سفارش تبلیغ
صبا ویژن


.بایسته‌های عصر چشم به راهی
خدامراد سلیمیان(1)

در آموزه‌های ارزنده معصومان علیهم السلام برای منتظران راستین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آن چنان جایگاه و منزلتی برشمرده شده است که به راستی جای شگفتی است[2] .و این پرسش را پیش رو قرار می دهد که چگونه ممکن است چنین حالتی (= انتظار) از چنین ارزشی والا برخوردار باشد.
   بی‌گمان شخصیّت انسان‌ها متأثر از رفتارهایی است که در زندگی انجام می‌دهند. این رفتارها، براساس آموزه‌های دینی، دارای اعتبار و ارزش متفاوتی خواهند بود. از نگاه آیات و روایات معصومان علیهم السلام برترین انسان‌ها، کسانی هستند که با رفتار خود، اسباب خوشنودی پروردگار جهانیان را فراهم می‌آورند.
   در این نوشتار کوتاه، برآنیم بخشی از رفتارهای عصر انتظار را که موجب این همه عظمت می‌شود به اختصار بررسی کنیم.
وظایف انسان‌ها در این دوران، به دو دسته تقسیم می شود:

الف. وظایف عامّ
این وظایف، در سخنان معصومان علیهم السلام در شمار بایسته‌های عصر انتظار یاد شده است؛ امّا ویژة این دوران نیست و لازم است در همة زمان‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‌ها در شمار وظایف دوران غیبت، به سبب تأکید بوده است. برخی از این وظایف بدین قرار است:  
1. شناخت امام هر زمان
از وظایفی که در هر زمان، به ویژه در عصر غیبت برای پیروان آموزه‌های اسلامی مورد تأکید و سفارش واقع شده، تحصیل شناخت و معرفت دربارة امام آن زمان است.
   امام صادق علیه السلام خطاب به فضیل فرمود:
امام خود را بشناس که اگر امام خود را شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند... .[3]
   بی‌گمان، شناخت امام، از شناخت خداوند متعال جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن است؛ چنان‌که در دعای شریف معرفت، به خداوند متعال عرض می‌کنیم:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حجّتکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حجّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛[4]
خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی شناسم. خدایا! رسول خود را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نمی‌شناسم. خدایا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می‌شوم.
از روایات معصومان علیهم السلام به روشنی استفاده می‌شود که در بندگی خدای متعال، همه فضیلت‌ها و ارزش‌ها به داشتن معرفت امام علیه السلام و ملتزم‌شدن به آن بر می‌گردد؛ به طوری که اگر کسی این اکسیر گرانقدر را در اختیار داشته باشد، از نگاه آن چه مطلوب خداوند متعال است، هیچ کمبودی ندارد.
2. پایداری بر حبّ اهل بیت علیهم السلام
یکی از وظایف مهم ما در هر عصر و زمان، محبت و دوستی با اهل بیت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به عنوان دوستان خداوند است. در دوران غیبت واپسین پیشوای معصوم، به سبب پنهان‌زیستی امام ممکن است عواملی انسان را از این وظیفة مهم دور سازد؛ از این رو در روایات، سفارش شده است که بر محبت به آن انوار مقدس، پایدار باشیم.
3. پرهیزگاری و رعایت تقوای الهی
پروای الهی در همه زمان‌ها لازم و واجب است؛ اما در دوران غیبت، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران، عوامل فراوانی دست به هم داده است تا انسان‌ها را به بیراهه کشانده، گمراه سازند.
    امام صادق علیه السلام فرمود:
همانا برای صاحب‏الامر غیبتی ‏هست؛ پس بنده تقوای الهی پیشه نماید و به دین او چنگ زند.[5]
   آن حضرت همچنین فرمود:
هر کس شاد می‌شود از آن که از یاران قائم باشد، پس باید پرهیزگار بوده، به نیکویی‌های اخلاقی عمل کند؛ در حالی که منتظر است. پس اگر از دنیا برود و پس از آن، قائم قیام نماید، پاداشی مانند آن کس که قائم را درک کند، خواهد داشت. پس کوشش کنید و منتظر باشید. گوارایتان باد ای گروه مورد رحمت الهی واقع شده!. [6]
4. پیروی از دستور‌های امامان علیهم السلام
از آن‌جا که تمام امامان علیهم السلام نور واحد هستند، دستورها و فرموده‌های ایشان نیز یک هدف را دنبال می‌کند؛ بنابراین پیروی از هر کدام، پیروی از همة آن‌ها است و در زمانی که یکی از آن‌ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه هدایت است.
 امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که گفت: «شنیده‏ایم که صاحب الامر غایب خواهد شد؛ پس چه کنیم؟» فرمود:
چنگ بزنید به آنچه [از پیشوایان قبل] در دستتان است، تا این که امر بر شما آشکار شود.[7]
5. دستگیری از ضعیفان و فقیران
کمک به ضعفا و محرومان در همة زمان‌ها کاری بس ارزشمند است و در دین  اسلام به آن سفارش شده است؛ اما به سبب غیبت امام، در دوران غیبت ارزش بیشتری دارد.
  امام باقر علیه السلام فرمود:
...هر آینه قوی شما ضعیفتان را کمک کند و ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت ومهربانی نماید و فرد برای برادر دینی خود... خیرخواهی نماید. پس اگر شخص در این حال از دنیا رفت پیش از آن‌که قائم ظهور کند، شهید از دنیا رفته است... .[8]
   البته این فقر گاهی فقر اقتصادی و گاهی فقر فرهنگی و معنوی است.

ب. وظایف ویژه
اما وظایف خاص،  وظایفی است که به نوعی با غیبت حضرت مهدی علیه السلام در ارتباط است.
1. دوستی با دوستان و دشمنی با دشمنان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
در روایات فراوانی از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلمبه محبت و دوستی با اهل بیت علیهم السلام و دشمنی با دشمنان ایشان تأکید شده و این، به همة زمان‌ها مربوط است؛ امّا در برخی روایات به صورت ویژه به دوستی با دوستان حضرت مهدی علیه السلام و دشمنی با دشمنان آن حضرت سفارش شده است.
    امام باقر علیه السلام از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم روایت می‌کند که فرمود: 
خوشا بر احوال کسی ‏که قائم ‏اهل‏ بیت مرا درک ‏کرده و در غیبت و پیش از قیامش، پیرو او باشد؛ دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد. چنین کسی، روز قیامت از رفقا و دوستان من و گرامی‏ترین امت من خواهد بود[9].
2. صبر بر سختی‏های دوران غیبت
امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌هایی، باور به آن امام غایب و یاد آن حضرت را بر نمی‌تابند. در این راه از هرگونه ایجاد مانع و اذیّت و آزار فرو نمی‌گذارند. از آن‌جا که یکی از آموزه‌های مهم دینی صبر بر مشکلات و مصیبت‌ها است. لازم است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر در برابر این مشکلات و مصیبت‌ها شکیبایی داشته باشیم.
   عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم فرمود: «پس از سپری‌شدن دوران شما، مردمی بر سر کار خواهند آمد که هر فرد آنان، پاداش پنجاه تن از شما را داراست.» عرض کردند: «ای رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما جنگیدیم و دربارة ما آیاتی از قرآن نازل شد.» فرمود: «اگر شما آن چه را آن‌ها تحمّل کردند متحمّل شوید، از صبر و شکیبایی آنان برخوردار نخواهید بود».[10]
   امام حسین بن علی علیهما السلام فرمود:
...اما صبر‌کننده بر اذیّت و تکذیب در غیبت او، بسان مجاهدی است که با شمشیر در رکاب پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم با دشمنان مبارزه کند[11].
3. دعا برای فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
دعا و نیایش در فرهنگ اسلامی جایگاه والایی دارد. یکی از مصادیق دعا می‌تواند رفع گرفتاری‌های همه انسان‌ها باشد. در نگاه شیعه، این مهم تحقق نمی‌یابد، مگر زمانی که واپسین ذخیره الهی از پس پرده غیبت بیرون آمده جهان را به نور خود روشن سازد؛ از این رو است که در برخی روایات سفارش شده است برای فرج و گشایش، دست به دعا برداریم.
آری؛ کسی که در انتظار آمدن مولای خود به سر می برد، از خداوند تعجیل امر فرج او را درخواست خواهد کرد؛ به‌ویژه آن‌که بداند با فرج و ظهور او زمینه هدایت، رشد و کمال جامعه بشری به طور کامل فراهم می‌شود. در روایت است که خود آن حضرت در بخشی از توقیع شریف فرمود:
وَاَکثِرُوا الدُّعاء بِتَعجیلِ الفَرَجِ؛
وبرای تعجیل‏فرج ‏بسیار دعا کنید.[12]
   البته هر کس می‌داند سفارش امام به دعا ، فقط ادای کلمات و لقلقة زبان نیست ـ گرچه خواندن دعا هم ثواب مخصوصی دارد ـ بلکه منظور توجه قلبی دائم به معنا و مفهوم این دعا و توجه به این است که در دورة  غیبت، امر دین و دینداری و اعتقاد صحیح به غیبت و امامت، کار دشواری است که فقط از آدم اهل یقین و با استقامت ساخته است.[13]
4. آماده باش دائمی
از مهم‌ترین وظایف در دوران غیبت، آمادگی دائمی و راستین است.
   امام باقر علیه السلام ذیل آیة شریف gاصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُواf؛ فرمود:
اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صَابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رَابِطُوا إِمَامَکُمْ المنتظر؛[14]
بر انجام واجبات، شکیبایی کنید و در برابر دشمنان، یکدیگر را یاری نمایید و برای یاری پیشوای منتظَر، همواره آمادگی خود را حفظ کنید.
5. بزرگداشت نام و یاد آن حضرت

