبد بزرگ را که موجب جنگ آرماگدون می شود «معبد مصیبت بزرگ» می نامند. مطابق اعتقادات صهیونیسم مسیحی، غیر از معتقدان به «خواسته های مسیح»، تمامی مردم جهان، چه مسیحی و چه غیر مسیحی، به دست دجال کشته خواهند شد.
ارتش صهیونیستی در سال ???? بخش شرقی بیت المقدس را تصرف کرد و مسجداقصی و مسجد صخره به دست صهیونیست های یهودی اشغال گردید. بعد از آن، رژیم تل آویو همواره اعلام کرد که بیت المقدس پایتخت ابدی اسراییل است. به همین منظور صهیونیست ها ?? درصد بخش شرقی بیت المقدس را تصرف کرده اند و مردم فلسطین حق ندارند در بخش شرقی این شهر خانه سازی کنند و حتی خانه های فلسطینی ها در این بخش شهر مرتب تخریب می گردد و یهودیان در آنجا ساکن می شوند. صهیونیست ها زیر محوطه مسجداقصی و مسجد صخره را کاملاً حفاری کرده اند. صهیونیست های مسیحی و یهودی مقیم فلسطین اشغالی و آمریکا اعلام نموده اند که آنها سقف و ستونهای معبد بزرگ را آماده  کرده اند و می توانند در کوتاه ترین مدت معبد بزرگ را در جای مسجداقصی و مسجد صخره احداث نمایند. آنها نقشه معبد بزرگ را در روی جلد کتاب هایی که در این موضوع نوشته  شده است چاپ کرده اند.
رهبران صهیونیسم مسیحی و یهودی خود اعلام کرده اند مطابق تفسیر مکاشفه یوحنا در انجیل، صهیونیسم رسالت الهی دارند و برای تأسیس دولت اسراییل بزرگ حق دارند علاوه بر سلب مالکیت فلسطینیان حتی نسل کشی فلسطینیان و اعراب را انجام دهند. رهبران دینی پروتستان، مبلغان انجیل را از مسیحی کردن یهودیان منع می کنند، چرا که مطابق اعتقادات آنان یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین مهاجرت نمایند و اسراییل بزرگ را تشکیل دهند و اقدام به ساخت معبد بزرگ نمایند. بیشتر مطلق یهودیان در جنگ آرماگدون توسط ضد مسیح کشته خواهد شد و تعداد اندکی که زنده خواهند ماند با ظهور حضرت مسیح به وی ایمان خواهند آورد.
تروریسم مقدس و مبلغان جنگجوی انجیل مکتب صهیونیسم مسیحی در کشورهای پروتستان مخصوصاً در ایالات متحده آمریکا و انگلیس توسط مبلغان انجیل در سطح گسترده ترویج می شود.
نویسنده معروف آمریکایی به نام گریس هالسل در دو کتاب معروف خود برنامه های مبلغان «جنگجوی انجیل» مقیم آمریکا را به خوبی افشا کرده بود. نویسنده در این دو کتاب با عنوان «پیشگویی و سیاست» و «مبلغان جنگجوی انجیل در بستر جنگ هسته ای» برنامه های مشترک دولت های آمریکا، انگلستان و اسراییل با همکاری مبلغان انجیل را برای به وجود آوردن اسراییل بزرگ تشریح می کند. هالسل که از کارمندان برجسته دفتر ریاست جمهوری آمریکا بود اتحاد محرمانه بین مبلغان انجیل در آمریکا و انگلیس با اسراییل را آشکار می نماید.
تأثیر تبلیغات گسترده دستگاههای ارتباط جمعی آمریکا که کاملاً تحت کنترل صهیونیست ها می باشند، مردم آمریکا را به زود باورترین مردم جهان تبدیل کرده و حادثه ?? سپتامبر هم کینه و نفرت مردم آمریکا و جهان غرب را به خاطر تبلیغات هدایت شده علیه اعراب و مسلمانان برانگیخته است. صهیونیست ها و طرفداران آنها که سال ها یک سلسله برنامه های دینی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی خود را تبلیغ می کردند، با حادثه ?? سپتامبر ???? بهترین فرصت را به دست آوردند تا برنامه هایشان را با سرعت بیشتری به مردم آمریکا و اروپا بقبولانند و در حال حاضر می کوشند برنامه های خود را عملی نمایند. در دوران جنگ سرد، آمریکا اتحادجماهیر شوروی سابق را «امپراتوری شر» معرفی می کرد و بعد از جنگ سرد دستگاههای ارتباط جمعی آمریکا ترس از مسلمانان را تبلیغ کردند و بعد از حادثه ?? سپتامبر این تبلیغات علیه اسلام و مسلمانان جهان در دنیای غرب به اوج خود رسیده است. گروههای مسیحی پیرو اعتقاد «خواسته های مسیح» در آمریکا ??? میلیون پیرو دارند و آنها در هر دو حزب بزرگ آمریکا یعنی جمهوری خواه و دموکرات صاحب نفوذ می باشند و همراه صهیونیست های یهودی، دولت واشنگتن را کاملاً در اختیار دارند.
آمریکا و دیگر کشورهای پروتستان در جهان ???? فرقه مسیحی حامل این اعتقاد در سطح جهان برای جنگ آرماگدون تبلیغات گسترده انجام می دهند و برای تسریع در ظهور مسیح کوشش می نمایند وضعیتی را پیش آورند که سراسر جهان نابود شود.
نویسندگان غربی این اعتقادات را به عنوان تروریسم مقدس معرفی می کنند. این گروههای مسلح مسیحی در آمریکا بعد از حادثه ??سپتامبر از سوی اف بی ای متهم شده اند که در پخش «سیاه زخم» که یک اسلحه بیولوژیک می باشد، در آمریکا نقش داشته اند.
سیاست دولت آمریکا نیز بر «نبرد تمدن ها» استوار است و آنها خود را کدخدای دهکده جهانی اعلام کرده اند و به بهانه مبارزه با تروریسم می کوشند سلطه خود را بر سراسر جهان گسترش دهند، ولی آمریکا در حال فروپاشی از داخل می باشد و ریشه حوادث?? سپتامبر در داخل خود آمریکا وجود دارد. گروههای صهیونیست مسیحی و یهودی در داخل آمریکا روز به روز قدرتمندتر می شوند و اکنون در واقع، دولت و مردم ایالات متحده آمریکا در دست این گروهها گروگان می باشند.
________________
منابع:
?- جان نلسون داربی(John Nelson Darby) متوفی ???? م کشیش معروف کلیسای انگلستان در اواخر قرن نوزدهم با تبلیغات خود مکتب جدید صهیونیسم مسیحی را در بین پروتستان ها بنیاد نهاد.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8 ساعت 4:4 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: غرب و مهدویت


