سفارش تبلیغ
صبا ویژن


امام زمان علیه السلام فرمودند:
به مردم بگو: به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. مسجد جمکران
دو رکعت اول:
به نیت نماز تحت مسجد است، در هر رکعت آن یک حمد و هفت بار (قل هوالله احد) خوانده می شود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند.
دو رکعت دوم:
به نیت نماز امام زمان علیه السلام خوانده مىشود، بد ین صورت که سوره حمد را شروع کرده و آیه (ایاک نعبد و ایاک نستعین) صد مرتبه تکرار مىشود و بعد از آن، بقیه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره (قل هو الله احد) را فقط یک بار خوانده و به رکوع رفته و ذکر (سبحان ربى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود.
و سپس به سجود رفته و ذکر (سبحان ربى الاعلى و بحمده) نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار مىشود.
رکعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یک بار گفته مىشود (لا اله الا الله) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته و صد بار بگویند: (اللهم صل على محمد و آل محمد).
آنگاه امام علیه السلام فرمودند: هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد مقدس جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:16 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: دیار یار


باریافتگان مسجد سهله در طول یک هزار و نود و چهارسالى که از آغاز غیبت کبراى حضرت بقیةالله، أرواحنا فداه، مى‏گذرد، هزاران نفر از شیعیان شیفته و منتظران دل سوخته، به قصد دیدار یار، از اقطار و اکناف جهان، به سوى مسجد مقدّس سهله مى‏شتابند، شب‏هایى را در آن جا بیتوته مى‏کنند، با کعبه‏ى مقصود و قبله‏ى موعود مسجد سهلهمناجات مى‏کنند. به دیدار جان جانان موفّق مى‏شوند، ولى به دلایلى دم فرو بسته، راز دل را به احدى اظهار نمى‏کنند. در این میان، شمار اندکى از این نیک بختان یافت مى‏شوند که على رغم تحفّظ و خویشتن دارى که در کتمان توفیقات خود معمول داشته‏اند، راز شان بر ملا شده، به گوش دیگر دل سوخته‏ها نیز رسیده است. تعداد بسیار نادرى از این عزیزان، داستان تشرّف‏شان، به آثار مکتوب راه یافته، در لابه‏لاى کتب درج شده، به دست ما رسیده است. با توجّه به مشکلات فراوانى که در نقل این رویدادها هست، فقط اسامى شمارى از این افراد سعادت‏مند که در مسجد سهله به حضور یار بار یافته و یا مورد توجّه محبوب قرار گرفته‏اند، ثبت مى‏شود، تا مورد بررسى و مراجعه‏ى علاقه‏مندان قرار گیرد. آن عدّه از شیفتگان پژوهنده و خوانندگان ارج‏مند که تمایل به مطالعه ‏ى متن امل این رخدادها باشند، مى‏توانند به منابع یاد شده در پایان نوشتار مراجعه فرمایند.
محمّد بن ابى روّاد رواسى، با محمّد بن جعفر دهّان، در یکى از ایّام رجب، به قصد دیدار حضرت صاحب الأمر (علیه‏السّلام) به مسجد سهله مشرّف شدند. به هنگام بازگشت، در مسجد صعصعه، به محضر آن قطب دایره‏ى امکان شرف یاب شدند، دعاى معروف
«اللّهمّ یاذا المنن السّابغة » را از آن حضرت استماع کردند
افتخار قرون و اعصار، آیةاللّه سیّد مهدى بحرالعلوم( متوفاى 1212 ه) بنا به تقاضاى میرزاى قمىصاحب قوانین ( متوفاى 1231 ه) تشرّف خود را در مسجد سهله به پیش‏گاه جان جانان و استماع مناجات گوش‏نواز آن امام دل‏نواز را بیان کرد، امّا از اظهار گفت‏وشنود خود با آن حضرت امتناع کرد
سیّد بحرالعلوم، یک بار دیگر در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و در نماز جماعتى که به امامت آن بزرگوار برگزار شده بود، شرکت کرد
سیّد جعفر قزوینى، در خدمت پدر بزرگوارش سیّد باقر قزوینى - که صاحب کرامات فراوان بود - در مسجد سهله، به محضر خورشید فروزان امامت شرف‏یاب شده است
سیّد مهدى عباباف نجفى که هر شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرف مى‏شد، در نیمه شبى، به خدمت خورشید عالَم تاب شرف‏یاب شد و مشاهده کرد که در آن شب تار، در و دیوار مسجد، چون روز، روشن بود
حاج سیّد احمد اصفهانى (مشهور به خوشنویس) که در زمان میرزاى شیرازى به سامرا مهاجرت کرده بود، روز جمعه‏اى، در مسجد سهله، به پیش‏گاه پیشواى انس و جان شرف‏یاب شد و فرمان یافت که همه روزه، صبح‏گاهان، به نیابت از سوى حضرت صاحب الزّمان (علیه‏السّلام) زیارت عاشورا بخواند
شیخ محمود عراقى (متوفاى 1306 ه) از تبار جناب میثم تمّار و از شاگردان شیخ انصارى، از مولى عبدالحمید قزوینى، بدون واسطه نقل مى‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد. در چهلمین شب، جمال باهرالنّور آن حضرت را مشاهده کرد، و صحن مسجد را بدون شمع و چراغ، از نور آن خورشید جهان افروز، روشن و منور دید
وى، از سیّد باقر اصفهانى - که او را به عنوان سیّدِ ثقه‏ى جلیل و فاضل عادل نبیل ستوده است - بدون واسطه نقل کرده که در شب چهارشنبه‏اى، در مسجد سهله، به محضر مولا شرف‏یاب شد و از خوان کَرَم‏اش برخوردار گشت
سیّد عبدالله قزوینى در سال 1327 ه . در مسجد سهله، به دیدار آن حضرت توفیق یافت و مقام حضرت مهدى (علیه‏السّلام) را روشن‏تر از روز دید
حاج على نجفى با یک گروه یازده نفرى، هر شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شد. در یک شب چهارشنبه که مسئول شام فراموش کرده بود غذا بیاورد، بعد از اَعمال مسجد، به مسجد کوفه رفتند و در حجره‏اى بیتوته کردند و از شدّت گرسنگى، خواب شان نبرد که ناگهان، خورشید جهان افروز، به داخل حجره تشریف آورده، چاى و برنج داغ به آنان مرحمت فرموده است
شیخ محمود عراقى، داستان تشرّف شخص فلاح یزدى سهلاوى را در مسجد سهله، از حاج ملا باقر بهبهانى، و اداى قرض‏هایش را به فرمان حضرت، به دست سیّد اسدالله رشتى، نقل کرده است
میرزا هادى بجستانى، از دوست‏اش سیّد حسن - که او را به تقوا و دیانت ستوده است - نقل مى‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شد و در شب چهلم، مورد عنایت قرار گرفت
شیخ محمّدتقى حائرى مازندرانى، شب چهارشنبه‏اى، در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و دعاى حضرت‏اش را در مورد شیعیان، به لفظ »شیعتی« استماع کرد