یکی از مسؤولیت‌های شیعه دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت است. این بزرگداشت، جلوه‌های فراوانی دارد. از تشکیل نشست‌های دعا و نیایش گرفته تا اقدام‌های فرهنگی و ترویجی و از تشکیل حلقه‌های بحث و گفت‌وگو گرفته تا پژوهش‌های بنیادین و سودمند، همه و همه می‌تواند در راستای اعتلا به این نام بزرگ باشد.
6. پیروی و تبعیت از علمای راستین
یکی از وظایف دوران غیبت پیروی از علمای راستین یا نواب عام است که در دستورات پیشوایان الهی آمده است. امام زمان خود فرمودند: در آینده به راویان احادیث ما (عالمان دینی) مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آن‌ها هستم. [15]
7. حفظ پیوند با مقام ولایت
حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تجدید دائمی عهد و پیمان یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد.
            هر آن‌که جانب اهل وفا نگه دارد                   خداش در همه حال از بلا نگه دارد
            گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند                     نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
   امام باقر علیه السلام درباره ثابت قدمان بر امر ولایت فرموده است:
زمانی بر مردم آید که امامشان غیبت کند. خوشا بر افرادی که آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند. کمترین ثوابی که برای آن‌ها خواهد بود، این است که باری تعالی به آن‌ها ندا کرده و فرماید: «ای بندگان و ای کنیزان من! به نهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید؛ پس به ثواب نیکوی خود شما را مژده می‌دهم و شما بندگان و کنیزان حقیقی من هستید. از شما می‌پذیرم و از شما در می‌گذرم و برای شما می‌بخشم و به واسطة شما باران بر بندگانم می‌بارم و بلا را از آن‌ها بگردانم و اگر شما نبودید، بر آن‌ها عذاب می‌فرستادم... . [16]‏ 
    شکی نیست که امامان معصوم علیهم السلام سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند بر گرفته از علومی است که از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم  و آن حضرت نیز از وحی الهی دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند.
   بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند، تجدید عهد هر روزه با آن یار سفر کرده است. در این‌باره سفارش شده است در پگاه هر روز، زانوی ادب مقابل ساحت آن امام همام بر زمین نهاده، به دستور امام صادق علیه السلام این عهدنامه را نجوا کنیم. اگر کسی چهل صبح چنین کند، امید است از یاران آن حضرت باشد. دعایی که این گونه آغاز می شود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَایَ صَاحِبَ الزَّمَانِ عجل الله تعالی فرجه الشریف أَیْنَمَا کَانَ وَ حَیْثُمَا کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ وَ عَنْ وُلْدِی وَ إِخْوَانِی التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ...؛[17]
________________________________________
1. عضو هیت علمی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی
[2]. امام سجّاد علیه السلام در این‌باره فرمود: «مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خداوند عقل و فهم و معرفتی به آن‌ها داده که غیبت، نزد آنان به منزلة مشاهده است ...»؛ شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام النعمة، ج1، ص319، ح2.
[3] . شیخ کلینی، کافی, ج 1، ص 371، ح 2.
[4]. همان، ص 342 ،  باب فی الغیبة،  ص 335.
[5]  . همان، ص 336؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 51.
[6] . نعمانی، الغیبة، ص200.
[7]  . شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 159، ح 5 و 4.
[8]  . طبری آملی، محمد بن ابی القاسم ، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص 113.
[9] . شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 286، ح 2.
[10] . شیخ طوسی, کتاب الغیبة, ص456؛ الخرائج و الجرائح, ج3, ص1149.
[11] . شیخ صدوق, کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 317، ح 3؛  عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 1، ص 68، ح 36.
[12] . همان، ج 2، ص 483، ح 4.
[13] . سعادت پرور، علی، ظهور نور، ص103.
[14] . نعمانی, الغیبة، ص199.
[15] . طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 469.
[16] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص330، باب 31، ح15.
[17]. کفعمی، ابراهیم بن علی ، مصباح کفعمی، ص550 نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.

 


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:11 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


عهد محبت ؛ بیعت اطاعت
مسعود پورسید آقایی

یوم‌ اللّه‌ نهم‌ ربیع‌ الاول، سال‌ روز آغاز امامت‌ قائم‌ آل‌ محمد، خاتم‌ الاوصیاء، بقیت اللّه‌ الاعظم‌ (عجل‌اللّه‌ تعالی‌فرجه‌الشریف) و روز تجدید میثاق‌ با آن‌ امام‌ هُمام‌ و اهداف‌ و آرمان‌های‌ بلند اوست.1
روزی‌ که‌ در امتداد غدیر و بلکه‌ خود غدیری‌ دیگر است.2
شایسته‌ است‌ عاشقان‌ مهدوی‌ و منتظران‌ منجی‌ بشریت، در هر کجا هستند به‌ ویژه‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ و بالاخص‌ در این‌ مرز و بوم‌ که‌ شیعه‌ خانة‌ امام‌ زمان(عج) است، با مراسمی‌ ویژه‌ به‌ پاسداشت‌ این‌ روز بزرگ‌ و عیداللّه‌ الاکبر همت‌ گمارند.
باید در این‌ روز با امام‌ زمانِ خود، تجدید پیمان‌ کرده‌ و بر مفاد عهد و میثاق‌ خود - که‌ به‌ آن‌ها در روایات‌ و دعاها به‌ ویژه‌ دعای‌ عهد اشاره‌ شده‌ - مروری‌ دوباره‌ داشته‌ باشیم‌ و به‌ بازشناسی‌ و بازخوانی‌ حقوق‌ و تعهداتی‌ که‌ نسبت‌ به‌ آن‌ امام‌ نور و گنجینة عهد الهی‌ و امید همهِ‌ مستضعفان‌ عالم‌ بر عهده‌ داریم، بپردازیم‌ که‌؛
همانا عهد در نزد خداوند، پذیرش‌ ولایت‌ امیرالمؤ‌منین[ع] و امامان‌ بعد از اوست.3
روایتی‌ دیگر چنین‌ می‌فرماید:
ما همان‌ پیمان‌ و عهد خداییم، هر کس‌ به‌ عهد ما وفا کند، به‌ عهد الهی‌ وفا کرده‌ است‌ و هر کس‌ با ما پیمان‌ بشکند، با خداوند پیمان‌ شکسته‌ است.4
در این‌ جا به‌ برخی‌ عهدها و پیمان‌های‌ خود نسبت‌ به‌ امام‌ زمان(عج)، همچنین‌ به‌ زمینه‌ها و ریشه‌های‌ آن‌ (معرفت‌ و محبت) و جایگاه‌ و پی‌آمدهای‌ آن‌ (تبعیت‌ و اطاعت) اشاره‌ای‌ کوتاه‌ خواهیم‌ داشت‌ و به‌ ترتیب‌ از معرفت، محبت، ولایت، عهد و اطاعت، گفت‌وگو خواهیم‌ کرد، شاید بتوانیم‌ با استعانت‌ از ذات‌ ربوبی5 به‌ انجام‌ آن‌ها موفق‌ شویم.

1. معرفت‌ امام‌
شناخت‌ امام، درک‌ اضطرار به‌ او و آگاهی‌ به‌ حق‌ ولایت‌ اوست؛ ‹‹عارفاً بحقه››6 زیرا امام‌ از ما به‌ ما و مصالحمان‌ آگاه‌تر و نسبت‌ به‌ ما از خودِ ما مهربان‌تر است؛ چرا که‌ آگاهی‌ او شهودی‌ و وجودی‌ است‌ و محبت‌ او غریزی‌ و محدود نیست، بلکه‌ ربوبی‌ و محیط‌ است. امام‌ از همة کشش‌های‌ نفسانی‌ آزاد است. او به‌ راه‌های‌ آسمان‌ آگاه‌تر ازراه‌های‌ زمین‌ است. تلفیق‌ این‌ آگاهی‌ و آزادی‌ می‌شود عصمت‌ و همین‌ زیربنا و رمز پذیرش‌ ولایت‌ و سرپرستی‌ آن‌ها و تسلیم‌ در برابر آن‌هاست؛
مردم‌ به‌ سه‌ تکلیف‌ مکلفند: معرفت‌ امامان، تسلیم‌ در برابر ایشان‌ و واگذاری‌ امور به‌ ایشان‌ در اموری‌ که‌ اختلاف‌ پیش‌ می‌آید.7
ناآگاهی‌ از حق‌ ولایت‌ امام‌ و جهل‌ در تشخیص‌ و مصداق‌ این‌ چنین‌ امامی‌ آثار زیانباری‌ همچون‌ چشم‌پوشی‌ از همه‌ دستاوردهای‌ وحی، مرگ‌ جاهلی، گمراهی‌ و هلاکت‌ و... را در پی‌ دارد: کسی‌ که‌ در چهار چیز شک‌ کند، به‌ همهِ‌ آن‌ چه‌ که‌ خداوند آن‌ را نازل‌ فرموده‌ کافر شده‌ است؛ یکی‌ از آن‌ها شناختن‌ امام‌ در هر عصر و زمان‌ است‌ که‌ شخص‌ امام‌ را با صفاتی‌ که‌ داراست‌، بشناسد.8
کسی‌ که‌ بمیرد و امام‌ زمان‌ خود را نشناسد به‌ مرگ‌ جاهلیت‌ مرده‌ است.9
بارالها! حجت‌ خود را به‌ من‌ بشناسان‌ وگرنه‌ از دین‌ خود گمراه‌ خواهم‌ شد.10
سلام‌ بر تو ای‌ راه‌ خدا! که‌ هر کس‌ غیر آن‌ را رود، هلاک‌ می‌شود.11
کسانی‌ که‌ اضطرار به‌ ولی‌ را این‌ گونه‌ احساس‌ کرده‌اند، می‌توانند به‌ محبت‌ و ولایت‌ و اطاعت‌ امام‌ برسند و از تقدم‌ و تأ‌خّر نجات‌ یابند، که: ‹‹ المتقدم‌ لهم‌ مارق‌ والمتأ‌خر عنهم‌ زاهق››12، ‹‹ فمعکم‌ معکم‌ لامع‌ غیرکم››13 و از جان‌ و مال‌ خود در راه‌ این‌ حق‌ عظیم‌ و پیمان‌ الهی‌ بگذرند و هستی‌ خود را فدای‌ امام‌ کنند؛ ‹‹ الذین‌ بذلوا مهجهم‌ دون‌ الحسین(ع)›› . 14