انتظار موعود در آیین یهود
محمدمهدی کریمینی

خبرگزاری فارس:در این مقاله دیدگاه دین یهود درباره انتظار موعود و مصلح کل، مورد توجه قرار میگیرد که مهمترین منبع، همان تورات و تلمود، شرح و تفسیر قوانین یهود، خواهد بود . ناگفته نماند که ما در صدد اثبات مهدی موعود با استدلال به بشارتهای کتب قدیم نیستیم و اصولا به آنها احتیاج نداریم، بلکه با مطالعه دیدگاه یهود در این زمینه، روشن میشود که عقیده به انتظار موعود و نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است .

چکیده
آرزوی ظهور یک مصلح، در همه مذاهب، امری مشترک و از اصول مسلم اعتقادی ادیان به شمار میرود . انتظار موعود، نه تنها در ادیان زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلام وجود دارد، بلکه در کتب یونان قدیم، افسانه‏ های میترا، کتب قدیم چینیان، عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در مصریان قدیم و بومیان وحشی مکزیک و نظایر آنها نیز میتوان یافت . علایم و مشخصاتی که در سایر ادیان بری آن نجات‏دهنده بزرگ ذکر شده، در مورد مهدی (عج)، موعود اسلام نیز قابل انطباق است . در این مقاله، با توجه به مهمترین کتاب یهود; یعنی تورات، انتظار موعود را بررسی میکنیم .

