سفارش تبلیغ
صبا ویژن


1) کتاب مهدویت و آخر الزمان نویسنده: خدامراد سلیمانیان لینک دانلود (حجم 101kB)
2)
کتاب آخر الزمان در یهود و مسیحیت نویسنده: فاطمه شفیعی سروستانی لینک دانلود (حجم 104kB)
3)
کتاب عریضه نویسی نویسنده: سید صادق سید نژاد لینک دانلود (حجم  156kB)
4)
کتاب آثار انتظار نویسنده: آیت الله ناصری لینک دانلود (حجم  106kB)
5)
کتاب اسرار غیبت امام زمان نویسنده: -- لینک دانلود (حجم 105kB)
6)
کتاب برداشت های غلط از انتظار فرج از دیدگاه امام خمینی نویسنده: فارس لینک دانلود (حجم 104kB)
7)
کتاب بشارت های پیامبران به امام مهدی نویسنده: ابوذر یاسری لینک دانلود (حجم 104kB)
8)
کتاب چهل حدیث امام مهدی درکلام امیرالمومنین(علیهماالسلام) نویسنده:سیدصادق سیدنژاد لینک دانلود (حجم 114kB)
9)
کتاب دانستنی هایی درباره فرهنگ مهدویت نویسنده: موسسه موعود لینک دانلود (حجم 104kB)
10)
کتاب امام مهدی مظهر کمال نویسنده: محمد مهدی خالقی لینک دانلود (حجم107kB)
11)
کتاب ادعیه مرتبط با حضرت مهدی نویسنده: -- لینک دانلود (حجم 98kB)
12)
کتاب انتظار در نگاه نو نویسنده: رسول صادقیان لینک دانلود (حجم 103kB)
13)
کتاب قیام و انقلاب مهدی (علیه السلام) از دیدگاه فلسفه نویسنده: استاد مرتضی مطهری لینک دانلود (حجم 103kB)
14)
کتاب حکایت دیدار نویسنده: سید ابوالحسن مهدوی لینک دانلود (حجم 105kB)
15)
کتاب حکومت صالحان نویسنده: رسول صادقیان لینک دانلود (حجم 106kB)

مرتبط:
» سری دوم کتب مهدوی مخصوص موبایل
» نرم افزار کتابخانه مهدویت با عنوان المنجی


نوشته شده در جمعه 89/5/1 ساعت 1:18 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: همراه مهدوی


دل در گرو یار سفر کرده و دیده به راهش منتظر،تا از انتظار به در آید. صلی الله علیک یا اباصالح المهدی و السلام علیک و رحمة الله و برکاة. عزیز جان! در این اندیشه ام که جز سلام چه کنم برای خاطر عزیزت؟! فرشته ی قلبم سر در گوشم آورد و نجوا کرد برای فرجش دعا کن. دانستم که ندای قلبم به پشتوانه ای قوی،صادقانه پیامم داد. دستها را به دعا بر آستان ایزد منان بلند می سازم و فرجت را خواهانم ای مولای منتظر « چون خود فرمودی بر فرجت دعا کنم،سمعا و طاعتا». محبوبا دعایت می کنم و فرجت را از خدا گدایی می نمایم «تا بدانی چقدر دوستت دارم » عاشقانه و خالصانه،خسته از هجران،وصلت را طلب می کنم و می خوانم:
‏  « اللهم عجل لولیک الفرج  »
« و این شعار من است در انتظار که فریاد می زنم،تا جهانیان بدانند من نیز ممهور به مٌهر انتظارم »
نعمت وجودت را خداوند به هستی ارزانی فرمود و در کلامش خواندم« لئن شکرتم لا زیدنَّکم »
قلبم از داشتنت مسرور است و از ندیدنت مغموم « خدا را شکر که تو را دارم و بی تو همه نعمت ها را به باد فنا داده ام ».
بار الها! آرزویم این است که شکر زبانی و قلبیم را بپذیری و اعلام می دارم که هرگز نمی توانم تو را به پاس نعمت ولایت شکر کنم. عجز مرا در شکر بنگر و نعمتم افزون ساز و فرجش برسان.
دهانم را با گلواژه نام زیبایت معطر می سازم و آرزویم را به ظهورت مکرر می دارم به امید اینکه « زنگار گناه از قلبم رخت بر بندد و دلم به حیات جاوید واصل گردد ».
« تو را صدا می زنم و تعجیل در ظهورت را شمشیری می سازم تا شیطان را مرعوب خود سازد و رعشه را بر اندامش مسلط گرداند ».
یا صاحب الزمان! می دانم که « حقوقت بر من زیاد است » و همه عمر مدیونت هستم،اما هم اینک برای تسلی دل داغدار عرش،از غم غریبی و سکوت نبأ عظیم بیا. بیا که جهان چشم انتظار طلوع همه زیبائی هاست.