2. محبت‌
محبت، ادامة معرفت‌ است.15 با درک‌ اضطرار به‌ امام‌ و آگاهی‌ از حق‌ ولایت‌ او، محبت‌ امام‌ در دل‌ می‌نشیند و عشق‌ به‌ او که‌ عشق‌ به‌ همة خوبی‌ها و زیبایی‌هاست‌ در قلب‌ آدمی‌ ریشه‌ می‌گستراند. بدون‌ این‌ معرفت، عشق‌ را دوامی‌ نیست.
آن‌ چه‌ که‌ می‌تواند بر این‌ محبت‌ بیفزاید، درک این‌ نکته‌ است‌ که‌ این‌ محبت‌ یک‌ طرفه‌ نیست، بلکه‌ دو سویه‌ و طرفینی‌ است. این‌گونه‌ نیست‌ که‌ فقط‌ من‌ امام‌ را دوست‌ داشته‌ باشم، بلکه‌ او هم‌ به‌ من‌ محبت‌ دارد و حتی‌ از من‌ به‌ من‌ مهربان‌تر است؛ چون‌ همان‌ طور که‌ اشاره‌ شد، علاقةِ‌ من‌ به‌ خودم‌ غریزی‌ است، ولی‌ علاقه‌ امام‌ به‌ من‌ غریزی‌ و محدود نیست‌ که‌ ربوبی‌ و محیط‌ است‌ و بر اساس‌ سعة‌ وجودی‌ او و برخاسته‌ از معرفت‌ شهودی‌ و وجودی‌ اوست. همین‌ است‌ که‌ امام‌ صادق(ع) می‌فرماید: به‌ خدا سوگند! که‌ من‌ نسبت‌ به‌ شما از خود شما مهربان‌ترم. 16
آن‌ها در شادی‌ ما شاد و در اندوه‌ ما اندوهناکند.17
سید بن‌ طاووس‌ نقل‌ می‌کند: سحرگاهی‌ در سرداب‌ مقدس‌ بودم، ناگاه‌ صدای‌ مولایم‌ را شنیدم‌ که‌ برای‌ شیعیان‌ خود چنین‌ دعا می‌کرد:
بارالها! شیعیان‌ ما از شعاع‌ نور ما و باقی‌ماندةِ‌ سرشت‌ ما خلق‌ شده‌اند. آن‌ها گناهان‌ زیادی‌ با اتّکای‌ بر محبّت‌ به‌ ما و ولایت‌ ما انجام‌ داده‌اند. اگر گناهان‌ آن‌ها گناهی‌ است‌ که‌ در ارتباط‌ با توست، از آن‌ها بگذر که‌ ما راضی‌ شدیم و آن‌چه‌ از گناهان‌ آن‌ها در ارتباط‌ با خودشان‌ هست، خودت‌ بین‌ آن‌ها را اصلاح‌ کن‌ و از خمسی‌ که‌ حقّ ماست‌ به‌ آن‌ها بده‌ تا راضی‌ شوند و آن‌ها را داخل‌ بهشت‌ بگردان‌ و از آتش‌ جهنّم‌ نجات‌ بده‌ و با دشمنان‌ ما در غضب‌ خود جمع‌ مفرما. 17
باری! بارقة‌ چنین‌ عشقی‌ است‌ که‌ انسان‌ را به‌ طلب‌ و دعا و اُنس‌ و نجوای‌ با امام‌ می‌خواند و به‌ تولّی‌ و تبرّی‌ می‌کشاند و او را وا می‌دارد که‌ داعی‌ باشد و دیگران‌ را به‌ امام‌ دعوت‌ کند و در این‌ راه‌ استقامت‌ داشته‌ و از هیچ‌ نهراسد.

3. ولایت
با معرفت‌ و محبت‌ امام‌ به‌ ولایت‌ و سرپرستی‌ او می‌رسیم. ولایت‌ نه‌ به‌ معنای‌ محبت‌ که‌ به‌ معنای‌ سرپرستی‌ و تولیت‌ در امور و امامت‌ و پیشوایی‌ است؛ یعنی‌ سرپرستی‌ و حاکمیت‌ امام‌ بر فرد و جامعه؛ بر فکر و احساس‌ و عمل‌ فرد و خانه‌ و مدرسه‌ و جای‌ جای‌ زندگی‌ و متن‌ جامعه.
این‌ ولایت‌ است‌ که‌ رکن‌ رکین، اساس‌ دین، کلید و گشایش‌گر و راهنمای‌ همة‌ ابعاد دین‌ است‌ و آن‌ قدر که‌ به‌ آن، دعوت‌ و سفارش‌ شده‌ به‌ هیچ‌ یک‌ از دیگر ابعاد و ارکان‌ دین‌ دعوت‌ نشده‌ است. 18
این ولایت ‌ است‌ که اگر کسی‌ تمام‌ شب‌ها به‌ نماز بایستد، همه‌ روزها روزه‌ باشد، همة اموالش‌ را صدقه‌ بدهد و همة‌ عمر حج‌ بگزارد، اما ولیّ زمانه‌ خود را نشناسد و اعمالش‌ را به‌ سرپرستی‌ و ولایت‌ او انجام‌ ندهد، از اعمالش‌ هیچ‌ بهره‌ای‌ نمی‌برد و از اهل‌ ایمان‌ نخواهد بود.19
باید تنها ولایت‌ و سرپرستی‌ او را پذیرفت‌ و از او خط‌ گرفت:
ای‌ مولای‌ من! راضی‌ و خوشنودم‌ به‌ پیشوایی‌ و هدایت‌ و سرپرستی‌ و راهبری‌ تو و به‌ جای‌ تو احدی‌ را نمی‌خواهم‌ و جز تو کسی‌ را ولی‌ و سرپرست‌ خود نخواهم‌ گرفت.20
البته این‌ معنای‌ از ولایت، نه‌ نفی‌ و مسخ‌ انسان‌ است‌ و نه‌ با هویت‌ و انسانیت‌ او در تعارض‌ که‌ با انتخاب‌ انسان‌ همراه‌ است؛ زیرا به‌ آگاهی‌ بیش‌تر و به‌ رحمت‌ واسع‌ حق‌ و محبت‌ و عنایت‌ او دست‌ یافته‌ است. به‌ راستی‌ کسانی‌ که‌ هوس‌ها و رؤِ‌یاهای‌ خود را حاکم‌ کرده‌اند و از پشتوانه‌های‌ معرفت‌ و محبت‌ برخوردار نیستند و یا در کورة‌ بلا و امتحان‌ آبدیده‌ نشده‌اند، تحمل‌ ولایت‌ و حاکمیت‌ امام‌ را ندارند.

4. عهد
معرفت‌ امام‌ و محبت‌ و ولایت‌ او، زمینه‌ساز عهد و پیمان‌ و بیعت‌ با امام‌ می‌شود؛ زیرا عشق‌ و ولایت‌ بدون‌ عهده‌داری‌ و مسؤولیت‌پذیری، هوسی‌ بیش‌ نیست؛‌ که عشق‌ آسان نمود اول، ولی‌ افتاد مشکل‌ها.
عهد، التزام‌ خاص‌ و نوعی‌ تعهدپذیری‌ در مقابل‌ شخص‌ یا کاری‌ است.21 باید خود را به‌ وظایفی‌ که‌ نسبت‌ به‌ امام‌ داریم‌، ملتزم‌ سازیم‌ و با او برای‌ انجام‌ خواسته‌ها و آرمان‌هایش‌ عهد ببندیم‌ (عهداً) و آن‌ عهد را با اسباب‌ و وسایلی‌ محکم‌ کنیم‌ (عقداً) و در نهایت‌ با او بیعت‌ کرده‌ و دست‌ در دست‌ او نهاده‌ و دل‌ و سر به‌ او بسپاریم‌ (بیعه).22
عهد و عقد و بیعت‌ سه‌ مرتبه‌ از یک‌ حقیقتند که‌ در شدت‌ و ضعف‌ با یکدیگر تفاوت‌ دارند. باید با بازخوانی‌ و تجدید عهد در هر پگاه‌ و بیعتی‌ تا همیشه، هم‌اراده‌ و انگیزة‌ خود را قوی‌ کرد و افزایش‌ داد و هم‌ از غفلت‌ها و سستی‌ها جدا شد و فاصله‌ گرفت.
پیامبر(ص) و امیرمؤ‌منان(ع) در بحران‌ها و مواقع‌ حساس‌ با یاران‌ خود تجدید عهد کرده‌ و از آنان‌ بیعتی‌ دوباره‌ می‌گرفتند، امام‌ مهدی(ع) نیز در عصر ظهور به‌ خاطر شرایط‌ سختی‌ که‌ یارانش‌ پیش‌ رو دارند از آن ها چنین‌ بیعت‌ می‌گیرد:
...مسلمانی‌ را دشنام‌ ندهند،... حریمی‌ را هتک‌ نکنند، به‌ خانه‌ای‌ هجوم‌ نبرند، کسی‌ را به‌ ناحق‌ نزنند، طلا و نقره‌ و گندم‌ و جو انباشت‌ نکنند، مال‌ یتیمان‌ را نخورند،... لباس‌ خز و حریر(لباس‌های‌ فاخر و اشرافی) نپوشند،... در زندگی‌ به‌ اندک‌ بسنده‌ کنند،... امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر کنند و در راه‌ خدا به‌ شایستگی‌ جهاد نمایند.23
گفتنی‌ است، کسانی‌ می‌توانند در عصر ظهور به‌ این‌ عهدها عمل‌ کنند که‌ در عصر غیبت‌ به‌ عهد و پیمان‌های‌ خود با امام(عج) - این‌ گنجینه‌ عهد الهی‌ و خزانه‌ و جایگاه‌ پیمانی‌ که‌ خداوند بر عهدهِ‌ بندگانش‌ نهاده‌ است‌ - عمل‌ کرده‌ باشند. اهمیّت‌ این‌ پیمان‌ها در عصر غیبت‌ تا آن‌ جا است‌ که‌ در روایتی‌ از حضرت‌ سجّاد(ع)، همانا تنها راه‌ نجات‌ از فتنه‌ها شمرده‌ شده‌ است:
ای‌ اباخالد! فتنه‌هایی ‌چون‌ شب‌ تار فرا خواهد رسید. تنها کسانی‌ از آن‌ فتنه‌ها نجات‌ خواهند یافت‌ که‌ خداوند از آنان‌ پیمان‌ گرفته‌ باشد. آنان‌ چراغ‌های‌ هدایت‌ و چشمه‌های‌ علم‌ هستند و خداوند آن‌ها را از هر فتنه‌ تاریکی‌ نجات‌ خواهد داد.24

عهدنامه
افزایش‌ و تحکیم‌ معرفت‌ و محبت‌ بیش‌تر و عمیق‌تر نسبت‌ به‌ امام(ع):
اعرف‌ امامک، فانّک‌ اذا عرفت‌ لم‌ یضرّک تقدم‌ هذا الامر او تأ‌خّر.25
بازکاوی‌ و شناسایی‌ وظایف‌ و تکالیف‌ خود نسبت‌ به‌ حضرت‌ و عهد و پیمان‌ بر انجام‌ آن‌ها.
یاد حضرت‌ و حضور در مجالس‌ و مکان‌های‌ منتسب‌ به‌ آن‌ حضرت‌ و توسل‌ به‌ او.