مقدمه
انتظار موعود، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان و از جمله دین یهود، از اهمیت‏خاصی برخوردار است . آرزوی ظهور یک مصلح بزرگ جهانی، در همه مذاهب مشترک بوده و از اصول مسلم اعتقادی این ادیان به شمار میرود .
این امر، علاوه بر این که از تعالیم دینی کتب آسمانی، مانند تورات، انجیل و قرآن کریم به حساب میآید، از اموری است که به سرنوشت‏بشریت و تکامل انسان هم ارتباط دارد . به عبارت دیگر، وقتی انسان ناامید میشود و میبیند که با وجود این همه ترقی و پیشرفتهای فکری و علمی، روز به روز به فساد و تباهی بیشتری کشیده میشود و اختراعات و اکتشافات حیرت‏آور، نتوانسته انسان را از سردرگمی نجات دهد، بنا به فطرت ذاتی خود، متوجه درگاه خداوند بزرگ میشود و از او بری رفع ظلم، ستم و بحرانهای روحی و معنوی کمک میجوید .
از این رو، در همه قرون و اعصار، آرزوی موعود جهانی، در دلهای خداپرستان وجود داشته است و این آرزو، تنها در میان پیروان مذهبهای بزرگ مانند زرتشتی، یهودی، مسیحی و مسلمان سابقه ندارد، بلکه آثار آن را در افسانه ‏های یونانی، افسانه‏ های میترا در ایران، کتب قدیم چینیان، عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان وحشی مکزیک و نظایر آنها نیز میتوان یافت . (2)
با مطالعه کتابهای آسمانی و تاریخ ادیان، به خوبی روشن میشود که عقیده به موعود و مصلح کل، اختصاص به شیعه یا اسلام ندارد، بلکه تمام ادیان و مذاهب آسمانی در این عقیده مشترکند . پیروان همه ادیان معتقدند که در یک عصر تاریک و بحرانی که جهان را فساد، بیدادگری و بیدینی فرا گرفته، نجات دهنده‏ی بزرگ طلوع میکند و به واسطه نیروی فوق العاده غیبی، اوضاع آشفته جهان را اصلاح میکند و خداپرستی را بر بیدینی و مادیگری غلبه میدهد .
البته هر ملتی او را با لقبی مخصوص میشناسد; زرتشتیان او را به نام سوشیانس; یعنی نجات دهنده جهان، عیسویان به نام مسیح موعود، یهودیان به نام سرور میکائیلی و مسلمانان به نام مهدی موعود میشناسند .
هر ملتی نیز آن موعود نجات بخش را از خودش میداند; مثلا زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت میدانند، عیسویان او را هم کیش خودشان میشمرند، یهودیان او را بنیاسرائیلی و از پیروان موسی میشمرند و مسلمانان او را از دودمان بنی هاشم و فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله میشمارند، که البته اسلام، به‏طور کامل‏ومشخص، این شخصیت جهانی و موعود کل را معرفینموده اما در سایر ادیان چنین نیست .
نکته قابل توجه این که علائم و مشخصاتی که در سایر ادیان بری آن نجات دهنده بزرگ ذکر شده، در مورد مهدی، موعود اسلام; یعنی فرزند بلا فصل امام حسن عسکری علیه السلام نیز قابل انطباق است; زیرا میتوان او را از نژاد ایرانی شمرد، چرا که مادر حضرت سجاد علیه السلام که جد امام زمان علیه السلام است، یک شاهزاده خانم ایرانی به نام شهربانو، دختر یزدگرد، پادشاه ساسانی بود . همچنین میتوان او را از دودمان بنی اسرائیل شمرد; زیرا بنی هاشم و بنی اسرائیل، هر دو از نسل ابراهیم خلیلند; بنیهاشم از نسل اسماعیل و بنیاسرائیل از نسل اسحاق‏اند . با عیسویان نیز نسبت دارد; زیرا مادر حضرت صاحب الامر (عج) یک شاهزاده خانم رومی به نام نرجس بوده که به صورت شگفت‏انگیزی خود را به امام حسن عسکری علیه السلام میرساند . (3)
عشق به صلح و عدالت، در درون هر کسی وجود دارد . همه از صلح و عدالت لذت میبرند و با تمام وجود، خواهان جهانی سرشار از صلح و عدالتند و بر همین اساس، همه اقوام و ملل، منتظر مصلح کلند .
بررسی دیدگاه ادیان آسمانی و بلکه همه مذاهب در مورد موعود و مصلح جهانی، بسیار قابل توجه است ولی مسلمانان کمتر به این مهم توجه کرده‏اند . وقتی بشریت ‏به این مهم توجه پیدا نماید که عقیده به ظهور یک نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است که از مصدر وحی سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت داده و همه ملل در انتظار او هستند، در این صورت، مسلمانان بویژه شیعیان، به خیالبافی، عقاید خرافی و نظایر آن متهم نمیگردند .
در این گفتار، دیدگاه دین یهود - و نه همه ادیان آسمانی - درباره انتظار موعود و مصلح کل، مورد توجه قرار میگیرد که مهمترین منبع، همان تورات و تلمود، شرح و تفسیر قوانین یهود، خواهد بود . ناگفته نماند که ما در صدد اثبات مهدی موعود با استدلال به بشارتهای کتب قدیم نیستیم و اصولا به آنها احتیاج نداریم، بلکه با مطالعه دیدگاه یهود - و البته ادیان آسمانی دیگر - در این زمینه، روشن میشود که عقیده به انتظار موعود و نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است .
البته همان طور که بیان شد، مهمترین منبع مورد استناد در این مقاله، تورات و تلمود است; چه این که هدف ما بیان مساله انتظار موعود از دیدگاه یهود است . با این حال، از استفاده از کتب دیگر غفلت نورزیده‏ایم .

یهود; هنوز انتظار
شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان، در تاریخ پر فراز و نشیب یهودیت و مسیحیت موج میزند . یهودیان، در سراسر تاریخ محنت‏بار خود، هر گونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده‏اند که روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت، درد و رنج رهانده، فرمانروی جهان گرداند .
در عصر ما نیز که یهودیان صهیونیست، خود بر پی خاسته و با اشغال فلسطین، در صدد برآمده‏اند حقارت همیشگی قوم یهود را برافکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است . درست است که اقلیتی ناچیز از یهودیان، بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‏اند، ولی سواد اعظم یهودیت، آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشی عصر مسیحا دانسته‏اند .
هم اکنون صهیونیست‏های اشغالگر فلسطین، علاوه بر دعاهای مسیحایی مرسوم، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل غاصب (پنجم ماه ایار عبری)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، اینگونه دعا میکنند:
«اراده خداوند، خدی ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا، گوش ما را نوازش دهد .» (4)
در سراسر تاریخ بنی اسرائیل، کسانی به عنوان موعود یهود برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح، بر مشکلات آنان افزودند . اما در این میان، حضرت عیسی، مسیح بن مریم علیهما السلام ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بسیار بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بیشماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد .
مسیحیت نیز، بر اساس اندیشه انتظار پدید آمد و پس از رفتن حضرت عیسی مسیح علیه السلام پیوسته مسیحیان در سوز و گداز و شوق بازگشت دوباره وی، روزگار گذرانده‏اند . شوق و هیجان امید به ظهور آن حضرت، هنگام نزدیک شدن سال 1000 میلادی میان مسیحیان اوج گرفت . اکنون نیز در آستانه هزاره سوم میلادی، چنین وضعی در جوامع مسیحی مشاهده میشود .