نوشته شده در چهارشنبه 89/4/30 ساعت 3:25 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: حرف دل


عجیب نیست که رودخانه های هر نقشه جغرافیا، راه دریا را گم کرده اند. عجیب نیست که دریاهای هر اقلیم، ترک ترک به کویر شبیه شده اند. شگفت نیست که باران از زمین به آسمان می بارد،باران اشک؛باران ناله؛ باران نفرین...وکوه ها حیران و سرگردانند وهر لحظه بیم فرو ریختن شانه های استوارشان خاک را به لرزه می اندازد و همسایگی زمین پرفتنه را هیچ سیاره هراسانی تاب نمی آورد و هم صحبتی انسان خطاکار را هیچ مخلوقی آرزو نمی کند. درخت ها همه تر شده اند برای ریشه های خویش... ابرها همه آبستن صاعقه های آتشین اند. آسمان به روی خاک در فرو بسته و هر چه ستاره ، هرچه اختر فروزان، چشم نظاره ای است برای گناهان بی شمار زمینیان، چشمی که هر لحظه زبان به نفرین انسان می گشاید.اینها هیچ یک عجیب نیست؛ اینها اشارات مختصری است به نبودن تو؛ اینها شرح کوتاهی است برغیبت موعود؛ اینها تفسیر اندکی است بر آیه «تو نیستی»؛همین «تو نیستی» که تمام مردمان عالم او را از برند وتمام لب ها چون نغمه ای حزین می خوانندش؛ همین«تو نیستی» که نان روز و شب سفره های اشک آلوده و خانه های ویران شده است.
«تو نیستی»، نفس بند آمده ای است که زمین را رو به قبله کرده است....«تونیستی»،بهانه خوبی است برای غم انگیز بودن شعرها و مردن شاعران بی مضمون....
شاعری هم سرنوشت تلخی است اگر انتظار،همه جا در شعرها پافشاری کند و سطرسطر نوشته ها را به دست خویش بگیرد. شاعری عقوبت لاعلاجی است برای به دوش کشیدن واژه های بی سرو سامان و دردهای فراتر از حوصله زمین... .
چرا انتظار را این گونه بی انتها با شاعران در میان نهاده ای ؟ چرا درنبودنت این چنین سهمناک به هستی شاعران شبیخون زده؟ چرا شاعر تو را ناله کند، اما صدای تغزلش را هیچ خانه ای در نگشاید؟ چرا شاعر تو را به روزگار تأکید کند، اما هیچ چشمی غزل های از تو سرودن را به تماشا ننشیند؟
«عزیز علی ان ابکیک و یحذلک الوری...عزیز علی...».


نوشته شده در چهارشنبه 89/4/30 ساعت 1:6 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: حرف دل


امام زمان(عج)