محدّث نورى، از شیخ باقر کاظمى - که او را به داشتن ملکه‏ى اجتهاد مطلق ستوده است - نقل مى‏کند که در شب چهارشنبه‏اى، در وسط مقام آن حضرت در مسجد سهله، نور بسیار قوى همانند شعله‏هاى آتش مشاهده کرده است
وى، داستان یک سبزى فروش نجفى را نقل کرده که در شب‏هاى چهارشنبه، به مسجد سهله مى‏رفته و در یک شب ظلمانى، در مقام حضرت، به محضر آن خورشید جهان افروز شرف‏یاب شده است. وجود حضرت، مقام را بدون شمع و چراغ، چون روز، روشن کرده بود
سیّد جلیل القدرى از علماى زاهدان، پس از چهل شب مداومت بر تشرّف به مسجد سهله، شب چهارشنبه‏اى، در مسجد سهله، خدمت مولا رسیده و مورد عنایت قرار گرفته است
محدّث نورى، از یک مرد صالح سلمانى نقل مى‏کند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شده، در شب چهلم، به دیدار محبوب شرف‏یاب شده، حضرت‏اش او را به ملازمت پدر پیرش، توصیه فرموده است
حضرت آیةاللّه حاج میرزا مهدى اصفهانى( متوفاى 1365 ه) مکرّر در مکرّر، در مسجد سهله، براى ملاقات حضرت بقیةالله، أرواحنافداه، و رهایى از منجلاب افکار یونانى و التقاطى، استغاثه کرد. سرانجام، روزى به هنگام بازگشت از مسجد سهله، در مقام هود و صالح، به محضر آن حضرت شرف‏یاب شد و این جمله‏ى نورانى را بر سینه‏ى آن حضرت مشاهده کرد
طلب المعارف من غیر طریقنا أهل البیت مساوق لانکارنا؛ طلب کردن معارف دینى، به جز از طریق ما اهل‏بیت، با انکار ما مساوى است
محدّث نورى، از طرق متعدّد، از حاج عبداللّه واعظ نقل کرده که مکرّر، در مسجد سهله، در مقام حضرت، نور درخشانى چون آتش مشتعل مشاهده کرده است
مرحوم آیةاللّه مرعشى نجفى (متوفّاى 7 صفر 1411 ه) داستان تشرّف سیّد جلیل القدرى را در مسجد سهله به پیش‏گاه مقدّس مولا، با دست خط خود نوشته، به مرحوم عمادزاده مرحمت کرده، ایشان نیز آن را عیناً در کتاب خود آورده است. پس از درگذشت آن مرجع عالى‏قدر، این داستان، به نام خود آن مرحوم ثبت شده است
علاّمه‏ى طباطبایى صاحب تفسیر المیزان. (متوفاى 18 محرم 1402 ه) از استادش مرحوم آقا سیّد على قاضى نقل مى‏کرده که برخى از افراد زمان ما، مسلّماً، به محضر مبارک آن حضرت رسیده‏اند. یکى از آنان، حاج شیخ محمّد تقى آملى بود که در مسجد سهله، در مقام آن حضرت - که به مقام صاحب الزمان معروف است - مشغول دعا و ذکر بود که ناگهان آن حضرت را در میان نورى بسیار قوى مى‏بیند که مى‏خواهد به او نزدیک شود، ابهّت و عظمت آن نور، طورى او را مى‏گیرد که نزدیک بوده قبض روح شود، نفس‏هایش به شماره مى‏افتد، حضرت را به اسماى جلالیه‏ى خدا قسم مى‏دهد که نزدیک‏تر نشود
سیّد جلیل القدرى به عشق دیدار مولا، از مشهد مقدّس به عتبات عالیات مى‏رود. حدود یک سال، در کربلا اقامت مى‏کند. چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله مى‏رود. در شب چهلم، در حجره‏ى حاج شیخ محمّد جواد سهلاوى به آرزوى خود مى‏رسد و جان جانان را دیدار مى‏کند. مرحوم حاج شیخ محمود عتیق( مشهور به حاج ملاّ آقا جان) نیز در آن محفل نورانى، حضور داشته است، ولى به جهت عصبانى شدن و تندى کردن به یک طلبه، که خیال مى‏کرده، حضور او، مانع فیض است، از این سعادت محروم مى‏شود
حاج شیخ محمود کُمْلَه‏اى در ایّام اقامت‏اش در نجف اشرف، چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شد. در این مدّت، تلاش زیاد کرده که معصیّت نکند و ضمناً از غذاهاى حیوانى نیز اجتناب کرد. در شب چهارشنبه 34 یا 35 به محضر مقدس مولا مى‏رسد. مولا، سفره‏اى پهن، و از او نیز براى صرف غذا دعوت مى‏کند. او، عذر مى‏خواهد و مى‏گوید
 من، در شرایطى هستم که غذاى حیوانى نمى‏خورم.». مولا مى‏فرماید
«آن چه شنیدى، معنایش این است که مثل حیوان نخور، نه آن که غذاى حیوانى نخور
حاج صادق کربلایى، چند شب چهارشنبه، براى حاجتى، با پاى پیاده، از کربلا به مسجد سهله مشرّف مى‏شود. در یکى از شب‏ها، در مسیر مسجد سهله، به محضر مولا شرف‏یاب مى‏شود. در بامداد همان روز، حاجت‏اش نیز روا گشته است
عالم دل‏سوخته‏اى، چهل شب چهارشنبه، به قصد دیدار یار، به مسجد سهله مشرّف مى‏شود، ولى به مقصود نمى‏رسد. سرانجام، او را به مغازه‏ى پیرمرد قفل سازى در بازار آهنگران رهنمون مى‏شوند. رخت سفر بسته به آن شهر سفر مى‏کند. مغازه‏ى پیرمرد را پیدا مى‏کند. رفتار صادقانه و منصفانه‏اى از او مشاهده مى‏کند. از دو لب جان جانان، این جمله را استماع مى‏کند که فرمود
این گونه باشید، ما به سراغ شما مى‏آییم
از مرحوم آیةالله حاج شیخ محمّد على اردوبادى (متوفاى 15 صفر 1380 ه) نقل شده که یک تاجر تبریزى به نام حاج محمّد جعفر اصفهانى، دچار تنگ دستى مى‏شود. به عتبات مى‏رود و در نجف اشرف رحل اقامت مى‏افکند. چهل شب چهارشنبه، به عشق دیدار مولا به مسجد سهله مى‏رود، پس از چهارشنبه‏ى چهلم، به سوى سامرا حرکت مى‏کند. دچار گرسنگى مى‏شود. در مسیر سامرا، به محضر مقدّس مولا شرف‏یاب مى‏شود. در وسط بیابان، نان گرم و تازه از دست مولا تناول مى‏کند، آن گاه پیامى دریافت مى‏کند که در سامرا به خدمت میرزاى شیرازى برساند و مأمور مى‏شود که به این تعبیر بگوید
»کسى که در شب نیمه‏ى شعبان، به تو انگشترى داد، این پیام را به شما ابلاغ فرمود.«. پس از ابلاغ پیام، به شدّت مورد عنایت مرحوم میرزا قرار مى‏گیرد
مرحوم آیةالله حاج سیّد محمّد على موحّد ابطحى (متوفاى 13 رجب )1423 ه بدون واسطه، از مرحوم آیةالله حاج سید ابوالقاسم خویى، قدس سره، نقل کردند که به مدّت چهل شب چهارشنبه، از نجف اشرف به مسجد سهله مشرّف شده است. در شب چهلم، مورد عنایت قرار گرفته است
آیةالله حاج شیخ محمّد غروى، در ایام اقامت‏اش در نجف اشرف، در مسجد سهله، در مقام حضرت الیاس، به مدّت دوازده روز، مشغول تهجّد و تضرّع و استغاثه مى‏شود. شبى، مورد عنایت قرار مى‏گیرد. در اطاق در بسته، احساس مى‏کند که آفتاب بالاى سرش قرار گرفته است! به شدّت عرق مى‏کند. قطرات اشک‏اش با عرق سر و صورت، آمیخته، به سوى سینه‏اش سرازیر مى‏شود. مدّتى در این حال بوده تا به تدریج به حال طبیعى بر مى‏گردد
در همان ایّام، مکاشفه‏اى در مسجد سهله براى ایشان رخ مى‏دهد. شخصى، در کسوت قندهارى براى او مجسّم مى‏شود. به سویش مى‏آید. با ایشان معانقه مى‏کند. در آن حال مى‏بیند که روى سینه‏ى آن شخص با خط بسیار زیبایى از نور نوشته شده
« مأمور صاحب الزمان