نشانه‏ های ظهور نزد یهود
یهود در کتابهای خودشان علائم و نشانه‏هایی را بری مصلحی که در انتظارش هستند، ذکر کرده‏اند که در این جا به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
1 - همه سبطهای ده‏گانه اجتماع کنند و در مقابل حکومت واحد از بیت داوود، خاضع میباشند .
2 - یاجوج و ماجوج شکست میخورند .
3 - کوه زیتون شکاف بر میدارد .
4 - وادی مصر خشک میشود .
5 - آبهی گوارا در اورشلیم و از بیت‏المقدس بیرون میآید .
6 - ده نفر مرد از قومیتهای مختلف دنیا به لباس یک یهودی میچسبند و از او التماس میکنند که با او باشند; زیرا اینان شنیده‏اند که خدا با یهود است .
7 - شرورهای زمین نابود شوند; اینان نظرشان این است که مسیح علیه السلام نمیآید، مگر بعد از آن که بر دین بنی اسرائیل خروج کرده‏اند، از بین رفته باشند . به همین جهت، بر هر یهودی واجب است تا حد امکان کوشش کند که با سایر امتها اشتراک نداشته باشند تا تمام قدرت و حکومت، فقط در اختیار یهود بماند . و قبل از آن که یهود به طور نهایی بر بقیه امتها حاکم شود، باید جنگ به پا شود و ثلث دنیا نابود گردد و یهود، هفت‏سال پی در پی بماند و سلاحهایی را که بعد از پیروزی به دست آورده‏اند، بسوزانند . در چنین روزی است که یهود به بالاترین مرحله ثروت و سرمایه‏داری رسیده و همه اموال دنیا را مالک شده است و بزودی گنجهای اینان، خانه ‏های بزرگی را پر میکند که بری حمل کلیدهای این خانه‏ها سیصد الاغ لازم است و این زمانی است که مردم دسته دسته به یهود داخل میشوند و همگان از آن استقبال میکنند . غیر از مسیحیها که هلاک میشوند; زیرا آنان از نسل شیطانند . (5)
در تعالیم تلمود راجع به نشانه‏ های ظهور مصلح یهود، چنین آمده است:
«بر هر یهودی واجب است که کوشش کند تا حکومت دنیا را به دست‏بگیرد و بقیه امم، با کمال خواری و ذلت قرار بگیرند و قبل از سلطه نهایی، باید جنگی به پا شود و دو ثلث عالم از بین برود و یهود، هفت‏سال باقی میماند و سلاحهایی را که به دست آورده‏اند، میسوزاند و در این هنگام، دندانهای دشمنان بنی اسرائیل به اندازه 22 ذراع شده و از دهنها بیرون آمده است!
زندگی یهود در این دوره، در جنگ با سایر امم است و بزودی مسیح حقیقی میآید و شخص منتظر، به پیروزی میرسد و مت‏یهود، به اوج سرمایه‏داری و ثروت میرسد; چون که مالک تمام املاک دنیا میشود; به طوری که بری حمل کلیدهای گنجهای آنان، حداقل سیصد الاغ لازم است .» (6)
با توجه به مطالب یاد شده، روشن میشود که اصل ظهور منجی جهان در نزد پیروان دین یهود، ثابت و مسلم است . در عین حال، بغض و کینه آنان نسبت‏به همه ادیان و مخصوصا مسیحیت قابل انکار نیست . از آرزوهای یهود آن است که از طریق ظهور موعود منتظر، بر همه بشریت مسلط شوند و همه ملل و اقوام دنیا، تسلیم یهود و تحت استعمار آنان باشند . توجه به این نکته ضروری است که مساله منجی جهانی، صبغه یهودیت‏یا نژاد یهودی ندارد .

جنگهای مذهبی و نشانه‏ های ظهور
در آغاز قرن هفدهم، نشانه‏ های بیشتری بری نزدیک بودن قطعی عصر مسیحایی مشاهده شد . چندین جنگ مصیبت‏بار و شرم آور، میان کاتولیکها و پروتستانها در اروپا در گرفت که به نظر میرسید آنها دوران مصیبت‏بار قبل از عصر مسیحا را محقق میکنند و جنگهای سی ساله، (1618 - 1648) اوج آنها بود . در آغاز، جنگی میان شهریاران کاتولیک و پروتستان آلمان رخ داد و بتدریج، تمام قدرتهای اروپا را درگیر کرد و سرانجام، آشوب و در هم ریختگی در همه ممالک، بالا گرفت .
گرچه در این دوران خونین، یهودیان آزار ویژه‏ی ندیدند و شاید برخی از مسیحیان به آنان توجه بیشتری کردند، ولی بسیاری از جوامع یهودی ویران شدند و بر اثر آشفتگی عمومی حاکم بر اروپا، برخی زیانهای مادی بری آنان به بار آمد .