دعا برای‌ فرج‌ حضرت:
اکثروا الدعاء بتعجیل‌ الفرج‌ فان‌ ذلک‌ فرجکم.26
و چون‌ عذاب‌ بر بنی‌ اسرائیل‌ شدّت‌ گرفت‌ و طولانی‌ شد، آنان‌ چهل‌ روز، ضجّه‌ زدند و ناله‌ کردند. اشک‌ها ریختند و به‌ درگاه‌ خدا تضرّع‌ کردند، تا آن‌ که‌ خداوند، موسی‌ و هارون‌ را برای‌ خلاصی‌ و نجات‌ آنان‌ فرستاد و آنان‌ را از چنگال‌ فرعون‌ رهانید. این، در حالی‌ بود که‌ خداوند، به‌ مدّت‌ صد و هفتاد سال، به‌ آنان‌ تخفیف‌ داده‌ بود. اگر شما هم‌ این‌ گونه‌ به‌ درگاه‌ خدا ضجّه‌ و ناله‌ کنید و همانند آنان‌ در این‌ امر جدی‌ و کوشا باشید، هر آینه‌ خداوند، برای‌ ما، فرج‌ و گشایش‌ خواهد داد و اگر این‌ گونه‌ نباشید، همانا، (امر) و مسأله‌ فرج‌ و حکومت‌ آل‌ محمّد(ص)، به‌ سر حدّ نهایت‌ خود، به‌ تأ‌خیر خواهد افتاد، تا آن‌ جا که‌ خداوند مصلحت‌ بداند و مشیّت‌ او تعلّق‌ گیرد.27

تنها ولایت‌ و سرپرستی‌ او را پذیرفتن‌ و دل‌ و سر به‌ او سپردن:
هیچ‌ جایگزین‌ و سرپرستی‌ غیر تو نمی‌جویم‌ و نمی‌خواهم.28
او تنها سرپرست‌ و مولای‌ بی‌جایگزین‌ است. باید نه‌ دل‌ که‌ سر به‌ او سپرد؛ که‌ مقام‌ امینی‌ جز او نیست.29
دعوت‌ به‌ آن‌ حضرت‌ و تبلیغ‌ و ترویج‌ فرهنگ‌ مهدویت‌ و انتظار با بیان‌ و قلم‌ و هنر:
با توجه‌ به‌ اهمیت‌ مهدویت‌ و روایات‌ فراوانی‌ که‌ در این‌ باره‌ داریم‌ و نیز روایات‌ ‹‹احیای‌ امر›› 30 ضرورت‌ تبلیغ‌ و ترویج‌ فرهنگ‌ مهدویت‌ کاملاً آشکار است.
روشن‌ است‌ که‌ در انجام‌ این‌ پیمان، وظیفة سنگینی‌ بر دوش‌ افراد و دولت‌ و نهادها به‌ ویژه‌ حوزه‌ها، دانشگاه‌ها، مطبوعات، هنرمندان‌ و صدا و سیما است.

دوری‌ از گناهان‌ و آراستگی‌ به‌ اخلاق‌ نیکو:
کسی‌ که‌ دوست‌ دارد از یاران‌ قائم‌ باشد، باید منتظر ظهور باشد و در همان‌ حال‌ از گناهان‌ دوری‌ کند و به‌ اخلاق‌ نیکو آراسته‌ باشد.31
پس‌ باید هر یک‌ از شما کارهایی‌ را انجام‌ دهد که‌ وی‌ را به‌ محبت‌ و دوستی‌ ما نزدیک‌ می‌نماید و از آن‌ چه‌ موجب‌ ناراحتی‌ و ناخرسندی‌ ما می‌شود، دوری‌ گزیند.32

بذل‌ جان‌ و مال‌ و هر آن‌چه‌ که‌ داریم‌ در راه‌ امام:
و آن‌ عهد و پیمان‌ من‌ با توست... پس‌ جان‌ و مال‌ و فرزندان‌ و خویشان‌ و هر آن‌چه‌ که‌ پروردگارم‌ به‌ من‌ داده‌ به‌ پیشگاهت‌ و در راه‌ تو و آرمان‌ها و فرامینت، تقدیم‌ می‌کنم.33

انتظار:
انتظار، آماده‌ باش‌ و تحصیل‌ آمادگی‌های‌ لازم‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ و خواسته‌های‌ مورد نظر است. انتظار، تنها یک‌ حالت‌ روحی‌ نیست، بلکه‌ با توجه‌ به‌ روایاتی‌ که‌ آن‌ را ‹‹ افضل‌الاعمال ›› و یا ‹‹ احب‌ الاعمال ›› می‌داند، یک‌ حالت‌ روحی‌ جریان‌ یافته‌ و شکل‌ گرفته‌ای‌ است‌ که‌ از معرفت‌ برخاسته‌ و به‌ اقدام‌ و عمل‌ می‌انجامد که‌ بدون‌ این‌ جزء اخیر حقیقت‌ آن‌ تحقق‌ نمی‌یابد. همین‌ است‌ که‌ می‌گوییم: انتظار، آمادگیِ آدمی‌ در سه‌ بُعد شناخت، عاطفه‌ و رفتار و تحوّلی‌ در سه‌ حوزة وجودی‌ او؛ بینش‌ و گرایش‌ و عمل‌ است.

اقتدا:
خوشا به‌ حال‌ کسی‌ که‌ قائم‌ از اهل‌ بیت‌ مرا درک‌ کند و قبل‌ از قیامش‌ به‌ او اقتدا و تأ‌سی‌ نماید. 34
امام(ع) الگو و مقتدای‌ منتظران‌ و سالکان‌ است. باید مهدی‌ زیست‌ بود و از عدالت‌ خواهی‌ و بسط‌ و گسترش‌ آن‌ گرفته‌ تا خوراک‌ و پوشاک و سلوک‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و جای‌ جای‌ زندگی‌ به‌ او تأ‌سی‌ کرد.

زمینه‌ سازی‌ برای‌ ظهور:
گروهی‌ از مشرق‌ به‌ پا می‌خیزند و زمینه‌ساز حکومت‌ مهدی(عج) می‌شوند. 35

یاری‌ و دفاع‌ از حضرت:
در فرازی‌ از دعای‌ عهد چنین‌ آمده‌ است:
« اللهم‌ اجعلنی‌ من‌ انصاره ›› نصرت‌ و یاری‌ او؛
« واعوانه›› اعانت‌ و یاوری‌ او؛
« والذّابین‌ عنه›› دفاع‌ و حمایت‌ از او؛
« والمسارعین‌ الیه‌ فی‌ قضاء حوائجه›› شتاب‌ به‌ سوی‌ او در برآوردن‌ حاجاتش؛
« والممتثلین‌ لاوامره›› اطاعت‌ از فرامین‌ و دستورهایش؛
« والمحامین‌ عنه›› حمایت‌ بی‌ دریغ‌ از او؛
« والسابقین‌ الی‌ ارادته››پیشی‌ گرفتن‌ به‌ خواست‌ و اراده‌اش؛
« والمستشهدین‌ بین‌ یدیه›› شهادت‌ در پیشگاه‌ و حضور نازنینش.

پیروی‌ از ولی‌ فقیه:
در رخدادهای‌ تازه، به‌ راویان‌ حدیث‌ ما (فقها) رجوع‌ کنید که‌ ایشان‌ حجت‌ من‌ بر شما و من‌ حجت‌ خدا بر شما هستم.36
این‌ها و جز این‌ها برخی‌ از عهدهایی‌ است‌ که‌ ما با امام‌ خود داریم؛ عهدهایی‌ که‌ با انجام‌ آن‌ها امید است‌ چشم‌ ما به‌ جمالش‌ روشن‌ شود و شاهد ظهور موفورالسرورش‌ باشیم، که‌ حضرتش‌ در نامه‌ به‌ شیخ‌ مفید فرموده‌ است:
اگر شیعیان‌ ما - که‌ خداوند آن‌ها را به‌ طاعت‌ و بندگی‌ خویش‌ موفق‌ بدارد - در وفای‌ عهد و پیمانی‌ که‌ بر عهده‌ دارند، همدل‌ و متحد می‌شدند، سعادت‌ دیدار ما به‌ تأ‌خیر نمی‌افتاد و این‌ توفیق‌ زودتر نصیب‌ آنان‌ می‌شد.37
در پایان، این‌ هشدار قرآن‌ و پیامبر(ص) را نیز از یاد نبریم:
فبما نقضهم‌ میثاقهم‌ لعنّاهم‌ و جعلنا قلوبهم‌ قاسیه38
به واسطة نقض پیمانشان آنها را دور نمودیم و قلبهایشان شقاوت گرفت.
اذا نقضوا العهد سلّط‌ اللّه‌ علیهم‌ عدوّهم.39
هرگاه‌ مردم‌ عهدشکنی‌ کنند، خداوند دشمنانشان‌ را بر آنان‌ مسلّط‌ گرداند.