محمد بن عثمان، دومین نایب امام زمان (ع)، در شهر بغداد، 10نماینده داشت که به او در کارهایش کمک می کردند. حسین بن روح هم یکی از آن ها بود. با این که 9 نفر دیگر به محمد بن عثمان نزدیک تر بودند، اما او حسین بن روح را جانشین خودش کرد. حسین بن روح در زمان امام یازدهم هم از صحابه خاص بود. می گویند اولین توقیع از ناحیه مقدسه (اولین نامه از طرف امام زمان) در مورد او در ششم ماه شوال سال 305 هجری رسیده بود:
« ما او را می شناسیم. خداوند خوبی ها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیقات خود سعادتمند گرداند. از نامه او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم. او در نزد ما جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند. خداوند احسان و نیکی خود را درباره او افزون کند. انه ولی قدیر، و الحمدلله لا شریک له و صلی الله علی رسوله محمد و آله و سلم تسلیما.»
ابوالقاسم حسین بن روح از یک خاندان بزرگ شیعه ایرانی بود به نام نوبختی. این خاندان در بغداد، مرکز خلافت بنی عباس زندگی می کردند و با مردان دانشمند و رجال سیاسی شان، از شیعیان حمایت می کردند. حسین بن روح به دانش و خرد معروف بود و حتی اهل تسنن به او احترام می گذاشتند، اما او مجبور بود در مقابل مخالفان تقیه کند. شیعیان در این که او نماینده امام است، تردیدی نداشتند. با این همه، چند نفر بودند که از روی حسادت، مقابل او ایستادند. یکی از آن ها شخصی بود به نام شلمغانی که از نمایندگان محمد بن عثمان بود. حسین بن روح در مدتی که مخفیانه زندگی می کرد، شلمغانی را وسیله ارتباطش با شیعیان قرار داده بود، اما شلمغانی بعدها به کلی از راه برگشت و ادعای بابیت و بعد هم ادعای خدایی و پیغمبری کرد و آخرش به دار آویخته شد.
شیعیان در این که او نماینده امام است، تردیدی نداشتند. با این همه، چند نفر بودند که از روی حسادت، مقابل او ایستادند.
نایبان امام سعی می کردند توجه مخالفان را جلب نکنند، اما بالاخره شهرت حسین بن روح به نمایندگی امام و رسیدگی او به کارهای شیعیان، باعث شد 5 سال در زندان باشد. البته در ظاهر می گفتند به خاطر مالی که به دیوان بدهکار بوده، او را به زندان انداختند. بعد از آزادی او، چون چند نفر از خاندان نوبخت در دستگاه حکومت به مقام و منصب رسیده  بودند، دیگر کسی زیاد مزاحمش نمی شد و او به همان جایگاه و احترامی که داشت، برگشت و تا آخر عمرش سرپرستی شیعیان را به عهده داشت.
...
پی نوشت:
مؤسسه فرهنگی و هنری تبیان


نوشته شده در سه شنبه 89/4/29 ساعت 10:17 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


پوستر امام زمان علیه السلام

سال 1351 ش. بود. در یکی از شب های جمعه گرم تابستان مثل همیشه به مسجد جمکران رفتم. جلو ایوان مسجد قدیمی داخل دکّه مخصوص صدور قبوض، کنار مرحوم حاج ابوالقاسم ـ خادم مسجد ـ نشستم. نماز مغرب و عشاء تمام شد. جمعیت کم و بیش به داخل مسجد مشرف می شدند. در این هنگام، نگاهم به زنی افتاد که پسر بچه ای را در بغل گرفته بود. دختری حدود 12 ساله نیز همراهش بود. زن با قدم های مردد به دکه نزدیک شد. سلام کرد. جوابش را دادم و گفتم :
ـ بفرمایید. امری داشتید؟
به پاهای پسرش اشاره کرد و گفت:
ـ فلجه ! نذر کردم اگه امام، بچه ام را امشب شفا بده پنج هزار تومان بدم. حالا می خوام اول هزار تومان بدم! اشکال نداره؟
حاج ابوالقاسم خندید و گفت:
ـ خانم اومدی امتحان کنی؟
ـ پس چه کار کنم؟
ـ دلت قرص باشه. نقدی معامله کن!
زن هنوز مردد بود. کمی فکر کرد و بعد گفت:
ـ خیلی خوب قبوله!
سپس پنج هزار تومان از لای کیفش بیرون آورد و به حاج ابوالقاسم داد. او نیز قبضی به همان مقدار از دفترچه قبوض جدا کرد و مقابل آن زن روی گیشه گذاشت. زن قبض را گرفت و رفت. آخر همان شب فرا رسیده بود. من قضیه را فراموش کرده بودم . بار دیگر چشمم به همان زن و کودک و دخترش افتاد که به سمت دکه می آمدند. مقابل ما که رسیدند شروع کردند به دعا و تشکر کردن:
ـ خدا به شما طول عمر بده حاج آقا...!
ـ چی شده خانم؟
ـ این بچه، اول شب که آمدم خدمتتان، توی بغلم بود.
پاهای بچه رانشان داد و افزود:
ـ خوب شد. به خدا خوب شد. حالا دیگه راحت راه می ره. شما را به خدا مردم نفهمند! کسی نفهمد! آن وقت .... !