آزادی یهود و تقویت آرمان ظهور
در تاریخ یهود، همیشه وجود آشوبها و جنگهای بزرگ، اندیشه انتظار موعود را تقویت نکرده است، بلکه در مواردی که با یهودیان خوش رفتاری شده و پستهای مهم را اشغال کرده‏اند، این آرمان تقویت‏شده است . جولیوس کرینستون در این باره میگوید:
«یک امر شگفت‏آور این که همین آزادی و خوش رفتاری با یهودیان در بسیاری از کشورها و نیل آنان به مقامهای بلندی در شوراهای شهر و امور مالی و اقتصادی جهان از دیدگاه طبقه دیگری از یهودیان، نشانه نزدیک شدن عصر مسیحایی (عصر ظهور) تلقی شد . یهودیان ستم‏دیده اروپی شرقی، طبعا بری رهایی سریع اشتیاق داشتند و دعا میکردند . پیر و جوان، افسانه‏ های مسیحا و شگفتی و شکوه آمدنش را میگفتند . به دست آوردن حق شهروندی و امتیازات سیاسی، در نظر آنان به اندازه بازگشت کامل دولت قدیم تحت رهبری مسیحی آرمانی که «مسح شده‏» خداست، اهمیت نداشت . رنجهای تبعید، عرصه را بر ایشان تنگ کرده بود و بری رهایی خود از آن وضعیت نکبت‏بار، جز از طریق حوادث فوق طبیعی، چشم‏اندازی نداشتند . هنگامی که اخبار درخشیدن بزرگان و سیاستمداران یهود به این جوامع رسید (و غالبا به شکل مبالغه‏آمیزی نقل میشد که قدرتهای حاکم در اروپا به برادران ایشان علاقه نشان میدهند)، مفاهیم بی روح یک مسیحا و یک عصر مسیحایی، شکل دقیقتری بر خود میگرفت . اندیشه رهایی از تنگنی موجود به وسیله جریان طبیعی به طور ناخودآگاه با امید مبهم دوران مسیحایی در هم میآمیخت .
آزادی یهودیان در کشورهای اروپی غربی، مقدار معینی از خود آگاهی و غرور ملی را در دلهای یهودیان مشرق برانگیخت و معماران بعد، پایه‏ های جنبش ملی بزرگ یهودیان یعنی; صهیونیسم را بر آن بنا کردند .» (7)
از نظر این نویسنده، عده قلیلی از یهودیان بر این عقیده بودند که با تشکیل رژیم اسرائیل در سرزمینهای مقدس، زمینه‏ساز ظهور مسیح خواهند بود . از این رو، احساسات یهودیان را بری سرزمین مقدس برانگیختند و ثروتمندان را بری ایجاد آبادیهای یهودینشین، تشویق کردند .
در مقابل، عده کثیری از یهودیان، عقیده یاد شده را رد میکردند و عقیده داشتند که نجات، تنها از طریق دخالت مستقیم خدا به دست میآید، سرعت‏بخشیدن به دوران رهایی از طریق ایجاد مهاجرنشین‏های یهودی در فلسطین، نقض آشکار شریعت‏به شمار میرود . (8)
در این میان، نباید از نقش استعمارگران در مساله فلسطین غفلت ورزید . آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای اروپایی، در تاسیس این غده سرطانی در قلب کشورهای اسلامی تلاش گسترده‏ی داشتند . اکنون نیز این حمایتها، در ابعاد سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی ادامه دارد; بری مثال، آمریکا سالانه حدود چهار میلیارد دلار به صورت کمک بلا عوض در اختیار این رژیم قرار میدهد .

یهود; انتظار مسیح علیه السلام و محورهای آن
از برخی تعالیم دین یهود روشن میشود که شخص منجی و موعود منتظر، کسی جز حضرت عیسی مسیح علیه السلام نیست و در واقع، این عقیده، یکی از اشتراکات این دین، با مسیحیت میباشد . «توماس میشل‏» در این باره میگوید:
«تعالیم انبیا، در بر افروختن آتش شوق قیام مسیح در دلهای قوم عهد عتیق (یهودیان) تاثیر بسزایی داشت; خدا قوم خود را در حالت نکبت و ذلت‏باقی نخواهد گذاشت‏بلکه خود او کسی را مسح کرده، بری نجات مردم خواهد فرستاد (عنوان «مسیح‏» از اینجا میآید). از کتابهای نبوت معلوم میشود که آرزوی آمدن مسیح بر گرد سه محور اساسی میچرخید که البته این محورهای سه‏گانه به گونه‏ی مشخص از یکدیگر جدا نشده‏اند:
محور اول: مسیح پسر داوود
برخی از انبیا، مانند حزقیال و ملاکی، اعلام داشتند که خدا بزودی یک مسیح را از نسل داوود بری بازگرداندن شکوه بنیاسرائیل خواهد فرستاد . انتظار میرود که مسیح یاد شده، قوم خود را از دست‏حاکمان مشرک رهایی بخشد و قدرت شریعت‏خدا را بری گروه کوچکی که در زمان تنگی، وفادار و مطیع فرمان خدا باقی خواهند ماند، بسط و اعتلا ارزانی کند . در این سلطنت (یا ملکوت) جدید، عدالت و نیکی به مستمندان و پرستش درست و خالصانه خدا، حکمفرما خواهد بود . خدا نیز از طریق مسیح خویش، بر قوم خود حکومت‏خواهد کرد .
برخی از انبیا مژده دادند که این سلطنت تنها بری یهود نیست، بلکه همه ملتهای جهان از آن برخوردار خواهند شد .
محور دوم: بنده خدا
اشعیی نبی از «بنده خدا» که خواهد آمد، سخن گفته است: وی به دور از هر قدرت نظامی و اقتصادی و هر شکوه ظاهری و نفوذ کلمه خواهد آمد . همچنین او از روی ایمان و تسلیم به اراده خدا، مخالف هر گونه شدت عمل، داری صبر و بردباری بری تحمل دردها و ستمها خواهد بود و با تحمل بار گناهان قوم، همچون وسیله‏ی بری نجات، عمل خواهد کرد .
محور سوم: پسر انسان
این شخصیت پیچیده، در کتاب دانیال آمده است . آن کتاب، به شیوه ادبی مکاشفات نوشته شده و فهم شیوه مذکور بسیار دشوار است; زیرا اشکال و رموز پیچیده و ناآشنایی در آن وجود دارد . ادبیات مکاشفه، به دوره‏ی از تاریخ یهود تعلق دارد که قوم، زیر ستم بود و به همین دلیل، آمال و آرزوهای خود را در قالب اشارات و رموز بیان میکرد .
نوشته‏ های مکاشفه، از «روز خداوند» سخن میگوید و این که خدا بری اصلاح مفاسد و اشرار و رهایی بخشیدن به کسانی که بر ایمان خود استوار مانده‏اند، در جهان وارد عمل میشود . به گفته ادبیات مکاشفه، به نشانه فرا رسیدن روز خداوند، «پسر انسان‏» از آسمان فرو خواهد آمد و ملکوت الهی را بر پا خواهد ساخت .» (9)