5. اطاعت‌
با معرفت‌ و محبت‌ و ولایت‌ امام، به‌ عهد و پیمان‌ با او و آن‌گاه‌ تبعیت‌ و اطاعت‌ او می‌رسیم. عهد و اطاعت، تجلی‌ و نمود عشق‌ و محبت‌ است. هر چه‌ عاشق‌تر، متعهدتر و مطیع‌تر.
امام‌ باقر(ع) به‌ جابر می‌فرماید:
به‌ خدا قسم! تنها با عمل‌ است‌ که‌ می‌توان‌ به‌ ولایت‌ ما رسید.
در روایت‌ دیگری‌ از حضرتش‌ سؤ‌ال‌ شد: حق‌ امام‌ بر مردم‌ چیست؟
حضرت‌ فرمود: حق‌ امام‌ بر مردم‌ این‌ است‌ که‌ سخنش‌ را بشنوند و اطاعت‌ کنند.42
امام‌ صادق(ع) نیز می‌فرماید:
جماعتی‌ گمان‌ می‌کنند که‌ من‌ امام‌ و پیشوای‌ آنانم؛ در حالی‌ که‌ به‌ خدا سوگند، من‌ هرگز امام‌ آنان‌ نیستم. خدا آنان‌ را لعنت‌ کند؛ آن‌ چه‌ من‌ آن‌ را مخفی‌ کردم، افشا کردند. [درست‌ نقطة‌ مخالف‌ اعمال‌ مرا انجام‌ می‌دهند]. من‌ می‌گویم‌ چه‌ و چه، آن‌ها می‌گویند: مقصود این‌ و این‌ است. [گفته‌های‌ مرا مطابق‌ میل‌ و هوای‌ نفس‌ خود تفسیر می‌کنند.] من‌ فقط امام‌ و رهبر آن‌ کسی‌ هستم‌ که‌ از من‌ اطاعت‌ و تبعیت‌ کند.43
همین‌ است‌ که‌ در روایتی‌ ‹‹ حیّ علی‌ خیرالعمل ›› به‌ ولایت‌ اهل‌ بیت‌ تفسیر شده‌ است؛45 چون‌ این‌ چنین‌ ولایتی‌ به‌ عمل‌ منجر می‌شود و آن‌ هم‌ بهترین‌ عمل. همین‌ اطاعت‌ و عمل‌ است‌ که‌ رمز فرج‌ و گشایش‌ کارها، ظهور همه‌ زیبایی‌ها و خوبی‌ها، عامل‌ نصرت‌ خدا و بهره‌مندی‌ از همهِ‌ مواهب‌ و عنایات‌ الهی، شرط‌ محبوبیت‌ در نزد خدا، دریافت‌ امدادهای‌ غیبی‌ و دستیابی‌ به‌ بهشت‌ لقا و حضور اوست.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ به‌ عهد و پیمان‌ها عمل‌ کردن؛ یعنی‌ بازخوانی‌ و مرور مستمر و همیشگی‌ میثاق‌ها و مراقبت‌ مدام‌ بر انجام‌ آن‌ها.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ خود را وقف‌ امام‌ و خواسته‌های‌ او کردن‌ ‹‹ رحم‌ اللّه‌ عبداً حبس‌ نفسه‌ علینا ›› 46 و همیشه‌ و همه‌ جا، یاور و مدافع‌ حریم‌ ولایت‌ بودن‌ و در جهت‌ تحقق‌ خواست‌ها و آرمان‌های‌ او که‌ همان‌ خواسته‌های‌ خداست، گام‌ برداشتن.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ زمینة‌ ظهور او را فراهم‌ ساختن‌.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ بسط‌ عدالت‌ و فرهنگ‌ عدل‌ پذیری‌ در جامعه‌ و نهادینه‌ کردن‌ آن.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ تلاش‌ در جهت‌ اصلاح‌ خود و جامعه.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ حاکمیت‌ ولایت‌ معصوم‌ در فکر و اندیشه، عاطفه‌ و احساس، اقدام‌ و عمل.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ جلوه‌ خواست‌ امام‌ در جای‌ جای‌ زندگی‌ از خانه‌ و مدرسه‌ گرفته‌ تا کوچه‌ و بازار.
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ برنامه‌ ریزی‌ راهبردی‌ نظام‌ در جهت‌ انتظار و اهداف‌ امام‌ و قرار گرفتن‌ همه‌ نهادها در همین‌ راستا از حوزه‌ و دانشگاه‌ گرفته‌ تا آموزش‌ و پرورش‌ و ارشاد و سازمان‌ تبلیغات‌ و صدا و سیما و... .
اطاعت‌ امام؛ یعنی‌ بسیج‌ همة‌ امکانات‌ و به‌کارگیری‌ تمام‌ توان‌ جامعه‌ برای‌ ایجاد شور و رغبت‌ اجتماعی‌ به‌ ظهور و دولت‌ کریمه‌ و زمینه‌ سازی‌ آن؛‌
اللهم‌ انّا نرغب‌ الیک فی‌ دوله کریمه تعزّبها الاسلام‌ و اهله‌ و تذلّ بها النفاق‌ و اهله‌ و تجعلنا فیها من‌ الدّعاه الی‌ طاعتک والقاده الی‌ سبیلک‌ و ترزقنا بها کرامه الدنیا والاخره.
اللهمّ انّا نشکو الیک فقد نبیّنا صلواتک‌ علیه‌ و آله‌ و غیبه وَلیّنا و کثره عدوّنا و قلّه عددنا و شدّه الفتن‌ بنا و تظاهر الزمان‌ علینا.47

منبع: فصلنامه انتظار ، شماره 11 .
------------------------
پی نوشت ها :
1. هم‌ چنان‌ که‌ جماعتی‌ از ایرانیان‌ (از قم‌ و جبال) نخستین‌ گروهی‌ بودند که‌ پس‌ از شهادت‌ امام‌ عسکری(ع) در جستجوی‌ امام‌ زمان‌ خود بر آمده‌ و به‌ محضرش‌ بار یافتند و بدینسان‌ بیعت‌ خود را اعلام‌ نمودند. (کمال‌الدین، باب‌ 43، ص‌ 476، ح‌ 26) و نیز پس‌ از پیدایش‌ خوارج، شیعیان‌ علی(ع) با آن‌ حضرت‌ بیعتی‌ دوباره‌ کردند؛ تاریخ‌ طبری، ج‌ 4، ص‌ 326.
2. بحارالانوار، ج‌ 95، ص‌ 354.
3. تفسیر نورالثقلین ، ج‌ 3، ص‌ 362.
4. کافی، ج‌ 1، ص‌ 221 .
5 . ‹‹ و اعنّا علی‌ تأ‌دیه حقوقه‌ الیه›› ، دعای‌ ندبه.
6. وسائل‌ الشیعه، ج‌ 10، صص‌ 293 و 294 و 318 و 319 .
7. وسائل‌ الشیعه` ، ج‌ 18، ص‌ 45. به‌ نقل‌ از امام‌ باقر(ع).
8. بحارالانوار، ج‌ 72، ص‌ 135.
9. بحارالانوار، ج‌ 23، ص‌ 300.
10. بحارالانوار، ج‌ 52، ص‌ 146.
11. مفاتیح، دعای‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(عج) و این‌ یعنی‌ امام‌ نه‌ یک‌ راه‌ که‌ تنها راه‌ است.
12. مصباح‌ المتهجد، ص‌ 361.
13. مفاتیح ، زیارت‌ جامعه.
14. مفاتیح ، زیارت‌ عاشورا.
15. الحبُّ فرع‌ المعرفه؛ مستدرک‌الوسائل ، ج‌ 12، ص‌ 168 .
16. بحارالانوار، ج‌ 47، ص‌ 78.
17. بحارالانوار، ج‌ 53، ص‌ 302؛ نجم‌ الثاقب ، ص‌ 455.
18. اصول‌ کافی، ج‌ 2، ص‌ 18.
19. وسائل‌ الشیعه، ج‌ 18، ص‌ 44.
20. مفاتیح ، زیارت‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(عج).
21. التحقیق‌ فی‌ کلمات‌ القرآن‌ الکریم.
22. مفاتیح ، دعای‌ عهد.
23. منتخب‌ الاثر، ص‌ 581.
24. منتخب‌ الاثر، ص‌ 386.
25. کافی، ج‌ 1، ص‌ 371.
26. احتجاج‌ طبرسی، ج‌ 2، ص‌ 469.
27. بحارالانوار، ج‌ 52، صص‌ 132 – 131.
28. مفاتیح، زیارت‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(عج).
29. اشاره‌ به‌ زیارت‌ امین‌ اللّه.
30. ر.ک: کافی، ج‌ 8، صص‌ 80 – 81
31. نعمانی، غیبت‌، ص‌ 200.
32. احتجاج‌ طبرسی، ج‌ 2، ص‌ 599. (نامه‌ به‌ شیخ‌ مفید).
33. مفاتیح، زیارت‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(عج).
34. بحارالانوار، ج‌ 52، ص‌ 130.
35. منتخب‌ الا‌ثر، ص‌ 375.
36. از توقیعات‌ امام‌ زمان(عج). الغیبه، شیخ‌ طوسی، ص‌ 291.
37. طبرسی، احتجاج‌، ج‌ 2، ص‌ 498.
38.‌ مائده /13.
39. بحارالانوار، ج‌ 100، ص‌ 46 .
40. سوره‌ آل‌ عمران / آیه‌ 31.
41. شیخ‌ طوسی، الامالی، ص‌ 97.
42. کافی، ج‌ 1، ص‌ 405.
43. بحارالانوار، ج‌ 2، ص‌ 80.
44. بحارالانوار، ج‌ 43، ص‌ 44.
45. بحارالانوار، ج‌ 52، ص‌ 126.
47. مفاتیح، دعای‌ افتتاح .