حجةالاسلام شریفى، مقیم کویته‏ى پاکستان را در محفلى دیدم. از مسجد سهله سخن رفت. فرمودند، در ایام اقامت‏ام در نجف اشراف، به مسجد سهله مشرّف مى‏شدم. در آن جا، سیّدى را از اهل بحرین دیدم که به محضر مولا شرف‏یاب شده بود. از داستان‏اش جویا شدم. فرمود
یک سال تمام، در بحرین، به قصد دیدار مولا، هر شب، دعاى توسّل خواندم. سپس به زیارت عتبات عالیات مشرّف شدم. به هنگام ورود به مسجد سهله، در قسمت شمالى آن، به آرزوى خود رسیدم.
یکى از مراجع بزرگوارى که در تاریخ دوم شوال 1422 ه وفات کرد، چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد. در شب چهلم، به دیدار حجّت خدا نایل شد و از زبان دُرَربارش این فرمان را استماع کرد که فرمود
« اکتُبْ؛ بنویس.». متوجّه مى‏شود که الآن، وظیفه‏اش، نوشتن است. درس و بحث را تعطیل مى‏کند، به تألیف و تحقیق روى مى‏آورد و آثار ارزش‏مند فراوانى را از خود به یادگار مى‏نهد
 آیةاللّه حاج سیّد محمّد مفتى الشیعه فرمود، در ایّام اقامت ما در نجف اشرف، یکى از وعّاظ تهران به نام حاج سیّد عبدالله کرّوبى، با پسرش سیّد احمد، به عتبات مشرّف شدند. چون با پسر عموى ما، آقاى مرتضوى همسفر بود، در نجف، به منزل ما وارد شدند. تصادفاً، در آن جا به شدّت مریض شدند. شب چهارشنبه‏اى، در معیّت ایشان، به مسجد سهله رفتیم. اظهار کردند که محل خلوتى مى‏خواهند. به مقام امام زین‏ العابدین (علیه‏السّلام) رهنمون شدند. مدّتى در آن جا به تضرع و استغاثه پرداختند. مورد عنایت قرار گرفتند و کاملاً خوب شدند. پس از مراجعت به ایران، به من نامه نوشتند که ما، در آن شب، الحمدللّه، به ح
اجت خود رسیدیم
 ایشان، اضافه کردند که ما، در ایّام اقامت خود در نجف اشرف، هر وقت با مشکلى مواجه مى‏شدیم، به مسجد سهله پناه مى‏بردیم و هرگز دست خالى بر نمى‏گشتیم
آیةالله حاج شیخ رضا توحیدى، از فقهاى برجسته و علماى شایسته‏ى مقیم تبریز فرمودند، در مدرسه‏ى ما، شخص فاضلى به نام شیخ محمّد یا شیخ محمدرضا بود. او، اهل خوراسکان بود. همواره، مشغول بود و تا از مطالعه فارغ مى‏شد، به نماز مى‏پرداخت. او، هر شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف مى‏شد. هنگامى که بر مى‏گشت، حال بسیار خوشى داشت. روزى از او پرسیدم
چه شده؟ گفت
یدرک ولایوصف
ایشان، از یکى از سادات معروف تبریز نام بردند که به هنگام تشرّف به عتبات، به من گفت
« مرا همراه خود به مسجد سهله ببر و مقدارى از فضائل و اعمال آن را براى‏ام بازگو کن.». در معیّت ایشان، به مسجد سهله رفتیم. من، به جهت درس و بحث، ناگزیر بودم به نجف برگردم. او، شب را در مسجد بیتوته کرد. وقتى به نجف آمد. مشخّص بود که مورد عنایت واقع شده است. استقرار نداشت. مى‏خواست پرواز کند. به پشت بام مى‏رفت و با مولایش راز دل مى‏گفت
 آیةالله غروى، از مرحوم حاج شیخ محمّدجواد سهلاوى که در مجاورت مسجد سهله اقامت داشت، نقل کردند که گفت
روزى، چیزى براى خوردن نداشتیم. به حضرت عرض کردم که« من، هیچ ولى براى بچه ‏ها چه کنم؟.» به دل‏ام گذشت که به مقام ابراهیم (علیه‏السّلام) بروم. چون به آن جا رسیدم، دیدم ظرف بزرگى پر از غذا آن جا است و هنوز بخار از آن متصاعد است. متوجّه شدم که از عنایت مولا است. آیةالله غروى فرمود، در ایّام اقامت دوازده روزه‏ام در مسجد سهله، روزى، مرحوم سهلاوى، در مقام امام زین العابدین (علیه‏السّلام) به من گفت
یک وقت، این جا را حفر کردند، به تخته سنگ سبز رنگ بسیار بزرگى رسیدند. روى آن سنگ، تصویرهایى نقش بسته بود. جنازه‏هایى مشاهده شد که قامتى بسیار رسا داشتند و مشخّص بود که به تاریخ قبل از اسلام مربوط بودند
 شیخ محمّد کوفى شوشترى، مقیم شریعه‏ى کوفه، از خوش‏بخت‏ترین انسان‏هاى عصر در رابطه با حضرت بقیّةالله، أرواحنا فداه، بود. او، مکرّر، به محضر جان جانان شرف‏یاب شد. تشرّفات‏اش مورد قبول بزرگان نجف اشرف بود. یکى از تشرفات‏اش به این صورت بود که روزى، بعد از نماز، مشغول تسبیح بوده. صدایى مى‏شنود که «اى شیخ محمّد! اگر مى‏خواهى حضرت حجّت را ببینى، به سوى مسجد سهله بشتاب.». به سرعت، به سوى مسجد سهله حرکت مى‏کند. درِ مسجد را بسته مى‏بیند و مولا را مشاهده مى‏کند که از طرف مسجد زید، به سوى سهله در حرکت است. در گوشه‏اى مى‏ایستد و تماشا مى‏کند که آیا مولا در مى‏زند یا در مسجد خود به خود باز مى‏شود. هنگامى که مولا به در مسجد مى‏رسد، در، به روى او باز مى‏شود
آیةالله توحیدى - که از نزدیک‏ترین خواصّ شیخ محمّد کوفى بود - فرمود، روزى دیدم که مرحوم کوفى، خیلى متأثّر است. از سبب‏اش جویا شدم. گفت
« یک فرد افغانى، آقا را دید، ولى من ندیدم
 شیخ محمّد کوفى، داستان لطیفى دارد که در مسجد کوفه براى‏اش اتّفاق افتاده است. در آن داستان، یکى از خادمان حضرت، براى آن حضرت، آب مى‏آورد. حضرت مقدارى میل مى‏فرماید و بقیّه را به ایشان تعارف مى‏کند. ایشان مى‏گوید
«من تشنه نیستم.». بعد از لحظاتى، از دیدگان‏اش غایب مى‏شود. هنگامى که آن خادم، آب را مى‏برد، آقاى کوفى مشاهده مى‏کند که از انگشتان‏اش شهد جارى است. آیةالله توحیدى فرمود، روزى، در خدمت مرحوم کوفى، در مسجد سهله بودیم. کوزه و کاسه‏اى از آب پر کردیم، در کنار خود گذاشتیم. مرحوم کوفى، داستان تشرّف‏اش را براى من شرح مى‏داد. چون قسمت اخیر را مى‏گفت، کاسه را برداشت و به من نشان داد و گفت
« همین طور که کاسه را آن خادم مى‏برد، از دست‏اش شهد جارى بود.». آیةاللّه توحیدى فرمود، هنگامى که مرحوم کوفى، آن صحنه را ترسیم مى‏کرد، من دیدم که از انگشتان مرحوم کوفى نیز شهد سرازیر است
 مرحوم حاج شیخ محمّد کوفى، روزى، از مسجد کوفه به سوى مسجد سهله در حرکت بود. یک مرتبه متوجّه مى‏شود که خورشید جهان تاب نیز در کنار او در حرکت است. حضرت بقیةاللّه، أرواحنافداه، به او امر مى‏فرماید که به خدمت مرحوم آیة الله اصفهانى برود و از سوى حضرت به او، این پیغام را دهد
ارخص نفسک، واجعل مجلسک فی الدّهلیز، واقض حوائج النّاس! نحن ننصرک؛ خودت را براى مردم ارزان کن، محلّ نشستن خود را در دهلیز خانه قرار بده، نیازهاى مردم را برآور! ما، یارى‏ات مى‏کنیم. بى گمان، این پیغام، به صورت شفاهى بوده، ولى آیةالله اصفهانى، از مرحوم کوفى خواسته بود