بحران پیش از ظهور از نظر یهود
از نظر یهود، دوران پیش از ظهور، همراه با ستم به قوم بنی اسرائیل خواهد بود . امتها در ستم کردن به بنی اسرائیل بر یکدیگر سبقت‏خواهند گرفت و هر گرفتاری تازه، چنان شدید خواهد بود که گرفتاریهای قبلی را از یادها خواهد برد .
گفته‏ های یهود در این باره، قدری خرافه گونه است و بعضی از مطالب بیان شده، با افسانه‏ های کتب قدیم شباهت‏بیشتری دارد، هر چند این مطالب مربوط به دوران پیش از ظهور، از کتاب مقدس یعنی تورات اخذ شده است .
جولیوس کرینستون میگوید:
«پیش از آمدن مسیحا، یک ستون آتش در جهان ظاهر خواهد شد و چهل روز در برابر چشمان اقوام روی زمین، بر پا خواهد بود . آنگاه، مسیحی پادشاه، بری حرکت از مکانی در فردوس به نام «لانه گنجشک‏» فرمان خواهد یافت . او نخست در ایالت «جلیل‏» ظاهر خواهد شد; زیرا جلیل نخستین ناحیه‏ی بود که به دست رومیان ویران گردید . یک ستاره تابان در آسمان ظاهر خواهد شد و هفت‏ستاره دیگر، آن را محاصره خواهند کرد . آنها به مدت هفتاد روز، روزی سه بار با آن ستاره تابان خواهند جنگید و هر شب، بلعیده و هر صبح، بیرون افکنده خواهند شد . پس از هفتاد روز، آن ستاره از میان خواهد رفت . مسیحا در ستون آتش مذکور پنهان خواهد شد و به دوازده ماه، نامرئی خواهد بود . سپس وی را به آسمان برده، تاج پادشاهی بر سر او خواهند گذاشت و تمام قدرت و شوکت‏یک پادشاه را به او عطا خواهند کرد . آنگاه، وی به زمین فرود خواهد آمد و ستون آتش، دوباره مرئی خواهد شد . مسیحا در سراسر عالم معروف خواهد گردید و ملتها، همراه با بسیاری از یهودیان بی ایمان، با او به جنگ برخواهند خاست . سپس در سال 73 از ششمین هزاره آفرینش جهان (1313 میلادی)، تمام اقوام در رم گرد خواهند آمد و خدا بر آنان باران آتش، تگرگ و سنگ فرو خواهد ریخت و ایشان به استثنی پادشاهانی [؟] که به رم نیامده‏اند، هلاک خواهند شد . این پادشاهان نیز خواهند خواست‏با مسیحا جنگ کنند و [فرزندان] اسماعیل در محاصره کردن اورشلیم به آنان خواهند پیوست . اما «او که بر آسمان نشسته است، میخندد .» بسیاری در پرستش خدا با یهودیان همراه خواهند شد و بدینگونه، خلقت تازه‏ی خواهند یافت; زیرا خدا ارواح تازه‏ی بری بازماندگان ایجاد خواهد کرد و آنان را بری ورود به هزاره هفتم آماده خواهد ساخت .» (10)

کیفیت ظهور مصلح یهود
همان طور که گذشت، یکی از اعتقادات یهود، ظهور مصلح در آخرالزمان است . اوست که اخلاق فاسد مردم را تطهیر کرده و اصلاح مینماید . یهود منتظرند که قائمی از اولاد داوود پیغمبر علیه السلام ظهور کند; به طوری که اگر لبهایش به دعا حرکت کند، تمام امتها نابود شوند و این موعود منتظر، به گمان یهود، همان مسیح است که وعده او به یهود داده شده است . (11)
همچنین، در باب کیفیت ظهور مصلح یهود، در تعالیم این دین، از قول یکی از پیامبرانشان به نام اشعیا چنین آمده است:
«بزودی کسی از اصل و نسب ابی داوود خروج، و روح رب بر او حلول میکند و روح حکمت و فهم و قدرت و معرفت‏خوف رب بر او حاکم میباشد . او به نفع بیچارگان، حکم به عدل میکند و بر آنان انصاف مینماید و منافق را نابود میکند و امنیت و آرامش برقرار خواهد کرد; به طوری که همه براحتی و در کنار هم زندگی میکنند .» (12)