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:5 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


عاشورا و انتظار در یک نگاه
حجت الاسلام و المسلمین حسین ایرانی*

 جریان امامت و ولایت ائمة اطهار علیهم السلام جداى از یک‌ دیگر نبوده، بلکه متناسب با شرائط و مقتضیات زمان، جلوه‌هاى گوناگونی به خود گرفته است. این جریان، گاه در قیام سرخ، گاه در نهضت فرهنگى و علمی، گاه در لباس اسارت و گاه در تبعید و هجرت، متبلور شده است؛ اما از آن‌جا که تمامی معصومین، یک نور واحد هستند (خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَارا[1])، هدف واحدی را نیز دنبال مى‌کنند.
حفظ مکتب، هدایت امت، تبیین و اجراى حق و عدل و نیز ستیز با باطل، هدف مشترک تمام امامان علیهم السلام بود که هم‌چون رودخانه‌اى که در مسیر خود، پیچ و تاب خاصى مى‌یابد، در هر زمان به شکلی بروز یافت تا همگان را حیات بخشد و سرانجام به اقیانوس حاکمیت عدل و امن الهى در زمان حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بیانجامد.
لیکن در این میان، پیوستگى و ارتباط میان قیام امام حسین علیه السلام و انقلاب حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، نمود
بیشتری دارد. گویا نهضت نینوا، نهال و بذرى بود که در روز عاشورا کاشته شد تا در گذر زمان، رشد کند و در عصر ظهور، به ثمر بنشیند. در عصری که همة پیامبران و امامان علیه السلام، در انتظار فرا رسیدن آن بوده‌اند؛ عصری که در آن، وعده‌هاى الهی بر حکومت جهانی حق و عدل[2]، تحقق می‌یابند و آیة استخلاف[3] عینیت پیدا می‌کند.
نمونه‌های پیوند عاشورا و انتظار
1. امام حسین علیه السلام به فرزندش، امام سجاد علیه السلام فرمود: «اى فرزندم! به خدا سوگند؛ خون من از جوشش نخواهد افتاد تا آن‌که خداوند، مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف را برانگیزد و انتقام خونم را بگیرد[4]».
2. در دعاى ندبه و شرح غم هجران مهدى موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، از میان صدها شهید عترت پیامبر صل الله علیه و آله، تنها از شهید کربلا، سخن به میان می‌آید.
3. شعار قیام جهانى امام منتظَر و یارانش، «یا للثارات الحسین» خواهد بود.[5]
4. بیش از دویست روایت، به این مساله اشاره دارند که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ، فرزند و از نسل امام حسین علیه السلام است و خود این نکته،
گویاى رمز عمیق این ارتباط است. از جمله، پیامبر صل الله علیه و آله در بیانى به فاطمة زهرا علیها السلام فرمود: «قسم به خدایى که جز او معبودى نیست؛ مهدى این امت که عیسى بن مریم، پشت سر او نماز مى‌خواند از ما مى‌باشد» و آن‌گاه با دست مبارک بر شانة امام حسین علیه السلام زد و سه مرتبه فرمود: «او از حسین علیه السلام است»[6]. هم‌چنین آن حضرت، به سلمان و ام سلمه فرمود: «مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان حسین علیه السلام است؛ پس خوشا به حال آن‌که از دوستان حسین علیه السلام باشد که به خدا قسم؛ شیعیان و پیروان او در روز قیامت، رستگارند[7]».
امام على علیه السلام نیز در خطاب با امام حسین علیه السلام می‌فرمایند: «‌اى حسین! نهمین فرزند تو، کسى است که بر اساس حق، قیام می‌کند،دین را ظاهر و حاکم می‌‌نماید و عدالت را گسترش می‌دهد» و آن‌گاه که امام حسین علیه السلام از ایشان می‌پرسد: «آیا این امر واقع خواهد شد؟»، ادامه می‌دهند: «آری، قسم به خدایى که محمد صل الله علیه و آله را به پیامبری برگزید و او نیز مرا بر همة آدمیان، مبعوث کرد. لیکن این امر، بعد از غیبت و دور‌ة حیرت خواهد بود»[8].
5. در آیات و روایات متعددى، حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان انتقام‌گیرندة قیام عاشورا و خون به ناحق‌ریختة امام حسین علیه السلام، معرفى شده است که این مسأله، به وضوح رابطة تنگاتنگ انقلاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را با ماجرای کربلا بیان می‌کند.
به عنوان مثال، در تفسیر آیة «... وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطانا...‌»[9]، روایاتی از پیامبر، امام علی و امام باقر علیهما السلام وارد شده است که مقتول را امام حسین علیه السلام و ولىّ او را امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، معرفی کرده‌اند.[10]
هم‌چنین در کلامى از امام صادق علیه السلام مى‌خوانیم: «بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، فرشتگان نالیدند و گریستند و گفتند: «خدایا! آیا قاتلین فرزند پیامبر صل الله علیه و آله و برگزیده‌ات را به حال خود وا مى‌گذارى؟» پس خداوند، سایة امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر آنان نمایاند و فرمود: "به وسیلة این قائم از ظالمین و قاتلین حسین علیه السلام، انتقام مى‌گیرم"»[11].
6. توصیه و سفارش به زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در شب میلاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، افضل اعمال آن شب و موجب آمرزش گناهان و ثواب فراوان مى‌باشد[12] و این، خود، پیوند دیگری میان این دو امام بزرگوار است.
7و8. طبق احادیث وارده، قیام حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال فرد (مانند قیام عاشورا که در سال 61 هـ ق واقع شد) و در روز عاشورا اتفاق خواهد افتاد. چنان
که امام باقر علیه اسلام فرموده‌اند: «گویا مى‌بینم امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز عاشورا قیام نموده و بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل اعلام مى‌کند: البیعة لله[13][13]».
9. گویاتر از همه در پیوستگى این دو رخداد عظیم و بى‌نظیر تاریخ، کلام مولایمان حضرت بقیت الله (روحى و ارواح العالمین له الفداء) است که بعد از ظهور، بین رکن و مقام مى‌ایستد و ندا مى‌دهد: «‌اى جهانیان! آگاه باشید و بدانید که من امام قائم و شمشیر انتقام‌گیرنده هستم. ‌اى اهل عالم! آگاه باشید که جدم حسین علیه السلام را تشنه‌کام کشتند و عریان، روى زمین افکندند»[14].
10. در زمان رجعت، که پس از ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به وقوع خواهد پیوست و اعتقاد به آن، جزء عقاید مسلّم دینى ماست، امام حسین علیه السلام، نخستین امامی خواهد بود که به دنیا باز مى‌گردد و هم ایشان خواهند بود که امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را غسل و کفن نموده و به خاک مى‌سپارد.[15]
شواهد مذکور و موارد متعدد دیگر، گویاى پیوند و ارتباط عمیق میان قیام عاشورا و قیام جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است که توجه به این حقیقت، رسالت و مسئولیت منتظران را در دوران غیبت، ترسیم می‌کند و یاران و اصحاب وفادار و فداکار امام حسین علیه السلام را به عنوان الگوی حسینى‌بودن و زینبى‌ماندن، به منتظران واقعى عرضه می‌نماید تا مبادا از ولایت و امام زمان خود باز بمانند و در شب تار غیبت آن خورشید عالم‌تاب، گرفتار گرداب گناه و توطئه‌هاى شیاطین درون و بیرون شوند؛ چرا که آن امام و قیام را پاکبازانی مخلص، خدایى و عاشورایى مى‌طلبد.
________________________________________
?. استاد حوزه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. 
________________________________________
1. فرازی از زیارت جامعة کبیره.
1. «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ... » سورة توبه، آیة 33/ سورة صف، آیة 9/ سورة فتح، آیة 28.
2. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ ‏... »؛ سورة نور، آیة 55.
3. بحار الانوار، ج 45، ص‌299/ معجم احادیث المهدى، ج 3، ص‌182.
4. بحارالانوار، ج52، ص‌308 / نجم الثاقب، ص‌469.
[6][6]. بحارالانوار، ج 51، ص‌26.
 1. بحار الانوار، ج 44، ص‌225.
2. اکمال الدین، ج 1، ص‌304؛ بحارالانوار، ج 51، ص‌110.
[9][9]. «و هر کس مظلوم کشته شود، براى وارثش تسلّطى بر قاتل قرار داده‏ایم»؛ سورة اسراء، آیة 33.
[10][10]. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص163؛ تفسیر عیاشى، ج 2، ص‌210؛ الزام الناصب، ج2، ص‌200.
[11][11]. بحارالانوار، ج 5، ص‌868؛ نجم الثاقب، ج 2، ص‌65.
1. اثبات الهداة، ج 7، ص‌128؛ مفاتیح الجنان، ص‌391.
[13][13]. کشف الغمة، ج 3، ص‌291؛ بحارالانوار، ج 52، ص‌285.
[14][14]. الزام الناصب، 2، ص‌284.
[15][15]. بحارالانوار، ج 53، ص‌39؛ اثبات الهداة، ج 7، ص‌103.