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:13 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: دیار یار


ویژگى‏هاى مسجد سهله از بررسى مجموع روایاتى که درباره‏ى مسجد سهله رسیده، به این نتیجه مى‏رسیم که براى مسجد سهله ویژگى‏هاى فراوان و امتیازات بى شمار است که به گوشه‏اى از آن‏ها در این جا اشاره مى‏کنیم.مسجد سهله

  » آن جا، از سرزمین کوفه است 
  »  آن جا، اقامت‏گاه پیامبران و صالحان است
  » آن جا، اقامت‏گاه جانشینان حضرت مهدى (علیه‏السّلام) است
  » آن جا، اقامت‏گاه حضرت ابراهیم (علیه‏السّلام) بود
  » آن جا، اقامت‏گاه حضرت ادریس (علیه‏السّلام) بود
  » آن جا، اقامت‏گاه حضرت بقیةاللّه، أرواحنا فداه، است
  » آن جا، اقامت‏گاه دائمى آن حضرت است
  » آن جا، پایگاه حضرت خضر (علیه‏السّلام) است
  » آن جا، تربتى هست که همه‏ى پیامبران از آن آفریده شده‏اند
  » آن جا، رهگذر راهیان بهشت است
  »  آن جا، عبادت‏گاه حضرت ادریس بود
  »  آن جا، کارگاه خیاطى حضرت ادریس بود
  »  آن جا، مبارک است
  »  آن جا، محلّ تقسیم غنایم در عصر ظهور است
  »  آن جا، محلِّ عروج است
  »  آن جا، محلّ نزول فرشته‏ها است
  »  آن جا، محلّ نیایش حضرت صاحب (علیه‏السّلام) است
  »  آن جا، مرکز بیت المال حضرت است
  »  آن جا، مقام صالحان و پیامبران است
  » امام صادق (علیه‏السّلام) براى حوائج مهم به آن جا تشریف مى‏برد
  »  تمثال همه‏ى پیامبران در سنگ سبز رنگى در آن جا است
  »  تمثال همه‏ى پیامبران و اوصیاى آنان نیز در آن سنگ است
  »  حشر و نشر همگان، به سوى مسجد سهله است
  »  حضرت ابراهیم (علیه‏السّلام) از آن جا به سوى عمالقه رفت
  »  خانواده‏ى حضرت مهدى )علیه‏السّلام( در هنگام ظهور، در آن جا فرود مى‏آیند
  »  خدا، دوست دارد که در آن جا نیایش شود
  »  داوود، از آن جا به جنگ جالوت رفت
  »  دل هر زن و مرد مؤمن به آن جا پر مى‏کشد
  »  دو رکعت نماز در آن جا، انسان را در پناه خدا قرار مى‏دهد
  »  دو رکعت نماز میان مغرب و عشا، در آن جا، موجب افزایش عمر است
  »  دو رکعت نماز میان مغرب و عشا، در آن جا، موجب رفع غم مى‏شود
  »  صُور، در آن جا دمیده مى‏شود
  »  عبادت در آن جا، همانند عبادت در خیمه‏ى رسول اکرم (صلّى‏اللّهُ‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم) است
  »  عدالت الهى، در آن جا ظاهر مى‏شود
  »  فاروق اعظم، آن جا است
  »  فرشتگان، هر شب و روز، در آن جا فرود مى‏آیند
  »  فضایل ناگفته‏ى آن جا، بیش‏تر از آن چه بیان شد، است
  »  گِل همه‏ى پیامبران، از آن جا برداشته شده است
  »  مسجد بنى ظفر، همان مسجد سهله است
  »  مسجد سهیل، همان مسجد سهله است
  »  مسجد شرى، ثرى، برى نیز همان مسجد سهله است
  »  نیایش در مسجد سهله، موجب قضاى حوائج و تقرّب به خدا است
  »  نیایش در آن جا، موجب مصونیّت از ناملایمات است
  »  نیایش در آن جا، موجب مصونیّت از نیرنگ دشمنان است
  »  هفتاد هزار نفر از آن جا، بدون حساب، وارد بهشت مى‏شوند
  »  هیچ اندوهگینى وارد آن مسجد نشود، جز این که غم و اندوه‏اش زدوده شود
  »  هیچ پیامبر مبعوث نشد، جز این که در آن جا نماز گزارد
  »  هیچ کس در آن جا به خدا پناهنده نشود، جز این که خدا او را پناه دهد
  »  هیچ کس در آن جا نماز نگزارد، جز این که حاجت روا بر مى‏گردد
  »  هیچ کس در آن جا وارد نشود، جز این که حاجت‏اش برآورده شود


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:13 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: دیار یار