فراوانی نعمت، بعد از ظهور مصلح یهود
یهود معتقد است که بعد از ظهور مصلح، نعمتهای گسترده، همه جی زمین را میگیرد و حیات و زندگی مردم، قرنها طول میکشد; به طوری که قد یک مرد به مقدار دویست ذراع میشود .
نیز معتقدند زمین اسرائیل بزودی نان و قماش میرویاند و بوته گندم، مانند درخت‏خرما در لبنان بلند میشود و بزودی هوا را میوزاند تا آن را آرد خوب و نرم قرار دهد .
و نیز زمین اسرائیل «فطیر» میدهد و هر دانه‏ی هزار دانه بار میآورد و شراب، فراوان میشود و بوته انگور، حاصل زیاد میآورد و ساختمان اورشلیم به اندازه سه میل ارتفاع پیدا میکند و دربهای آن از لؤلؤ و سنگهای اصیل است که هر ضلع آنها سی ذراع میباشد .
فقر از بین میرود و مردم تندرست میشوند و به فضیلت گرایش پیدا میکنند و عدالت و صداقت و صلح، حاکم میگردد و این زمان است که یهود بر تمام دنیا مسلط میشود و همه امتها بری آن مسیح، تسلیم میشوند و هر فرد یهودی، 2800 نوکر دارد که او را خدمت کنند! (13)

نگاهی به تورات
در ارتباط با جهان آینده، به برخی از آیات تورات استناد شده است . از مجموع این عبارات، این نکته استفاده میشود که از نظر یهود، جنگها و سختیهای فراوانی فرا روی بشر است . عده‏ی رستگار و عده بیشتری بدبخت و نابود میگردند . اگر چه مشکلات و دشواریهای فراوانی بری قوم یهود و پیروان حقیقی این آیین وجود دارد، اما در نهایت، رستگاری و نجات در انحصار یهودیان خواهد بود .
در تورات میخوانیم:
«و در آن زمان میکائیل، امیر عظیمی که بری پسران تو ایستاده است، خواهد برخاست و چنان زمان تنگی خواهد شد که از حینی که امتی به وجود آمده است تا امروز، نبوده و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت‏شود، رستگار خواهد شد و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده‏اند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت‏حیات جاودانی و آنان به جهت‏خجالت و حقارت جاودانی .» (14)
و در جی دیگر از تورات، میخوانیم:
«ی امتی که حیا ندارید! فراهم آیید و جمع شوید، قبل از آن که حکم نتاج بیاورید و آن روز مثل کاه بگذرد، قبل از آن که حدت خشم خداوند بر شما وارد آید، قبل از آن که روز خشم خداوند بر شما برسد . ی جمیع حلیمان زمین که احکام او را به جا میآورید! عدالت را بطلبید و تواضع را بجویید، شاید که در روز خشم خداوند مستور شوید; زیرا که غزه متروک میشود و اشقلون ویران میگردد و اهل اشدود را در وقت ظهر اخراج مینمایند و عقرون از ریشه کنده میشود . وی بر امت کریتیان که بر ساحل دریا ساکنند . ی کنعان، ی زمین فلسطینیان! کلام خداوند به ضد شماست و من تو را چنان هلاک میکنم که کسی در تو ساکن نخواهد بود ... و ساحل دریا بری بقیه خاندان یهودا خواهد بود تا در آن بچرند .» (15)
در دنیی آینده و در زمان موعود منتظر، نعمتهای فراوانی روی زمین به وجود خواهد آمد; چیزی که قبلا سابقه نداشته است . البته همان طور که قبلا بیان گردید، از نظر یهود، این نعمتها فقط بری پیروان یهود خواهد بود .
«و بار دیگر آفتاب در روز، نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگی بری تو نخواهد تابید; زیرا که یهوه نور جاودانی تو و خدایت زیبایی تو خواهد بود .» (16)
«و واقع خواهد شد که هر ذیحیات جنبنده‏ی در هر جایی که آن نهر داخل شود، زنده خواهد گشت (شفا خواهد یافت)» . (17)
در آن زمان، درختان وادار میشوند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوه‏ها میخورد و شفا مییابد:
«و بر کنار نهر به این طرف و آن طرف، هر قسم درخت‏خوراکی خواهد رویید که برگهای آن پژمرده نشود و میوه‏های آنها لاینقطع خواهد بود و هر ماه میوه تازه خواهد آورد; زیرا که آبش از مقدس جاری میشود و میوه آنها بری خوراک و برگهای آنها به جهت علاج خواهد بود .» (18)
همچنین در آن زمان، صلح جاویدان در سراسر طبیعت‏حکمفرما خواهد شد:
«گرگ با بره سکونت‏خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و گاو پروار با هم (خواهند زیست) و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو بر خرس خواهد چرید و بچه ‏های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو، کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و کودک از شیر باز داشته شده، دست‏خود را بر لانه افعی خواهد گذاشت .» (19)
از نظر تورات، دورانی از صلح پایدار و بی زوال و شادمانی و خرسندی پدید خواهد آمد . در جهان کنونی، انسان بنایی را میسازد و دیگری آن را فرسوده میکند . کسی نهالی را مینشاند و دیگری میوه آن را میخورد، اما در مورد جهان آینده، چنین میخوانیم:
«آنها بنا نخواهند کرد تا دیگری در آن ساکن شود و (درخت) غرس نخواهد کرد تا دیگری (میوه آن را) بخورد ... زحمت‏بیهوده نخواهند کشید و اولاد به جهت وحشت و اضطراب به دنیا نخواهند آورد .» (20)
_________________________________
پی نوشت:
1) مدرس دانشگاه، کارشناس ارشد حقوق بین الملل، محقق و نویسنده .
2) ر . ک .: علی دوانی، مهدی موعود (ترجمه جلد 13 بحار الانوار)، ص 178 .
3) ر . ک .: حبیب‏الله طاهری، سیمی آفتاب، مشهور، قم، 1378، صص 126 - 125 .
4) جولیوس کرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، 1377، ص 13 .
5) البرهان، ج 1، ص 28 و قصة الدیانات، ص 376 . به نقل از باقر شریف قرشی، زندگانی خاتم الاوصیاء امام مهدی (عج)، ترجمه ابوالفضل اسلامی، فقاهت، قم، 1376، صص 242 - 241 .
6) اسرائیل و تلمود، ص 60 . به نقل از: باقر شریف قرشی، پیشین، ص 243 .
7) جولیوس کرینستون، پیشین، ص 164 .
8) همان، صص 165 - 164 .
9) توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، 1377، صص 38 - 37 و نیز در مورد پسر انسان مراجعه کنید به: محمد طی، المهدی المنتظر بین الدین و الفکر البشری، الغدیر، بیروت، 1999 م . ، ص 61 .
10) جولیوس کرینستون، پیشین، صص 113 - 112; مزامیر، 2: 4 .
11) باقر شریف قرشی، زندگانی خاتم الاوصیاء امام مهدی (عج)، ص 133 .
12) همان، ص 122 .
13) همان، ص 244; البرهان، ج 1، صص 3 و 129; التلمود; تاریخه و تعالیمه، صص 61 - 60; قصة الدیانات، ص 376; مسیح فی القرآن و التوراة و الانجیل، ص 526 .
14) تورات، کتاب دانیال نبی، باب 12/3 - 1 .
15) همان، کتاب صنفیی نبی، باب 2/7 - 1 .
16) همان، کتاب اشعیی نبی، باب 60/19 .
17) همان، کتاب حزقیال، باب 47/9 .
18) همان، کتاب حزقیال نبی، باب 47/12 - 11 .
19) همان، کتاب اشعیاء نبی، باب 11/6، 7 و 8 .
20) همان، اشعیاء نبی، باب 22/23 - 22; راب، دکتر، ا، کهن، گنجینه‏ی از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، زیبا، تهران، 1350، صص 370 - 358 .