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:4 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


عاشورا و انتظار؛ پیوند‌ها، تحلیل‌ها، رهیافت‌ها
سید مسعود پورسید‌آقایی

مهدی عجل الله تعالی فرجه، ادامه حسین علیه السلام است و انتظار، ادامة عاشورا و بر‌آمده از آن.
مهدی عجل الله تعالی فرجه، فرزند حسین علیه السلام است و فرهنگِ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن. این دو پیوندی دیرین و مستحکم با هم دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه‌ساز برای دیگری است. یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه است و دیگری، عامل حفظ و استمرار آن. عاشورا، دریچه‌ای به انتظار است و انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا.
انتظار، ثمرة کربلاست. بدون کربلا، انتظار بی معناست. یاران مهدی، همه کربلائیند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آب‌دیده‌اند. مگر می‌توان بی عاشورا، انتظار داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است.
انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمة‌ غدیر هم می‌خشکید.
پیوند فرهنگ عاشورا و انتظار، دلایل و شواهد متعددی دارد. ما در این مقاله، ضمن بیان آنها، به تحلیل و رهیافت های برخاسته از آنها خواهیم پرداخت:
بخش اول: پیوندها
نگاه به عاشورا و انتظار، می‌رساند که میان این دو، پیوندها و رابطه‌هایی است:
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه، فرزند حسین علیه السلام است و خونخواه امام حسین علیه السلام. اولین کلام امام عصر عجل الله تعالی فرجه، یاد جدشان حسین بن علی علیه السلام است. شعار یاوران قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه، یالثارات الحسین است. یاری اباعبدالله علیه السلام، یاری حجت بن الحسن العسکری علیه السلام است. آن دو بزرگوار دارای لقبهای مشترکی هستند، نظیر: ثارالله، غریب، رانده‌شده و ... . زیارت عاشورا از خونخواهی امام حسین علیه السلام در رکاب مهدی خبر می‌دهد. مطابق روایات، در روز عاشورا و میلاد امام حسین علیه السلام، باید به یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بود و در روز میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و شب قدر با زیارت امام حسین علیه السلام به یاد اباعبدالله علیه السلام. روز ظهور قائم آل محمد (ص)، عاشوراست. به زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت صاحب الامر علیه السلام در اعیاد اسلامی توصیه شده است. شهر کوفه، پایگاه مشترک این دو امام معصوم است. امام عصر علیه السلام به قرائت زیارت عاشورا و زنده نگهداشتن یاد عاشورا عنایت دارند. هر دو امام علیه السلام با بیعت نکردن با طاغوت به اصلاح گری می‌پردازند. بالاخره در روایات، آرزوی شهادت در رکاب این دو امام  علیه السلام برای شیعیان، تحسین شده است.
بخش دوم: تحلیل‌ها
از پیوندها، به تحلیل‌ها می‌رسیم:
عاشورا، پشتوانة فرهنگی انتظار است و منتظران مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه، پرورش یافته مکتب عاشورا هستند. نقش زنان در قیام امام حسین علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه بسیار پر رنگ است.
اباعبدالله الحسین علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه در اهداف، یاران و زمانه اشتراک دارند. توجه به درگیری و نبرد بین حق و باطل، امری است ضروری و سنتی است الهی و جاری. در این مسیر سختی‌ها و مشکلات فراوانی بوده است؛ حفظ دین دشوار است. سازش ناپذیری این دو امام، تدبیر و مدیریت وتلاش جهت جذب و نیروسازی از تحلیل‌های دیگری است که از عاشورا و انتظار به دست می‌آید. عاشورا و انتظار با تکیه بر سنتهای الهی، دولتهای باطل را به زوال و نابودی می‌کشانند.
عده‌ای پس از طلب یاری امام، از یاری او به خاطر مشکلات و ... بازمی‌مانند و با جدا شدن از سپاه حق به عذاب ابدی دچار می‌شوند و عده‌ای، پیروز میدان بوده و سعادتمند می‌گردند.
و . . .
بخش سوم: رهیافت‌ها
همه کسانی که خود را از منتظران واقعی حضرت می‌دانند، بایستی ضمن تبیین دین، فرهنگ عاشورا و بسیج را تبیین کنند و با الگوسازی؛ اقدام به جذب نیرو و تبلیغ نمایند. باید با توجه به عامل تنش زدایی، جامعه را آماده حرکت به سمت شناخت و معرفت امام کرد.
1.  تبیین فرهنگ عاشورا
اگر عاشورا پشتوانه فرهنگی «انتظار» است، پس باید در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه¬های جاویدان آن، تلاشی دو¬چندان کرد.
خیلی فرق است بین این که به «عاشورا» به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهام پذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنّت برخاسته از عواطف و احساسات قومی.
رسانه¬های عمومی، به خصوص صدا و سیما، حوزه¬های علمیه و مراکز فرهنگی، نقش حیاتی و اساسی درغنا بخشیدن به این فرهنگ دارند.
«کربلا»، دانشگاه بزرگی است با کلاس ها و درسهای بسیار که ابعاد و آموزه های این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیق، گسترده و پُربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گران بهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند.
هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بی¬نهایت، زوایای پنهان و ابعاد گسترده¬ای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ می¬نماید.
2.  تبیین دین
عصر حسین علیه السلام ، عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین علیه السلام و فرزندش مهدی علیه السلام برای احیای دین است.
منتظر مهدی علیه السلام، باید از دین، ضرورت، قلمرو، و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینه ساز حرکت مهدی عجل الله تعالی فرجه باشد.
3.  الگو سازی
حسین علیه السلام و یارانش الگوی منتظرانند، از این رو باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد.
4.  معرفت امام
کسانی می¬توانند شعار خود را «یا لثارات الحسین» قرار دهند که به مقام «ابوّت با امام»[1][1] رسیده باشند تا بتوانند خون خواه او باشند این، ممکن نیست مگر با معرفت به حق امام علیه السلام. شعار «یالثارات الحسین» فقط یک شعار برخاسته از عواطف و عصبیت های قومی و نژادی نیست، بلکه برخاسته از معرفت به حقِّ «ولایت امام» است. این معرفت، شناخت حسب و نسب و فضایل آنان نیست، بلکه عرفان به حق ولایت آنان است. [«أَلَسْتُ أَوْلَى بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم‏»[2][2] و Gالنَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْF[3][3]]. آنان، از خودمان  به ما آگاه تر و مهربان ترند و از همه هواهای نفسانی آزادند.
این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقین‌ها، هوس‌ها، غریزه‌ها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»[4][4]
این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان می‌رساند؛ آن هم نه پدر جسمانی من که پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوای من؛ آن  هم پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»، «وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است.
این نگاه به امام و آگاهی از شؤون و آثار ولایت آنان، ثمرات و بارهای زیادی با خود دارد و فاصله گرفتن از آن، ضررهای جبران ناپذیری به همراه دارد. از گام های اساسی تمام مراکز فرهنگی و آموزشی، تبیین دقیق این معنا از امامت است.
5.  عزّت
«عزّت» اساس حرکت حسینی و مهدوی است و می تواند اساس سیاست راهبردی حکومت دینی در سطح روابط بین المللی باشد. حکومت دینی- به عنوان زمینه ساز دولت کریمة مهدوی- از هر گونه رابطه و مذاکره¬ای که شائبه ذلت داشته باشد، پرهیز می¬کند. منتظرِ «دولت عزیز» (تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَه‏)[5][5]، خود باید عزیز باشد. حسین علیه السلام هم می فرمود: «هَیْهات مِنَّا الذِلَّّة»
6.  جذب نیرو و تبلیغ
آن جا که حسین علیه السلام و مهدی علیه السلام ازجذب نیرو و تبلیغ دین دست نمی‌کشند، تکلیف منتظران و پیروان آنان مشخص است. جذب نیرو و تبلیغ در سطح داخلی و خارجی، از تکالیف عمدة حکومت‌های دینی، به عنوان زمینه سازان دولت کریمة مهدوی است.
7.  اخلاق
فریاد «هل من ناصر» حسینی و مهدوی، همواره به گوش می¬رسد؛ باید این فریاد را پاسخ گفت. اما چگونه؟ امیرمومنان علیه السلام و امام صادق علیه السلام این چگونگی را پاسخ می¬دهند:
حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
«أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ[6][6]؛ با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید».
امام صادق علیه السلام نیز می‌فرماید:
«مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر[7][7]؛ کسی که دوست دارد، از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در همان حال، از گناهان اجتناب ورزد و خود را به اخلاق نیکو بیاراید».
ترویج اخلاق و فضایل اخلاقی، به عنوان راهبردی اساسی در حکومت دینی مطرح است. این سیاست کلان و راهبردی به همراه راه‌کارهای اجرایی آن می‌تواند به عنوان یک هدف و معیار، برای نقد تمامی ارگان های فرهنگی، آموزشی و تبلیغی باشد.
8.  عنایت ویژه به زنان
با توجه به نقش زنان در قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه و حضور آنان در دولت کریمه، باید برای رشد، اعتلا و بالندگی این قشر مهم و اثرگذار سرمایه گذاری جدّی صورت گیرد.
به نظر می¬رسد تا کنون آن گونه که شایسته و در خور منزلت زنان است، کاری بایسته برای آنان صورت نگرفته است. هنوز در سطح حوزه ها، مراکز علمی- فرهنگی، و مدیریت‌های میانی و کلان جامعه، نقش زن در حاشیه است. باید برای تربیت و تحصیل زنان، سرمایه گذاری‌های اساسی صورت گیرد. غفلت از این نگاه راهبردی، ضرر و زیان¬های جبران ناپذیری به انقلاب اسلامی وارد ساخته است. از این رو تلاش دو چندان و آگاهانه، جهت جبران این ضایعه، می طلبد.[8][8]\
________________________________________
[1][1]- امامان شیعه، بنابر حدیث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هذِهِ الْأُمَّةِ»؛ پدران معنوی امّت هستند. 
[2][2]- بحارالانوار، ج21، ص387.
[3][3]- احزاب، 6.
[4][4]- بحارالانوار، 23، ص259.
[5][5]- الکافی ج3، ص424.
[6][6]- مستدرک‏الوسائل، ج12، ص54.
[7][7]- بحارالانوار، ج52، ص140.
[8][8]- برگرفته از کتاب نینوا و انتظار.