محدّثان عالى مقام شیعه، با اسناد معتبر، در مجامع حدیثى خود، از راویان اخبار و ناقلان آثار، روایت کرده‏اند که روزى در محضر مقدّس رییس مذهب، مسجد سهلهحضرت امام صادق (علیه‏السّلام) از مسجد سهله گفت و شنود شد. فرمودند
أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله؛ آن جا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامى که با خانواده‏اش قیام کند. در برخى از منابع، به جاى »قامَ«، »قَدِمَ« تعبیر شده است؛ یعنى، هنگامى که تشریف بیاورد. و در نقل برخى از محدّثان، به جاى «أما إنّه»،« مسجد السّهله» آمده است؛ یعنى، به جاى ضمیر، اسم صریح آمده است
بیش از دو قرن، پیش از میلاد مسعود کعبه‏ى موعود، وجود مقدّس امیرمؤمنان (علیه‏السّلام)، به هنگام ترسیم خطّ سیر حضرت ولى عصر(علیه‏السّلام) در آستانه‏ى ظهور، مى‏فرماید
کأنّی به قد عبر من وادى السلام إلى مسجد السّهلة، على فرس مُحَجَّل له شِمراخ، یزهو، و یدعو، و یقول فی دعائه
لا إله إلاّ الله حقّاً حقّاً...؛ گویى او را با چشم خود مى‏بینم که از وادى السلام عبور کرده، بر فراز اسبى که سپیدى پاها و پیشانى‏اش همى‏درخشد، به سوى مسجد سهله در حرکت است، و زیر لب زمزمه دارد و خدا را این گونه مى‏خواند
لا إله الاّالله حقّاً حقّاً....»
بیش از یک قرن پیش از ولادت خجسته‏ى حضرت حجّت (علیه‏السّلام)، امام صادق (علیه‏السّلام) خطاب به یار با وفایش ابوبصیر فرمود
یا أبا محمّد! کأنّی أرى نزول القائم (علیه‏السّلام) فى مسجد السّهلة بأهله و عیاله؛ اى ابا محمّد! گویى فرود آمدن قائم (علیه‏السّلام) را با اهل و عیال‏اش در مسجد سهله، با چشم خود مى‏بینم. ابوبصیر عرضه داشت
 آیا محلّ اقامت دائمى آن حضرت، در مسجد سهله خواهد بود؟». حضرت فرمود
آرى.«. سپس فرمود
مسجد سهله، اقامت‏گاه حضرت ادریس (علیه‏السّلام) بود. مسجد سهله، اقامت‏گاه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان(علیه‏السّلام) بود. خداوند، پیامبرى را مبعوث نکرده، جز این که در مسجد سهله نماز گزارده است. مسجد سهله، پایگاه حضرت خضر(علیه‏السّلام) است. کسى که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسى است که در خیمه‏ى رسول اکرم (صلّى ‏اللّه ُ‏علیه ‏وآله‏ وسلّم) اقامت کند. مرد و زن با ایمانى یافت نمى‏شود، جز این که دل‏اش به سوى مسجد سهله پر مى‏زند. در مسجد سهله، تخته سنگى است که تمثال همه‏ى پیامبران بر آن نقش بسته است. احدى در مسجد سهله نماز نمى‏گزارد که با نیّت راستین خدا را بخواند، جز این که خداوند او را با حاجت بر آورده شده از آن جا بر مى‏گرداند. احدى نیست که در مسجد سهله به خدا پناهنده شود، جز این که خداوند او را از آن چه بیم دارد پناه دهد. ابوبصیر عرض کرد
 فضیلت بسیار بزرگى است!». امام صادق (علیه‏السّلام)فرمود
 آیا براى‏ات بیفزایم؟». عرض کرد
 بلى.». فرمود
مسجد سهله، از آن بُقعه ‏هایى است که خداوند دوست دارد او را در آن جا بخوانند. شب و روزى نیست که فرشتگان به زیارت مسجد سهله نشتابند و در آن جا به عبادت حق تعالى نپردازند. اگر من در آن سامان سکونت داشتم، هیچ نمازى را جز در مسجد سهله نمى‏خواندم. اى ابا محمد! اگر مسجد سهله هیچ فضیلتى جز فرود آمدن فرشته‏ها و اقامت پیامبران را نداشت، همین فضیلت بس بود، در حالى که این همه فضیلت دارد. آن چه از فضایل مسجد سهله براى تو بازگو نکردم، بیش از فضایلى است که براى‏ات گفتم. ابوبصیر عرض کرد
آیا مسجد سهله، اقامت‏گاه دائمى حضرت قائم (علیه‏السّلام) خواهد بود؟.» فرمود
آرى
مفضّل در ضمن حدیث مفصّلى از محضر امام صادق (علیه‏السّلام) پرسید
منزل حضرت مهدى (علیه‏السّلام) و مرکز اجتماع شیعیان کجا خواهد بود؟«. امام صادق (علیه‏السّلام) در پاسخ او فرمود
دار ملکه الکوفة، و مجلس حکمه جامعها، و بیت ماله و مقسم غنائم المسلمین مسجد السّهلة، و موضع خلواته الذّکوات البیض من الغریّین؛ مرکز حکومت او، کوفه، و مرکز قضاوت‏اش، مسجد اعظم کوفه، و مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم مسلمانان، مسجد سهله، و محل خلوت و مناجات‏هایش تپّه‏هاى سپید و نورانى نجف اشرف است.
ابوبکر حضرمى از محضر امام باقر (علیه‏السّلام) پرسید
« بعد از خانه‏ى خدا و حرم رسول خدا(صلّى‏اللّهُ‏علیه‏وآله‏وسلّم) کدامین بقعه از همه‏ى بقعه‏ها با فضیلت‏تر است؟». امام باقر(علیه‏السّلام) فرمود
اى ابابکر! کوفه است که پاک و پاکیزه است، و قبور پیامبران مرسل و غیرمرسل در آن است، و قبور صالحان و صدّیقان در آن است، و مسجد سهیل در آن است که
خداوند، هیچ پیامبرى مبعوث نکرده، جز این که در آن نماز گزارده است. و فیها یظهر عدل الله؛ عدالت خداوند در آن جا ظاهر مى‏شود. و فیها یکون قائمه و القُوّام من بعده؛ خلیفه‏ى قائم به حق خداوند، و دیگر قائمانِ بعد از اونیز در آن جا خواهند بود. آن جا اقامت‏گاه پیامبران، و اوصیاى پیامبران و صالحان است.
ابان بن تغلب، در سفرى با امام صادق (علیه‏السّلام) هم سفر شد. در اطراف کوفه، در سه نقطه، امام صادق (علیه‏السّلام) از اسب پیاده شد، دو رکعت نماز گزارد. ابان، در مورد این سه نقطه، از آن حضرت پرسید. امام(علیه‏السّلام) توضیح داد. سومین مورد را »محلّ نزول قائم (علیه‏السّلام) « معرفى فرمود. در این حدیث اگرچه به نام مسجد سهله تصریح نشده، ولى از بررسى مجموع روایات اطمینان حاصل مى‏شود که آن نقطه، مسجد سهله بوده است.
محمّد بن حسین بن عبدالله تمیمى، مشهور به «ابوسوره» از بزرگان زیدیّه بود. روز عرفه‏اى، به زیارت امام حسین (علیه‏السّلام) مشرّف شد. شب عید را نیز در حائر حسینى بیتوته کرد. در پگاه عید اضحى، به هنگام خروج از حرم امام حسین (علیه‏السّلام) به پیش‏گاه مقدّس حضرت بقیّةالله، أرواحنافداه، شرفیاب شد. در محضر آن قبله‏ى موعود، به سوى مسجد سهله حرکت کرد. معجزه‏اى از آن حضرت مشاهده کرد. مستبصر شد و به آیین تشیع اثناعشرى گروید. ابوسوره مى‏گوید
»هنگامى که به مقابر مسجد سهله رسیدیم، آن امام همام فرمود
« هُوَ ذا منزلی؛ این جا خانه‏ى من است.». در این احادیث، از مسجد سهله به عنوان اقامت‏گاه حضرت بقیّةاللّه، أرواحنا فداه، به هنگام ظهور سخن رفته است در احادیث فراوان دیگرى، به ابعاد دیگرى از ویژگى‏هاى مسجد سهله اشاره شده، که شمارى از آن‏ها را در این جا مى‏آوریم
شیخ طوسى، با سلسله اسناد خود، در ضمن یک حدیث طولانى، از وجود مقدس امیرمؤمنان (علیه‏السّلام) روایت مى‏کند که به هنگام شمارش مساجد مبارکه‏ى کوفه فرمود
و مسجد بنى ظفر مسجد مبارک. والله! إنّ فیه لصخرة خضراء، و ما بعث الله من نبىّ إلّا فیها تمثال وجهه، و هو مسجد السّهلة؛ مسجد بنى ظفر، که همان مسجد سهله است، مسجد مبارکى است. به خدا سوگند! در آن، تخته سنگ سبز رنگى است که خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرده، جز این که تمثال صورت‏اش در آن هست.
مرحوم کلینى، در همین رابطه، حدیثى با سلسله اسنادش از امام باقر (علیه‏السّلام) روایت کرده که آن حضرت، در شمار مساجد مبارکه‏ى کوفه فرمود
و مسجد بنى ظفر و هو مسجد السّهلة؛ و مسجد بنى ظفر که همان مسجد سهله است.
امام صادق (علیه‏السّلام) خطاب به علاءبن رزین فرمود
« در نزدیکى شما، مسجدى هست که شما آن را »مسجد سهله« مى‏نامید و ما آن را «مسجد شرى» مى‏نامیم، آیا در آن مسجد نماز مى‏خوانى؟». علاء گفت
« آرى! جان‏ام به فدایت! من، در آن جا نماز مى‏خوانم».. امام صادق (علیه‏السّلام) فرمود
إئته؛ فإنّه لم یأته مکروب إلّا فرّج الله کربته - أوْ قال
قضى الله حاجته - و فیه زبرجدة فیها صورة کلّ نبىّ و کلّ وصىّ؛ آرى، آن جا برو؛ زیرا، هرگز اندوه‏ناکى به آن جا نمى‏رود، جز این که خداوند، اندوه‏اش را مى‏زداید. و یا فرمود
حاجت‏اش را بر مى‏آورد. و در آن جا زبرجدى هست که تمثال همه‏ى پیامبران و همه‏ى اوصیاى پیامبران در آن است.
امیرمؤمنان (علیه‏السّلام) به مالک بن ضُمره رواسنى - که از خواص اصحاب‏اش بود فرمود
« آیا به مسجدى که در پشت خانه‏ات هست، مى‏روى؟ و در آن نماز مى‏گزارى؟». مالک گفت