منبع: تبیان


نوشته شده در جمعه 89/4/25 ساعت 9:47 عصر توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: کرامات حضرت

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

منوی اصلی

 RSS 
صفحه نخست
نرم افزار مهدوی شمیم انتظار
دوره آموزش مهدویت - نگین آفرینش
زندگی نامه حضرت
حکومت در زمان غیبت
مدعیان دروغین
غرب و مهدویت
پرسش و پاسخ
شهدا و امام زمان
وظایف منتظران
خانواده مهدوی
کودکان و امام زمان
مقالات
حرف دل
زائرین کوی محبت
کرامات حضرت
دیار یار
نگار خانه
همراه مهدوی
مهدی بلاگ

لحظات انتظار

امروز: چهارشنبه 103 آذر 7
مهدی یاور امروز: 25
مهدی یاور دیروز: 86
کل مهدی یاوران: 359000

لوگو و نویسندگان وبلاگ


 شمیم انتظار
مدیر وبلاگ : نشریه حضور (مختص امام عصر عج)[159]
نویسندگان وبلاگ :
.*.هاتف.*.
.*.هاتف.*. (@)[2]

ملوسک
ملوسک (@)[1]

sheitoon
sheitoon (@)[6]


ذکر تعجیـل فرج رمز نجات بـشر است مابر آنـیـم که ایـن ذکر جهانی بـشـود

مطالب خواندنی

» عوامل پیدایش مدعیان دروغین [24]
» ماه رمضان با امام زمان [26]
» شیوه های مدعیان دروغین مهدویت [121]
» وظیفه منتظران حضرت ولیعصر [144]
» مدعیان دروغین مهدویت [674]
» سری اول کتب مهدوی مخصوص موبایل [324]
» غیبت یا حضور؟ مسئله این است! [26]
» بررسی نقش آمریکا در عصر آخر الزمان [866]
» دوره آموزش مهدویت (نگین آفرینش) [212]
» سرود های زیبا پیرامون امام زمان مخصوص کودکان و نوجوانان [302]
» خاطره ای از سید آزادگان شهید ابوترابی [369]
» دولت پایدار حق فرا می رسد [26]
» نقاشی های مهدوی ویژه کودکان [119]
» تصاویر قدیمی مسجد جمکران [160]
» ویژگى‏هاى مسجد سهله [48]
[آرشیو(15)]

آخرین یادداشت ها

کمک به نیازمندان

persian gulf

لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
علی اصغربامری
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
نشریه حضور
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
حامیان ولایت
منادی معرفت
بوی سیب
بادصبا
دوستدار علمدار
شبستان
برادران شهید هاشمی
عموهمت من
شهریار کوچه ها
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزشهای رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
شاه تور
پلاک 40 ... سرداران بی پلاک
دانلود کتاب
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
مهربانی
پرسپولیس
فرزند روح الله
تجربه های مربی کوچک
هیئت فاطمیون شهرضا
*فیض زندگی*
مقاله های تربیتی
ثانیه ها...
صداقت
زازران همراه اخر
فقط من برای تو
داود ملکزاده خاصلویی
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
**قافله نت**
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
جوک پیامک مناسبتی داستان های طنز پ نه پ های جدید
fazestan
شیلو عج الله
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
sindrela
شیدائی
خبرهای داغ داغ
پایگاه بسیج شهید کریم مینا سرشت
مسأله شرعی
قدیسان مرگ
سرباز ولایت
سربازی در مسیر . . .
جوک و خنده
مندیر
تَرَنّم عفاف
مقالات

یا ایا صالح المهدی