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8 ساعت 4:3 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: غرب و مهدویت

<      1   2   3   4      >

منوی اصلی

 RSS 
صفحه نخست
نرم افزار مهدوی شمیم انتظار
دوره آموزش مهدویت - نگین آفرینش
زندگی نامه حضرت
حکومت در زمان غیبت
مدعیان دروغین
غرب و مهدویت
پرسش و پاسخ
شهدا و امام زمان
وظایف منتظران
خانواده مهدوی
کودکان و امام زمان
مقالات
حرف دل
زائرین کوی محبت
کرامات حضرت
دیار یار
نگار خانه
همراه مهدوی
مهدی بلاگ

لحظات انتظار

امروز: شنبه 103 آذر 3
مهدی یاور امروز: 21
مهدی یاور دیروز: 275
کل مهدی یاوران: 358415

لوگو و نویسندگان وبلاگ


 شمیم انتظار
مدیر وبلاگ : نشریه حضور (مختص امام عصر عج)[159]
نویسندگان وبلاگ :
.*.هاتف.*.
.*.هاتف.*. (@)[2]

ملوسک
ملوسک (@)[1]

sheitoon
sheitoon (@)[6]


ذکر تعجیـل فرج رمز نجات بـشر است مابر آنـیـم که ایـن ذکر جهانی بـشـود

مطالب خواندنی

» عوامل پیدایش مدعیان دروغین [24]
» ماه رمضان با امام زمان [26]
» شیوه های مدعیان دروغین مهدویت [121]
» وظیفه منتظران حضرت ولیعصر [144]
» مدعیان دروغین مهدویت [674]
» سری اول کتب مهدوی مخصوص موبایل [324]
» غیبت یا حضور؟ مسئله این است! [26]
» بررسی نقش آمریکا در عصر آخر الزمان [866]
» دوره آموزش مهدویت (نگین آفرینش) [212]
» سرود های زیبا پیرامون امام زمان مخصوص کودکان و نوجوانان [302]
» خاطره ای از سید آزادگان شهید ابوترابی [369]
» دولت پایدار حق فرا می رسد [26]
» نقاشی های مهدوی ویژه کودکان [119]
» تصاویر قدیمی مسجد جمکران [160]
» ویژگى‏هاى مسجد سهله [48]
[آرشیو(15)]

آخرین یادداشت ها

کمک به نیازمندان

persian gulf

لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
علی اصغربامری
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
نشریه حضور
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
حامیان ولایت
منادی معرفت
بوی سیب
بادصبا
دوستدار علمدار
شبستان
برادران شهید هاشمی
عموهمت من
شهریار کوچه ها
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزشهای رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
شاه تور
پلاک 40 ... سرداران بی پلاک
دانلود کتاب
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
مهربانی
پرسپولیس
فرزند روح الله
تجربه های مربی کوچک
هیئت فاطمیون شهرضا
*فیض زندگی*
مقاله های تربیتی
ثانیه ها...
صداقت
زازران همراه اخر
فقط من برای تو
داود ملکزاده خاصلویی
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
**قافله نت**
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
جوک پیامک مناسبتی داستان های طنز پ نه پ های جدید
fazestan
شیلو عج الله
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
sindrela
شیدائی
خبرهای داغ داغ
پایگاه بسیج شهید کریم مینا سرشت
مسأله شرعی
قدیسان مرگ
سرباز ولایت
سربازی در مسیر . . .
جوک و خنده
مندیر
تَرَنّم عفاف
مقالات

یا ایا صالح المهدی