« اى امیرمؤمنان! معمولاً، در این مسجد، خانم‏ها نماز مى‏خوانند.». فرمود
یا مالک! ذاک مسجد ما أتاه مکروب قطّ، إلاّ فرّج اللّه عنه و أعطاه حاجته؛ اى مالک! این، مسجدى است که هرگز شخص اندوه‏ناکى به آن جا نمى‏رود، جز این که خداوند همّ و غم‏اش را برطرف مى‏کند، حاجت‏اش را بر مى‏آورد. در این حدیث، اگرچه به نام« مسجد سهله» تصریح نشده، جز این که از بررسى احادیث، اطمینان حاصل مى‏شود که در مورد مسجد سهله است و لذا ابن مشهدى، آن را در باب احادیث مربوط به فضائل مسجد سهله نقل کرده است.
امام صادق (علیه‏السّلام) در این باره فرمود
[ إنّه] ما من مکروب یأتى مسجدالسّهلة، فیصلّى فیه رکعتین بین العشائین و یدعوالله تعالى، إلّا فرّج اللّه کربه؛ هیچ غم‏زده‏اى نیست که به مسجد سهله برود و در آن دو رکعت نماز میان مغرب و عشا بخواند و خداى را بخواند، جز این که خداوند غم‏هایش را زایل گرداند.
از امام زین العابدین (علیه‏السّلام) روایت شده که فرمود
مَنْ صلّى فى مسجد السهلة رکعتین، زاد الله فی عمره سنتین؛ هر کس در مسجد سهله دو رکعت نماز بگزارد، خداوند، دو سال بر عمر او مى‏افزاید.
امام صادق (علیه‏السّلام) در این باره فرمود
إذا دخلتَ الکوفة، فأتِ مسجدالسهلة، فصلّ فیه واسأل الله حاجتک لدینک و دنیاک...؛ هنگامى که وارد کوفه شدى، به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار، آن گاه حاجت‏هاى مادّى و معنوى خود را از خداوند بطلب که
مسجد سهله خانه‏ى ادریس نبى بود. حضرت ادریس در آن جا لباس مى‏دوخت و نماز مى‏خواند. هر کس در مسجد سهله خدا را بخواند، براى هر حاجتى که مورد علاقه‏اش باشد، خداوند، حاجت‏اش را بر مى‏آورد، و در روز قیامت، او را تا رتبه‏ى حضرت ادریس بالا مى‏برد، و او را از ناملایمات دنیا و نیرنگ‏هاى دشمنان پناه مى‏دهد.
مرحوم کلینى با سلسله اسنادش از امام صادق (علیه‏السّلام) روایت کرده که فرمود
بالکوفة مسجد یقال له »مسجد السهلة«. لو أنّ عمّی زیداً أتاه، فصلّى فیه واستجار الله، لأجاره عشرین سنة. فیه مناخ الرّاکب و بیت إدریس النّبى (علیه‏السّلام)، و ما أتاه مکروب قطّ فصلّى فیه بین العشائین و دعا الله، إلّا فرّج الله کربته؛ در کوفه، مسجدى است که »مسجد سهله« نامیده مى‏شود، اگر عمویم زید به آن جا مى‏رفت و به خدا پناهنده مى‏شد، خداوند، بیست سال او را پناه مى‏داد. آن جا جایگاه سواره و خانه‏ى ادریس نبى (علیه‏السّلام) است. هیچ غم زده‏اى نیست که به آن جا برود و میان مغرب و عشا نمازى بگزارد و خدا را بخواند، جز این که خداوند غم‏هایش را بر طرف مى‏سازد. در نقل شیخ طوسى آمده است که پرسیدند
«منظور از «سواره» کیست؟.» فرمود
«حضرت خضر (علیه‏السّلام).».
جعفر بن محمّد بن قولویه (استاد شیخ مفید) با سلسله اسنادش از امام جعفر(صادق علیه‏السّلام ) روایت کرده که خطاب به ابوحمزه‏ى ثمالى فرمود
اى اباحمزه! آیا عمویم زید را در شبى که خروج کرد، دیدار کردى؟. عرض کرد
بلى. فرمود
آیا در مسجد سهیل نماز گزارد؟. عرض کرد
مسجد سهیل کجا است؟ آیا منظور شما مسجد سهله است؟. فرمود
آرى.. عرضه داشت
نه. فرمود
أما إنّه لوصلّى فیه رکعتین، ثمّ استجارالله، لأجاره سنة؛ اگر در آن جا دو رکعت نماز مى‏خواند، آن گاه به خدا پناهنده مى‏شد، بى گمان، خداوند، تا یک سال او را پناه مى‏داد. ابوحمزه‏ى ثمالى گفت
پدر و مادرم به فداى شما! آیا مسجد سهله این گونه است؟. فرمود
آرى مسجد سهله، خانه‏ى حضرت ابراهیم بود، هنگامى که به سوى عمالقه رفت. خانه‏ى حضرت ادریس آن جا بود و آن جا لباس مى‏دوخت. پایگاه سواره (حضرت خضر) آن جا است. آن جا، تخته سنگ سبز رنگى است که تمثال همه‏ ى پیامبران در آن است. در زیر آن سنگ، تربتى است که خداوند همه‏ى پیامبران را از آن آفریده است. محل عروج آن جا است. فاروق اعظم، آن جا است، که در نقطه‏اى از آن است. آن جا، رهگذر مردمان است. آن جا، از سرزمین کوفه است. صور، در آن جا دمیده مى‏شود. حشر و نشر، به سوى آن جا است. هفتاد هزار نفر از کنار آن محشور مى‏شوند که بدون حساب وارد بهشت مى‏گردند...
مرحوم کلینى، در همین باره از عبدالله بن ابان روایت مى‏کند که گفت
روزى، در خدمت امام صادق (علیه‏السّلام) بودیم. خطاب به حاضران فرمود
آیا کسى از شما، از سرگذشت عمویم زیدبن‏على (علیه‏السّلام) اطّلاعى دارد؟. یکى از حاضران گفت
آرى؛ من، تا حدّى از مطالب ایشان خبر دارم. شبى، در خانه‏ى معاویه بن اسحاق انصارى، در خدمت جناب زید بودیم که گفت
مهیّا شوید به مسجد سهله برویم و در آن جا نماز بگزاریم.. امام صادق (علیه‏السّلام) پرسید
آیا انجام داد؟. پاسخ داد
نه. کارى پیش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت. امام (علیه‏السّلام) فرمود
اما والله! لو أعاذالله به حولاً لأعاذه؛ به خدا سوگند، اگر در آن جا براى یک سال از خدا پناه مى‏طلبید، خداوند به او پناه مى‏داد.. سپس فرمود
»آیا نمى‏دانید که آن جا، خانه‏ى ادریس نبى (علیه‏السّلام) بود، حضرت ادریس، آن جا خیاطى مى‏کرد، حضرت ابراهیم (علیه‏السّلام) از آن جا به سوى عمالقه رفت، داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت، در آن جا تخته سنگ سبز رنگى است که تمثال همه‏ى پیامبران در آن است، گِل همه‏ى پیامبران، از زیر آن سنگ اخذ شده است، آن جا، پایگاه سواره است؟. پرسیدند
سواره کیست؟. فرمود
خضر( علیه‏السّلام) است
علامه‏ى مجلسى از امام صادق (علیه‏السّلام) روایت کرده که فرمود
مسجد السّهلة مناخ الرّاکب؛ مسجد سهله، پایگاه سواره است.«. پرسیدند
منظور از سواره کیست؟. فرمود
حضرت خضر (علیه‏السّلام)
ابن مشهدى، با سلسله اسنادش از على بن ابراهیم صاحب تفسیر قمى روایت کرده که در ضمن یک حدیث طولانى از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده، که در مسجد سهله، به خدمت حضرت خضر(علیه‏السّلام ) شرف یاب شده. در زاویه‏ى شرقى مسجد، از آن حضرت پرسید
این جا چه نام دارد؟. حضرت خضر (علیه‏السّلام) فرمود
إنّه مقام الصّالحین والأنبیاء والمرسلین؛ این جا، مقام صالحان و پیامبران و رسولان است
ابن مشهدى، با چند طریق از «بشّار مُکارى» روایت مى‏کند که روزى به محضر امام صادق(علیه‏السّلام ) شرف‏یاب شد، طبقى از خرماى طبرزد را در محضر امام (علیه‏السّلام) مشاهده کرد. امام (علیه‏السّلام) از آن خرما به بشّار تعارف کرد. ایشان عذر آورد که در مسیر خود با حادثه‏ى دل خراشى مواجه شده است، لذا نمى‏تواند چیزى بخورد. امام (علیه‏السّلام) آن حادثه را جویا مى‏شوند. بشّار مى‏گوید
«خانمى را در کوچه دیدم که زمین خورده بود. به یاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) افتاده، گفته بود
"لعن الله ظالمیکِ یا فاطمة!". گزارش، به شرطه رسیده بود. شرطه، او را دستگیر کرد. به سوى زندان برد. مرتّب، با تازیانه بر سرش کوبید. او نیز هر چه فریاد مى‏زد و یارى مى‏طلبید، کسى جرئت نمى‏کرد که به یارى‏اش بشتابد.». امام (علیه‏السّلام) دست از طعام کشید. اشک از دیدگان مبارک‏اش سرازیر شد. آن قدر گریست که محاسن و سینه و دستمال‏اش خیس شد. آن گاه به بشّار فرمود
بشّار! برخیز به مسجد سهله برویم و خداى را بخوانیم و آزادى آن زن را از خداوند بخواهیم». امام (علیه‏السّلام) کسى را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود
« آن جا بماند تا هنگامى که از آن زن خبرى دریافت کند.». بشار مى‏گوید
«در خدمت امام (علیه‏السّلام) به مسجد سهله رفتیم. هر کدام دو رکعت نماز گزاردیم. آن گاه امام (علیه‏السّلام) دست‏ها را به سوى آسمان برافراشت و دعاى
أنت «الله لا إله إلّا أنت...» را تا آخر خواند. آن گاه به سجده رفت. من، جز صداى نفس‏هایش را نمى‏شنیدم. پس از مدتى سر از سجده برداشت و فرمود
"برخیز که زن آزاد شد".». بشار گوید
محضر( امام علیه‏السّلام) حرکت کردیم. در کوچه ‏هاى کوفه بودیم که فرستاده‏ى امام (علیه‏السّلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (علیه‏السّلام) نوید داد