 


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:2 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات


امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف حقیقت آب حیات

آیت الله جوادی آملی

وجود مبارک امام زمانعجل الله تعالی فرجه الشریف انسان کامل عصر ماست و وجود انسان کامل از آن جهت که مظهر اسم اعظم الهی است، واجد تمام کمالات است و بر همین اساس، امام معصوم مایه تأمین حیات معنوی و سرچشمه آب زندگانی است: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)؛1 خداوند زمین را پس از مردنش زنده می‌کند و زندگی مرهون آب است: (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ)2 و امام معصوم علیه السلام همان چشمه زلالی است که سرزمین دل‌ها با آن زنده می‌شود.
آب زندگانی، بارانی نیست که از بالا ببارد و آب چشمه یا چاه نیست که از پایین بجوشد، بلکه حقیقتی است که به صورت قانونی الهی در عرصه تشریع و در قالب انسان کامل و معصوم در عرصه تکوین ظهور می‌کند. کتاب خدا دین الهی را چشمه حیات عرصه تشریع می‌شناساند و در بیان حیات‌بخشی آن می‌فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ)؛3 یعنی راه‌آورد دین، نه تنها افیون و مخدر نیست بلکه نیروی محرک و عامل حیات و پویایی است.
رسول اعظم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز در سخنی نورانی ـ همان طور که گذشت ـ شناخت انسان کامل و امام معصوم هر عصر را عامل حیات معقول فرد و جامعه معرفی فرمود: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة؛4 آن که بمیرد و امام معصوم در عصر خویش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهلیت مرده است و چون مرگ عصاره زندگی است، آن که جاهلانه مرده، زیستنی جاهلانه داشته است و فاقد حیات معنوی و والای انسانی بوده است.
مسأله زنده کردن زمین به آب حیات پس از مرگش، در روایات عترت طاهره علیه السلام مورد تأیید و تأکید است و بر پایه آن روایات خداوند زمین مرده را نیز با انسان کامل زنده می‌کند، همان‌طوری که زمین مرده را با آب: عن أبی جعفر علیه السلام قال: یحییها الله (عزوجل) بالقائم علیه السلام بعد موتها؛ بموتها یعنی کفر أهلها و الکافر میت.5
گاهی جامعه، زمانی دل‌ها و هنگامی زمینة فرهنگی ملّتی می‌میرد. آن‌جا که محیط جهل و جهالت باشد، فضای سیطرة مرگ است که گاه با گفتن و نوشتن و هدایت‌های ظاهری دفع می‌شود؛ اما زمانی چنان عمیق و فراگیر است که باید دم مسیحایی و نفس قدسی مسیحادم آن عصر امت را زنده کند و آن که امروز  نفسش دم روح‌القدسی است و وجودش چشمه زلال زندگانی، جز وجود مقدس ولی الله الاعظم حجت بن الحسن المهدی علیه السلام نیست.
معرفت امام عصر علیه السلام مایه حیات قلوب انسان‌ها و بازیابی بشر به عرصه حیات معقول انسانی است و ثمره‌اش معنوی و انسانی است، که همانا هجرت از خدر طبیعت به فرا طبیعت و انتقال از سجن دنیا به خلد آخرت است.
این احیای تام جامعه منحصراً در دست انسان کامل است و سر حیات‌بخشی امام معصوم هر زمان، آن است که دیگران گاهی واجد علم و فاقد فضائل عدل‌اند و گاه عکس چنین قضیه‌ای صادق است و زمانی می‌شود که فی الجمله هم عالم باشند و هم عادل؛ اما در هیچ کدام به نصاب مطلوب کمال نرسیده‌اند. ایشان انسان‌های شایسته و وارسته‌ای هستند که خودشان را نجات می‌دهند و شاید درمانگر برخی بیماران باشند؛ اما انسان کامل چون عملش و عدلش کامل و در مقام مظهریت اسم اعظم خداوند است همه برکات را به همراه دارد، پس به تنهایی کار آب زندگانی می‌کنند.
ولایت و امامت، حقیقت آب زندگانی است و تمام شئون علمی و عملی وجود مبارک ولی الله الاعظم امام زمان علیه السلام آب زندگی است، از این‌رو با ظهورش دل‌ها و زمین‌های مرده را احیاء می‌کند.
امام عصر علیه السلام به نمایندگی و مظهریت حق سبحانه سبب تام احیاء دل‌ها و زمین‌های مرده است و وظیفه بشر عرضه کردن زمین و زمینه دل خویش به حضور مبارک آن حضرت است، به گونه‌ای که در پرتو فیض معرفت و هدایتش از سرچشمه زلال چشمه حیات بهره‌مند و احیا شود.
زندگی آسوده، ثمرة اطاعت از انسان کامل
راحت زیستن، آرزوی تمامی انسان‌هاست؛ اما انسان به یقین نمی‌داند که راحت حقیقی خود را در کجا بجوید. انسان کامل که متن ظاهر و اسرار باطن عالم را می‌شناسد، بهترین راهنماست که جامعه با اطاعت او به کمال سعادت می‌رسد. آنان می‌آموزانند که برای آسوده زیستن نخست باید ساده زیست بود و از تجمل دست شست؛ سپس باید چنان افق اندیشه را بالا برد که دانست هرگز جمالی بیرون از جان انسان یافت نمی‌شود.
خداوند به مؤمنان مستضعف صدر اسلام می‌فرماید که شما در برابر ایمان و عمل صالح از حیات طیب برخوردارید: نعمت آزادی، پیروزی طیب است و آشنا بودن به شیوة صحیح زندگانی و قانعانه و ساده‌زیستن از مصادیق حیات طیب است، همان‌گونه که در روایات معصومان علیهم السلام حیات طیب به قناعت تفسیر گردیده است: قال علی علیه السلام: کفی بالقناعة ملکاً و بحُسن الخُلق نعیماً و سئل علیه السلام عن قوله تعالی: (فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة)6 فقال: هی القناعة.7
خلاصه آن‌که جامعة جاهل چیزی را از دست می‌دهد که مایه آرامش اوست و چیزی را جمع کرده و به آن اعتماد دارد و بر آن پایه خرسند است که سبب ناآرامی او است. آن ترک ناروا و این جذب اضطراب‌آور است و چنین جامعه‌ای بین دو جدار فشار دهنده و دو بند مهار‌کننده گرفتار می‌شود. آن‌که این بندها را بشناساند و راه برونرفت از آن‌ها را بیاموزاند و شیوة علمی آن را اراده کند انسان کامل است: (وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ.)8 حضرت ختمی امامتعجل الله تعالی فرجه الشریف همانند حضرت ختمی نبوت صلی الله علیه و آله و سلم عهده‌دار چنین هدایت است.
پی نوشت
*. برگرفته از کتاب امام مهدیعجل الله تعالی فرجه الشریف موعود موجود.
1. سوره حدید، آیه17.
2. سوره انبیاء، آیه30.
3. سوره انفال، آیه24.
4. کمال الدین، ج2، ص81؛ مناقب آل ابی طالب، ج3، ص250 ـ 251؛ بحارالانوار، ج32، ص331.
5. کمال الدین، ج2، ص385.
6. سوره نحل، آیه97.
7. نهج‌البلاغه، حکمت229.
8. سوره اعراف، آیه157.


نوشته شده در دوشنبه 89/4/7 ساعت 2:1 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: مقالات

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

منوی اصلی

 RSS 
صفحه نخست
نرم افزار مهدوی شمیم انتظار
دوره آموزش مهدویت - نگین آفرینش
زندگی نامه حضرت
حکومت در زمان غیبت
مدعیان دروغین
غرب و مهدویت
پرسش و پاسخ
شهدا و امام زمان
وظایف منتظران
خانواده مهدوی
کودکان و امام زمان
مقالات
حرف دل
زائرین کوی محبت
کرامات حضرت
دیار یار
نگار خانه
همراه مهدوی
مهدی بلاگ

لحظات انتظار

امروز: پنج شنبه 103 آذر 8
مهدی یاور امروز: 67
مهدی یاور دیروز: 44
کل مهدی یاوران: 359086

لوگو و نویسندگان وبلاگ


 شمیم انتظار
مدیر وبلاگ : نشریه حضور (مختص امام عصر عج)[159]
نویسندگان وبلاگ :
.*.هاتف.*.
.*.هاتف.*. (@)[2]

ملوسک
ملوسک (@)[1]

sheitoon
sheitoon (@)[6]


ذکر تعجیـل فرج رمز نجات بـشر است مابر آنـیـم که ایـن ذکر جهانی بـشـود

مطالب خواندنی

» عوامل پیدایش مدعیان دروغین [24]
» ماه رمضان با امام زمان [26]
» شیوه های مدعیان دروغین مهدویت [121]
» وظیفه منتظران حضرت ولیعصر [144]
» مدعیان دروغین مهدویت [674]
» سری اول کتب مهدوی مخصوص موبایل [324]
» غیبت یا حضور؟ مسئله این است! [26]
» بررسی نقش آمریکا در عصر آخر الزمان [866]
» دوره آموزش مهدویت (نگین آفرینش) [212]
» سرود های زیبا پیرامون امام زمان مخصوص کودکان و نوجوانان [302]
» خاطره ای از سید آزادگان شهید ابوترابی [369]
» دولت پایدار حق فرا می رسد [26]
» نقاشی های مهدوی ویژه کودکان [119]
» تصاویر قدیمی مسجد جمکران [160]
» ویژگى‏هاى مسجد سهله [48]
[آرشیو(15)]

آخرین یادداشت ها

کمک به نیازمندان

persian gulf

لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
علی اصغربامری
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
نشریه حضور
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
حامیان ولایت
منادی معرفت
بوی سیب
بادصبا
دوستدار علمدار
شبستان
برادران شهید هاشمی
عموهمت من
شهریار کوچه ها
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزشهای رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
شاه تور
پلاک 40 ... سرداران بی پلاک
دانلود کتاب
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
مهربانی
پرسپولیس
فرزند روح الله
تجربه های مربی کوچک
هیئت فاطمیون شهرضا
*فیض زندگی*
مقاله های تربیتی
ثانیه ها...
صداقت
زازران همراه اخر
فقط من برای تو
داود ملکزاده خاصلویی
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
**قافله نت**
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
جوک پیامک مناسبتی داستان های طنز پ نه پ های جدید
fazestan
شیلو عج الله
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
sindrela
شیدائی
خبرهای داغ داغ
پایگاه بسیج شهید کریم مینا سرشت
مسأله شرعی
قدیسان مرگ
سرباز ولایت
سربازی در مسیر . . .
جوک و خنده
مندیر
تَرَنّم عفاف
مقالات

یا ایا صالح المهدی