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:7 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: دیار یار


آیات فراوانى از قرآن کریم به مسجد کوفه مربوط مى‏شود که به شمارى از آنها اشاره مى‏شود
وَ اصنَعِ الفُلکِ بِاَعیُنِنا وَ وَحینامسجد کوفه
خداوند به حضرت نوح (علیه‏السلام) وحى فرمود
کشتى را به یارى ما (در حضور ما) و به فرمان ما بساز
امام صادق (علیه‏السلام) فرمود
حضرت نوح (علیه‏السلام) نجار بود او نخستین کسى است که کشتى ساخت، او 950 سال قوم خود را ارشاد و هدایت کرد، آنها همه‏اش او را مسخره کردند، پس از خدا خواست که احدى از آنها را روى زمین باقى نگذارد. خدا به او وحى کرد که کشتى را بسازد
فَعَمِلَ نُوحٌ سَفیَنتهُ فى مسجِد الکلُوفةِ بِیَدِهِ، فَاتى بِالخَشَبِ مِن بُعدٍ حَتّى فَرَغَ مِنها
حضرت نوح کشتى را با دست خود در مسجد کوفه ساخت و تخته‏ها را از راه‏هاى دور آورد تا کار ساختن کشتى به اتمام رسید
حَتّى اِذا جاءَ اَمرُنا وَ فارَ التّنّوُرُ
تا هنگامى که فرمان ما فرا رسید و از تنور آب جوشید
امیرمؤمنان (علیه‏السلام) در ضمن شمارش ویژگى‏هاى مسجد کوفه فرمود
فیهِ نَجَرَ نوُحٌ سَفینَنَةُ، و فیهِ فارَ التّنّورُ، و بهِ کانَ بَیتُ نوُحٍ و مَسجِدُهُ، وَ فى زاویَتهِ الیُمنى فارَ التّنّوُرُ
حضرت نوح کشتى‏اش را آن جا ساخت، از تنور نیز همان جا آب جوشید. خانه‏ى نوح و محل عبادت او نیز آن جا بود. در زاویه‏ى راست آن آب از تنور جوشید
امام باقر (علیه‏السلام) نیز در این رابطه فرمود
مسجدُ کوُفانَ فیهِ فارَ التّنّورُ، نُجِرَتِ السَّفینةُ، و هُوَ سُرَّةُ بابِلَ وَ مَجمَعُ الاَنبیاءِ
در مسجد کوفه از تنور آب جوشید کشتى آن جا ساخته شد، آنجا ناف بابل و محل اجتماع پیامبران است
امام باقر (علیه‏السلام) در حدیث دیگر با تفصیل بیشترى فرمود
مَسجِدُ کوُفانَ رَوضَةٌ مِن ریاضِ الجَنّة، صلّى فیهِ الفُ نَبىٍّ وَ سَبعوُنَ نَبیّاً، وَ مَیمَنَتُهُ رَحمَةٌ و مَیسرِتُهُ مَکرٌ، فیهِ عَصا موسُى و شَجَرةُ یَقطینَ و خاتَمُ سُلیمانَ، و مِنهُ فارَ التّنّوُرُ و نَجَرتِ السَّفینَةُ و هِىَ صُرَّةُ(38) بابِلَ و مَجمَعُ الانبَیاءِ
مسجد کوفه باغى از باغهاى بهشت است، هزار و هفتاد پیامبر در آن نماز گزارده، سمت راست آن رحمت و سمت چپ آن نیرنگ مى‏باشد. عصاى حضرت موسى، درخت کدوى (حضرت یونس) و انگشترىِ حضرت سلیمان در آن است
تنور از آن جا جوشید، کشتى در آن جا ساخته شد. آن جا قلّه‏ى شرف بابل و خیمه‏ى اجتماع پیامبران است
بر اساس روایات این تنور همان تنور حضرت آدم (علیه‏السلام) بود که بعدها به حضرت نوح (علیه‏السلام) منتقل شد و محل فعلى آن در شمت راست کسى است که از باب کنده وارد مسجد شود
و قیلَ یا ارضُ ابلَعى ماءَکِ
سر انجام گفته شد: اى زمین اب خود را فرو بر
 امام صادق (علیه‏السلام) در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمود
هنگامى که کشتى نوح به وسط مسجد کوفه رسید خدا به زمین فرمان داد که آب خودش را فرو ببرد
فَبَلَعَت ماءَها مِن مَسجِدِ الکُوفَةِ، کَما بَدَءَ الماءُ مِنهُ
پس زمین آب خودش را از مسجد کوفه فرو برد، چنان که در آغاز نیز از همان جا شروع شده بود
د. (و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ و اُمَّهُ آیَةً و آوَیناهُما اِلى رَبوَةٍ ذاتِ قرارٍ و مَعینٍ
ما عسیى بن مریم و مادرش را آیت و نشانه‏اى قرار دادیم و آنها را در سرزمین مرتفعى که داراى امنیت و آب جارى بود، جاى دادیم
امیرمؤمنان (علیه‏السلام) در تفسیر این آیه‏ى شریفه فرمودند
الرّبوةُ: الکوفَةُ، و القرارُ: المسَجِدُ، و المعَینُ: الفُراتُ
منظور از «رَبوة» (مکان مرتفع) «کوفه»، مقصود از «القَرارُ» (محل امن و آسایش) «مسجد کوفه»، و هدف از «معین» (آب روان و خوش گوار) همان «فرات» مى‏باشد


نوشته شده در یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:4 صبح توسط: نشریه حضور (مختص امام عصر عج) | نظر | موضوع: دیار یار

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

منوی اصلی

 RSS 
صفحه نخست
نرم افزار مهدوی شمیم انتظار
دوره آموزش مهدویت - نگین آفرینش
زندگی نامه حضرت
حکومت در زمان غیبت
مدعیان دروغین
غرب و مهدویت
پرسش و پاسخ
شهدا و امام زمان
وظایف منتظران
خانواده مهدوی
کودکان و امام زمان
مقالات
حرف دل
زائرین کوی محبت
کرامات حضرت
دیار یار
نگار خانه
همراه مهدوی
مهدی بلاگ

لحظات انتظار

امروز: شنبه 103 آذر 3
مهدی یاور امروز: 36
مهدی یاور دیروز: 275
کل مهدی یاوران: 358430

لوگو و نویسندگان وبلاگ


 شمیم انتظار
مدیر وبلاگ : نشریه حضور (مختص امام عصر عج)[159]
نویسندگان وبلاگ :
.*.هاتف.*.
.*.هاتف.*. (@)[2]

ملوسک
ملوسک (@)[1]

sheitoon
sheitoon (@)[6]


ذکر تعجیـل فرج رمز نجات بـشر است مابر آنـیـم که ایـن ذکر جهانی بـشـود

مطالب خواندنی

» عوامل پیدایش مدعیان دروغین [24]
» ماه رمضان با امام زمان [26]
» شیوه های مدعیان دروغین مهدویت [121]
» وظیفه منتظران حضرت ولیعصر [144]
» مدعیان دروغین مهدویت [674]
» سری اول کتب مهدوی مخصوص موبایل [324]
» غیبت یا حضور؟ مسئله این است! [26]
» بررسی نقش آمریکا در عصر آخر الزمان [866]
» دوره آموزش مهدویت (نگین آفرینش) [212]
» سرود های زیبا پیرامون امام زمان مخصوص کودکان و نوجوانان [302]
» خاطره ای از سید آزادگان شهید ابوترابی [369]
» دولت پایدار حق فرا می رسد [26]
» نقاشی های مهدوی ویژه کودکان [119]
» تصاویر قدیمی مسجد جمکران [160]
» ویژگى‏هاى مسجد سهله [48]
[آرشیو(15)]

آخرین یادداشت ها

کمک به نیازمندان

persian gulf

لینک دوستان

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
علی اصغربامری
افســـــــــــونگــــر
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
نشریه حضور
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
حامیان ولایت
منادی معرفت
بوی سیب
بادصبا
دوستدار علمدار
شبستان
برادران شهید هاشمی
عموهمت من
شهریار کوچه ها
محمد قدرتی
یه دختره تنها
ورزشهای رزمی
جیغ بنفش در ساعت 25
شاه تور
پلاک 40 ... سرداران بی پلاک
دانلود کتاب
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کنیز مادر
مهربانی
پرسپولیس
فرزند روح الله
تجربه های مربی کوچک
هیئت فاطمیون شهرضا
*فیض زندگی*
مقاله های تربیتی
ثانیه ها...
صداقت
زازران همراه اخر
فقط من برای تو
داود ملکزاده خاصلویی
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
**قافله نت**
قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی
جوک پیامک مناسبتی داستان های طنز پ نه پ های جدید
fazestan
شیلو عج الله
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
sindrela
شیدائی
خبرهای داغ داغ
پایگاه بسیج شهید کریم مینا سرشت
مسأله شرعی
قدیسان مرگ
سرباز ولایت
سربازی در مسیر . . .
جوک و خنده
مندیر
تَرَنّم عفاف
مقالات

یا ایا صالح المهدی